سروش صحت، تاکسی
سروش صحت و تعریف خوب و بد
سروش صحت: چی خوبه، چی بد؟!
ایران آرت: سروش صحت در اعتماد نوشت: تاکسی پیچید توی یک کوچه؛، مردی که جلوی تاکسی نشسته بود، گفت: «وای اینجا محله جوانیهای منه، چقدر خاطره از این کوچهها دارم.»
راننده پرسید: «خاطره تلخ یا شیرین؟»
مرد کمی فکر کرد و گفت: «خاطره مثل خمیره، قر و قاطیه، یه تیکه است.»
زنی که عقب تاکسی نشسته بود، گفت: «برای اینکه وقتی میگذره دیگه نه بدیها اونقدر که فکر میکردیم بد هستن نه خوبیها، اونقدر که فکر میکردیم خوبن خاطرات خوب یه غمی هم توش داره، خاطرات بد هم یه حس دلتنگی و حسرت داره.»
مرد گفت: «شاید چون هیچی اونقدر بد نیست، هیچی هم خیلی خوب نیست.»
راننده گفت: «اصلا چی خوبه، چی بد؟»