صادق هدایت متفاوت در خیابان انقلاب
یک هفته پس از خبر جمع آوری چند بساط دستفروشی کتاب در خیابان انقلاب چه خبر است؟
ایران آرت : ماهرخ ابراهیمپور در اعتماد نوشت: هفته پیش در خبرها آمده بود: «پلیس امنیت بساط دستفروشیهای کتاب خیابان انقلاب را جمع کرده است.»
این خبر در رسانههای خارج از کشور نیز بازتاب پیدا کرد. حالا یک هفته از انتشار آن خبر گذشته است. سری به خیابان انقلاب زدم؛ انقلابگردی که از میدان فردوسی تا میدان جمهوری ادامه پیدا کرد؛ چند دستفروش از چهارراه کالج به بعد بساط کتاب پهن کردند، اما هر چه از خیابان فخررازی جلوتر میرویم تعداد بساطگستران کتاب بیشتر میشود؛ کتابهای مجاز و غیرمجاز.
در میان این بساطها کهنهفروشان کتاب هم هستند که در یکی از آنها کتابهای نهچندان قطور به قیمت 5000 تومان فروخته میشد که اگر مخاطبان حوصله به خرج دهند، کتابهای قابل اعتنایی در همین بساط کهنهفروشان پیدا میشود، از جمله تکشمارههای برخی نشریات قدیمی مثل «آینده کتاب» یا کتاب «یک سند تاریخی» به شرح و تفصیل خانبابا بیانی.
خیابان دانشگاه را که رد میکنم فاصله میان هر بساط کتاب کمتر میشود به شکلی که تعداد کتابها و عناوین بعضا جذابشان شما را از ویترین کتابفروشیها دور میکند و به سمت کتابهایی میکشاند که چاپ جدید آنها در کتابفروشیها یا قیمت بالایی دارد یا با سانسور و حذف همراه است پس به صرفه و جذابتر آن است که در همین بساطها بگردید و کتابهای نایاب و گاه غافلگیرکننده را پیدا کنید.
در میان یکی از بساطها کتاب «نامههای پراکنده» صادق هدایت توجهم را جلب میکند، فروشنده که نگاه مشتاق مرا میبیند، میگوید «کتابها 50درصد تخفیف داره» اما وقتی قیمت کتاب مورد نظرم را میپرسم، میگوید این کتاب استثناست و به قیمت روی جلد فروخته میشود!
کمی آنطرفتر از ویترین یک کتابفروشی معروف کتابهای روانشناسی، بساط کتابی را میبینم که مرا به سمت خود میکشد، ارایه مجموعه کتابهای صادق هدایت با یک طراحی جلد جدید. وقتی میخواهم از کتابها عکس بگیریم صاحب بساط که مردی مسن اما چابک است، معترض میشود و مرا از عکاسی باز میدارد، اما من عکسم را گرفتم و حالا سعی میکنم او را به حرف بکشم و تعجبم را از تغییر جلد کتابهای هدایت نشان دهم، او میگوید این کتابها جزو کتابهای ممنوعه است و نباید از آنها عکس بگیرید چون موجب دردسر میشود.
به میدان انقلاب نزدیک میشوم و حالا در بساطهای کتاب بیشتر کتابهای رمان و روانشناسی انگیزشی بیشترین عناوین را به خود اختصاص داده است، من اما چشمم کتاب «اتاق خدمتکار» نوشته لئونی اوسووسکی با ترجمه مهشید میرمعزی را میگیرد، کتاب را میخرم و به کناری میایستم و مسیر طی شده در ذهنم مرور میشود، بساطهای کتاب در انقلاب میدانداری میکنند.