فریاد بیثمر ایران بر سر مصادره مولانا، رودکی و نظامی
همه فریاد سر میدهند که رودکی را بردهاند و نظامی را از آنِ خود کردهاند و هویت مولوی را تغییر دادهاند و... اما اغلب به همین فریاد و اعتراض بسنده میشود و در مقابل عملا کاری صورت نمیگیرد.
ایران آرت: مرتضی کاردر در همشهری نوشت: در سالهای اخیر بارها شاهد اعتراض جامعه نخبگان ایرانی یا رسانههای رسمی ایران به آنچه مصادره شاعران فارسیزبان ایرانی مینامند، بودهایم. وقتی برای مولوی در قونیه و رودکی در تاجیکستان و نظامی در آذربایجان بزرگداشت میگیرند و جشنوارهها و ضیافتهای بینالمللی برگزار میکنند همه فریاد سر میدهند که رودکی را بردهاند و نظامی را از آنِ خود کردهاند و هویت مولوی را تغییر دادهاند و... اما اغلب به همین فریاد و اعتراض بسنده میشود و در مقابل عملا کاری صورت نمیگیرد.
در سالهای اخیر روز سعدی (اول اردیبهشت) و روز حافظ (بیستم مهر) در تقویم فرهنگی ایران جاافتاده و مجموعه برنامههایی در پاسداشت 2شاعر بزرگ فارسی در شیراز و دیگر شهرهای ایران برگزار میشود. اما بسیاری دیگر از بزرگان زبان و ادب فارسی چندان مورد توجه نیستند. حتی ثبت روزهایی در تقویم به نام ایشان کمکی به گرامیداشت نامشان نکرده است، چرا که اغلب صرف ثبتنام بوده و برنامههایی در پی نداشته است. مثلا در مناسبتهای رسمی روز بزرگداشت 3شاعر در اردیبهشتماه است، به جز اول اردیبهشت که روز سعدی است، ۲۵اردیبهشت روز فردوسی و ۲۸اردیبهشت روز خیام است، اما از میان این 3مناسبت تنها روز سعدی متمایز شده است. روز بزرگداشت فردوسی و خیام آنقدر نزدیک به هم است که حتی اگر قرار باشد برنامههایی به مناسبت این 2روز برگزار شود باهم تلاقی میکند.
با این همه، روزهای دیگری نیز هستند که در تقویم رسمی کمرنگتر بودهاند. شاید حتی نخبگان و اهالی فرهنگ و ادبیات ندانند که در تقویم روزی به نام نظامی گنجوی ثبت شده است. روزی که در شلوغیهای روزهای آخر سال اغلب فراموش میشود.
بیتوجهی به بزرگان زبان و ادب فارسی در حقیقت محصول سلسلهای از رویکردهاست که در سالهای گذشته استمرار داشته؛ از بیتوجهی نهادها و رسانههای رسمی تا بیتفاوتی نخبگان و جامعه روشنفکران. کمتر از 10سال پیش شایعهای پیچید که آثار نظامی پشت سد ممیزی گرفتار شده و دستور حذف شماری از بیتها صادر شده است. در همان سالها بود که کشور آذربایجان اشعار فارسی سنگنوشتههای مقبره نظامی را در گنجه پاک کرد.
بیتوجهی به بزرگان زبان و ادب فارسی فقط متوجه نهادهای رسمی نیست. کدامیک از شاعران امروز ما شعرهایشان را با الهام از منظومههای قدیمی سرودهاند؟ کدام داستاننویسان ما کوشیدهاند قصههای کهن را در قالب داستانهای امروزی بازآفرینی کنند؟ اصلا کدامشان منظومههای نظامی را یکبار بهطور کامل خواندهاند؟
فارغ از آنچه گذشت، خبرخوب این است که امروز به مناسبت روز نظامی برنامهای مشترک میان ایران و ارمنستان برگزار میشود. پژوهشگران ادبیات ایران و ارمنستان، به همت رایزنی فرهنگی ارمنستان و مرکز فرهنگی شهر کتاب، در برنامه "دیدار خسرو و شیرین در ایران و ارمنستان" گرد میآیند که حاصل پژوهشهای خود را درباره خسرو و شیرین ارائه کنند. چه خسرو پرویز پادشاه ایرانی بوده و شیرین شاهزاده ارمنستانی که بعدها ملکه ارمنستان شد.
شماری از استادان و پژوهشگران ادبیات ایران و ارمنستان در این برنامه سخنرانی میکنند، ازجمله سعید حمیدیان ذیل عنوان "خسرو و شیرین، شاهکار ادبیات غنایی" و میرجلالالدین کزازی ذیل عنوان "خسرو و شیرین بیشترین پیوند را با ارمنستان دارد" و اصغر دادبه در موضوع "نگاه نظامی به عشق در منظومه خسرو و شیرین". عنوان سخنرانی زهرا پارساپور "عاشقانههای معشوق، تحلیل داستان شیرین ارمنی" است و اصغر نوری درباره "ظرفیتهای دراماتیک منظومه خسرو و شیرین" و علیرضا پورمسلمی درباره "مفهوم قدرت در خسرو و شیرین نظامی" سخن خواهند گفت.
وارتان دوریکیان (رئیس انستیتو ادبیات آکادمی علوم ارمنستان) "ارجاعات به داستان عاشقانه خسرو و شیرین در تاریخنگاری ارمنی" را موضوع بحث خود قرار داده و "ارجاعاتی به داستان عاشقانه "خسرو و شیرین" در شعر قرون وسطی ارمنی" عنوان سخنرانی هریکناز وورسکانیان است. "اشعاری با اقتباس از خسرو و شیرین در ادبیات کلاسیک ارمنی" از سوسانا هوانسیان، "ترجمههای روسی و انگلیسی داستان عاشقانه خسرو و شیرین در ادبیات ارمنی" از لوئیزا گاسپاریان و "مضامین عاشقانه در ادبیات معاصر ارمنی" از آرمنوش آراکلیان دیگر سخنرانیهای برنامه "خسرو و شیرین در ایران و ارمنستان" است.
برگزاری چنین برنامههایی آغاز اتفاقهایی تازه است که نهتنها ۲۱اسفند را بهعنوان روز نظامی گنجوی متمایز میکند بلکه سبب پیوند و برقراری رابطههای تازه فرهنگی میان ایران و کشورهای منطقه میشود و شاید بتواند قدری از حق نظامی گنجوی را بهعنوان یکی از بزرگترین منظومهسازان ادبیات کهن دنیا ادا کند.