پدیده دنیای ادبیات: عشق باعث میشود بنویسم
سلی رونی نویسنده ۲۹ساله ایرلندی که با رمان "آدمهای معمولی" در دنیای ادبیات درخشیده است، "عشق" را عامل تشویق شدنش برای نوشتن میداند.
ایران آرت: سلی رونی که بیشتر برای نگارش رمان "آدمهای معمولی" شناخته میشود، علاوه بر جایزه برترین رمان "کاستا" سال ۲۰۱۸، عنوان برنده کتاب سال جوایز کتاب بریتانیا را به خود اختصاص داد. نام "رونی" همچنین در فهرست نامزدهای اولیه جایزه ادبیات داستانی زنان و نامزدهای اولیه جایزه "فولیو" قرار گرفت.
به گزارش ایسنا، در ادامه بخشی از گفتوگوی رونی با نشریه نیویورکتایمز را میخوانید:
چه کتابهایی را پیش از خواب مطالعه میکنید؟
من در هفتههای اخیر در حال سفر بودم بنابراین برنامه مطالعه کردنم از قبل هم بینظمتر شده است. هفته گذشته مطالعه کتاب زیبای "الفبای خانواده" نوشته "ناتالیا گینزبورگ" را آغاز کردم. در حال حاضر همزمان کتابهای متفاوتی را مطالعه میکنم و لذت میبرم: "برادران کارمازوف" اثر "داستایوفسکی"، مجموعه داستانهای کوتاه "اتحادیه عظیم" نوشته "زادی اسمیت" و رمان "یک جمهوری درخشان" نوشته "آندرس باربا".
آخرین کتاب خوبی که مطالعه کردید چه بود؟
جدا از آثاری که در سوال قبل به آنها اشاره کردم میتوانم به "آنا کارنینا" که اخیرا مطالعه آن را به پایان رساندهام اشاره کنم. فکر میکنم بدون هیچ جدال و بحثی میتوانم بگویم این کتاب اثری بینظیر است.
آیا هیچ اثر کلاسیکی وجود دارد که اخیرا برای نخستینبار آن را مطالعه کرده باشید؟
بله! و پاسخ این سوال فقط شامل "آنا کارنینا" نمیشود. من کتاب "میدان واشنگتن" اثر "هنری جیمز" را چند هفته پیش برای نخستینبار مطالعه کردم. تابستان سال گذشته نیز کتاب "در جستوجوی زمان از دسترفته" نوشته "مارسل پروست" را مطالعه کردم. رمانهای کلاسیک بسیاری وجود دارد و من تمام تلاشم را میکنم تا تعداد بیشتری از آنها را مطالعه کنم. اما میدانم بیشتر آثاری که تاکنون خواندهام به سنتهای ادبی اروپا و آمریکای شمالی محدود است. آرزو داشتم فرصت این را داشته باشم که همه چیز را مطالعه کنم.
ایدهآل ترین تجربه کتاب خواندن خود را توصیف کنید.
دوستدارم هنگام مطالعه تنها باشم و کسی مزاحمم نباشد. در این شرایط اگر احساس خوشایندی داشته باشم کتاب را بلند مطالعه میکنم. اگر در جملهای از کتاب گیر بیفتم یا احساس کنم رشته افکارم را از دست دادهام، بلند خواندن را امتحان میکنم. مطالعه کردن در تنهایی، زمانی که روی یک مبل نشستهام و لیوان قهوه ای در دست دارم بسیار نزدیک به شرایط ایدهآل من برای مطالعه کتاب است.
چه عاملی بیش از هر چیزی در خلق اثر ادبی شما را تشویق میکند؟
عشق و خوشحالی.
کتابهایی را که شما را از لحاظ احساسی درگیر کند بیشتر دوست دارید یا کتابهایی که شما را از لحاظ فکری درگیر کنند؟
اغلب کتاب های من داستانی هستند و فکر میکنم وظیفه یک کتاب داستانی این است که خواننده را از هر دو لحاظ درگیر کند.
بهترین کتابی که تاکنون به عنوان هدیه دریافت کردهاید چه بوده است؟
بنا به دلایلی، من اغلب اوقات سراغ مطالعه کتابهایی که به عنوان هدیه دریافت کردهام نمیروم. فکر میکنم فهرست بلندبالایی از آثاری که باید مطالعهشان کنم در ذهنم دارم و اضافه کردن کتابهای جدید به این فهرست صرفا به دلیل اینکه آنها را به عنوان هدیه دریافت کردهام، برایم مشکل است. با این حال هنوز هم از دریافت کتاب به عنوان هدیه لذت میبرم.
قهرمان و ضدقهرمان داستانی شما کیست؟
من واقعا "شاهزاده میشکین" از کتاب "ابله" را دوست دارم. همچنین شخصیت اول یکی از کتابهای "جین آستن" یعنی "اِما" را دوست دارم.
آیا سلیقه شما در کتاب خواندن در طول زمان تغییر کرده است؟
دوست دارم اینطور درنظر بگیرم که محدوده توجهم وسیعتر شده است، پس در حال حاضر میتوانم رمانهای طولانیتر و جملههای طولانیتر را مطالعه کنم. پیشتر مطالعه پاراگرافهای طولانی و بدون وقفه برایم مشکل و خستهکننده بود، اما حالا از مطالعه آنها لذت میبرم. وقتی فکر میکنم میبینم مطالعه آثار "هنری جیمز" تا همین پنج یا شش سال پیش برایم غیرممکن بود، اما حالا عاشق آثار او هستم. چه کسی میداند در آینده چه تغییرات دیگری در مطالعه من به وجود خواهد آمد؟
چه کتابی را به عنوان کتاب بعدی که مطالعه خواهید کرد انتخاب کردهاید؟
در ابتدا قصد دارم تمام کتابهایی را که اکنون در حال مطالعه آنها هستم به پایان برسانم. پس از آن برنامه مهمی برای مطالعه کتابهایی که اخیرا منتشر شدهاند یا قرار است به چاپ برسند، دارم. سعی دارم نوشتن رمانی را آغاز کنم که این کار مطالعه تازههای نشر را برایم مشکل میکند. بر اساس تجربه من نوشتن یک کتاب به مدتی سکوت و تفکر احتیاج دارد. اما آرزو داشتم میتوانستم تعادل بین نوشتن کتاب و مطالعه کتاب را رعایت کنم، چرا که در غیر این صورت بسیاری از کتابهای خوب را از دست میدهم.