خاطرهبازی با حبلالمتین تودههای آرزومند
یادداشتی از صابر محمدی
ایرانآرت: شاید جیبی بود، شاید هم پالتویی. اما کلی حماسه ها را در همان قطع کوچک، فریاد می کرد. در یکی از مراسم دهه فجر، معلم پرورشی مان آن را به من هدیه کرده بود. شاید به این خاطر که بین آن همه دانشآموزِ کمرو و خجالتی، سینه را صاف کرده بودم و رفته بودم جلوی صف، صدایم را انداختم توی گلو و شروع کرده بودم: «آتشفشان قهر ملتهای در بند است/ حبل المتین توده های آرزومند است». پدر، از حفظ برایم نوشته بود و روایت دیگر سرودهای انقلابی را هم به سینه داشت، اما از آن روز به بعد، من کتابی داشتم که همه سرودها را در خود داشت. برای خودم میخواندم و چون ملودیها را نمیدانستم، گاهی به تنظیم و کوک اختصاصی هم میرسیدم؛ منتظر دهه فجر میماندم تا ریتم و ملودی اصلی را بشنوم و با آنها هماهنگ شوم. هنوز هم برای من، دهه فجر، یعنی سرود... یعنی «ای ز شرار ستم، شعله به عالم زده»، یعنی «امن و امان جهان یکسره بر هم زده»، یعنی «عقرب جراره ای، روبه مکاره ای»، یعنی «گوش جهان خسته از طبلِ بدآهنگ تو»، یا «رسم تو عصیانگری، کار تو ویرانگری» و... حتی اگر مثل این دو تای آخری، زیادی گلدرشت باشد. هنوز هم گوش سپردن به اینها، مهمترین بزنگاه های خاطره بازی با مدرسه برای ما سیساله هاست، حالا کمی کمتر یا بیشتر؛ سرودهایی که حالا مدت هاست جز حسی خاطره انگیز، حیات و نمودی ندارند، اما انتشار یک خبر، معادله ها را کمی عوض می کند؛ این که می خواهند اولین جشنواره و جایزه بزرگ موسیقی انقلاب اسلامی راه بیاندازند و ازقضا این جشنواره بخش سرود هم دارد. جشنوارهای که نخستین دوره برگزاری اش را سپری کرد جمعه شب گذشته به اختتامیه رسید. دبیر اولین دوره برگزاری این جشنواره در اختتامیه، تا توانست از گنجاندن بخش سرود و ساز و کارهای اجرای جشنواره دفاع کرد، اما به همین پرسش مهم پاسخ نگفت؛ اینکه سرود، چه حیاتی را سپر میکند که میتواند برای خودش صاحب جشنواره ای باشد؟ مگر نه این است که اختصاص دادن جشنواره به موضوعات مختلف، مستلزم موجودیتی پویا است؟ این در حالی است که مدتهاست، سرود، جزو تولیدات موسیقایی و ادبی ما نیست. شاید از آغازین سالهای دهه هفتاد، که موسیقی پاپ به شکل امروزی پا گرفت، سرودها، از هر دو ساحت، کنار کشیدند. حالا کمتر کسی هم هست که به ترانه هایی که مینویسد، «سرود» اطلاق کند.
دبیر البته در شب اختتامیه گفت که از فروردین ماه سال آینده قرار است بخش شعر و ترانه، از اردیبهشت ماه بخش موسیقی و نیز از خردادماه بخش بین المللی و موزیک ویدئوی جایزه موسیقی انقلاب هم برگزار شود، اما نگفت پس اصل و اساس برگزاری جشنواره ها چه می شود؟ جشنواره ای که دچار انجماد تاریخی و صرفا نوستالژیک باشد، چه حرکتی می خواهد به راه بیاندازد، جز اینکه به خاطره بازهایی مثل من یادآوری کند که با سرودهای انقلابی در کودکی، چه لذتها که نبرده ایم. بدیهی است که اگر قرار است ماهیت سرود را یادآوری و احیا کنیم، مهمترین و به سوده ترین فعل، تولید است، آن هم تولید باکیفیت. و الا برگزاری جشنواره برای سرودهایی نوستالژیک، جز خاطره بازی چه فایده ای دارد؟