بیژن بیرنگ| صداوسیما
روایت کارگردان همسران از سانسورهای عجیب/ هر شب میگفتند این سریال ملعون را کی از آنتن برمیدارید؟!/ عشق در تلویزیون یک حیطه ممنوعه است!
بیژن بیرنگ در جدیدترین مصاحبه خود درباره سریال «همسران» گفت: ما اولین سریالی بودیم که در خود سازمان هم کسی نمیدانست قسمت بعدیمان چیست.
ایران آرت: بیژن بیرنگ نویسنده و کارگردان تلویزیون فیلمهای کمدی دهه ۷۰ در تازهترین گفتوگوی خود نکات قابل توجهی از سانسور و فشار برای تعطیل کردن سریال «همسران» بیان کرده است.
به نقل از ایرنا گزیدهای از این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
** سانسور درحدی بود که هر شب روزنامه خاص مقالهای مینوشت که آقای علی لاریجانی (رییس وقت صدا و سیما) این سریال ملعون را کی از آنتن برمیداری؟ انجمن سینماگران مسلمان و آقای جواد شمقدری و دوستان هم جزو آدمهایی بودند که لحظه شماری میکردند این سریال از آنتن پایین کشیده شود. بازبینی این سریال را شخص آقای لاریجانی انجام میداد. هر هفته اینها ترس و لرز داشتند. گاهی ۱۰ تا ۲۰ دقیقه از کار را در میآوردند. میپرسیدیم چرا آن را درآوردید؟ میگفتند این دارد به او نگاه عاشقانه میکند.
** عشق در تلویزیون یک حیطه ممنوعه است. ما کمتر در تلویزیون کلمه عشق را به کار میبریم، مثلا میگوییم دلبستگی یا وابستگی. هنوز هم فکر نمیکنم در تلویزیون مردی بتواند به زنی بگوید دوستت دارم و عاشقت هستم. نمیتوانستیم حالیشان کنیم دلبستگی به معنای عشق نیست. ممکن است من دلبسته ماشینم باشم، ولی عاشق آن نیستم.
** در همسران، برای بار نخست بود که زن وارد حیطه کمدی میشد. تا قبل از آن زن در فیلمها و سریالها فقط رخت میشست و برنج پاک میکرد و خورشت قیمه میپخت. همه هم روی زمین مینشستند. اولین سریالی بود که اعضای خانواده روی میز نهارخوری غذا میخوردند نه روی زمین. اما به ما میگفتند چرا خانههایتان شیک است نمیشود آن را زشتش کنید؟
** ما اولین سریالی بودیم که در خود سازمان هم کسی نمیدانست قسمت بعدی مان چیست. گاهی مدیر شبکه زنگ میزد که بیرنگ قسمت بعدی سریال چیست؟ من میگفتم مثلا در مورد فلان موضوع میخواهم بنویسم. میگفت یک قسمت هم در مورد شایعه بنویس. آن موقع شایعه مساله روز بود. درباره آن هم یک قسمت نوشتم.
** یکی از سانسورهایی که آن اوایل اتفاق افتاد این بود که چه معنا دارد زن و شوهرها این قدر با هم قاطیاند؟ ما در فرهنگمان چنین چیزی را نداریم که زن و شوهرها این قدر با هم حرف بزنند و کل کل کنند. گفتیم چه کارش کنیم؟ گفتند: اینها را فامیل کنید. من هم یک قسمت ساختم و اینها را فامیل کردم. قسمت خوبی هم شد و در این قسمت مشخص شد که خانم پاوه نژاد خواهرزاده آقای کاویانی است. گفتند آن یکی را همین طور کنید که گفتیم تو را به خدا این یکی را کوتاه بیایید. چون برنامه به نوعی زنده بود و دائم پخش میشد از این اتفاقات میافتاد.