جورج اورول تحت تأثیر همسرش بود؟
اورول رمان مشهورش را در سال 1948 نوشته و مورخان میگویند به احتمال زیاد عنوان این رمان از شعر همسرش گرفته شده است.
ایران آرت: اریک آرتور بلر با نام مستعار جورج اورول داستاننویس، روزنامهنگار، منتقد ادبی و شاعر انگلیسی بیشتر به خاطر دو رمان سرشناس مزرعه حیوانات و 1984 در سراسر جهان مشهور شده است. این دو کتاب بر روی هم بیش از هر دو کتاب دیگری از یک نویسنده قرن بیستمی، فروش داشته است. او همچنین با نقدهای پرشماری که بر کتابها نوشت، بهترین وقایعنگار فرهنگ و ادب انگلیسی قرن شناخته میشود.
جورج اورول در سال 1936 با آیلین اوشاگونی شاعر و نویسنده انگلیسی ازدواج کرد که هر دو آنها در روستای محل زندگی خود شعر میگفتند. آیلین شاعر بود و بعد از ازدواج با اورول به مدرسه عالی کلیسای ساوترلند ملحق شد. درباره زندگی مشترک این زوج نویسنده کمتر نوشته شده است؛ ولی یک بیوگرافی منتشرشده در سال 2020 ادعا کرده است که اورول عنوان رمان دوم خود را از یک شعر همسرش الهام گرفته است.
بر اساس این کتاب بیوگرافی گفته میشود آیلین دو سال قبل از ازدواج با جورج اورول در سال 1934 شعری با عنوان "پایان قرن 1984" در مجله کلیسای ساوترلند چاپ کرده است که این شعر در پنجاهمین سالگرد این مجله منتشر شده بود. اورول رمان مشهورش را در سال 1948 نوشته و مورخان میگویند به احتمال زیاد عنوان این رمان از شعر همسرش گرفته شده است.
به گزارش ایبنا، هرچند به گفته مورخان ادبی هیچ سند و مدرکی برای این ادعا وجود ندارد؛ ولی کلیسای قدیمی ساوترلند انگلیس یک نسخه از این شعر را در کتابخانه خود نگهداری میکند. "فیلیپ کارتیس" مدیر کلیسای ساوترلند میگوید: شعر قبل از انتشار رمان اورول چاپ شده است و خیلی احتمال دارد که عنوان رمان نیز از عنوان شعر الهام گرفته شده باشد.
نکته جالب اینجاست که مضمون شعر نیز درباره کنترل ذهن و آزادیهای فردی گفته شده است و همزمانی انتشار آنها این نظریه را تقویت میکند. آرشیوهای مجله این کلیسا به انجمن ادبی شهر واگذار شده است. آیلین در سال 1945 از دنیا رفت و رمان مشهور جورج اورول نیز در سال 1949 منتشر شد.
اورول در این کتاب، آیندهای را برای جامعه به تصویر میکشد که در آن خصوصیاتی همچون تنفر نسبت به دشمن و علاقه شدید نسبت به برادر بزرگ وجود دارد. در جامعه تصویرشده، آزادیهای فردی و حریم خصوصی افراد به شدت توسط قوانین حکومتی پایمال میشوند؛ به نحوی که حتی صفحات نمایش در خانهها از شهروندان جاسوسی میکنند.
شهروندان در این جامعه مجبورند همیشه با چهرهای سرشار از خوشبینی و لبخند به این صفحات نمایش نگاه کنند، تا کوچکترین شک و تصور نادرستی که نشاندهنده هرگونه نارضایتی فرد باشد، برای نمایندگان حکمرانان پشت صفحات نمایش ایجاد نشود؛ چرا که در غیر اینصورت مورد غضب حکمرانان قرار میگیرند.
قهرمان داستان اورول در کشور اوشیانا و در جامعهای زندگی میکند که به سه طبقه مجزا تقسیم شدهاست: طبقه کارگر، اعضای عادی حزب و اعضای ردهبالای حزب. او عضو عادی حزب است.