اعتراض جولین مور به اصطلاح سالخوردگی دلپذیرانه/ کاملا زن ستیزانه است
جولین مور که وارد هفتمین دهه زندگیاش شده است میگوید: پیری قسمتی از شرایط انسان است، پس چرا همیشه در موردش به گونهای حرف میزنیم که گویی اختیاری روی آن داریم؟
ایران آرت: جولین مور، بازیگر ۶۰ ساله برنده اسکار به کار بردن اصطلاح "سالخوردگی دلپذیرانه" در مورد زنان را نمیپسندد. مور که بهتازگی در سریال "داستان لیزی" اپل دیده شده و بهزودی در موزیکال "ایوان هانسن عزیز" دیده خواهد شد، در مصاحبه با مجله "از ایف" این اصطلاح را نقد کرده است.
مور میگوید: "کاملاً زنستیزانه است. در اصطلاح "سالخوردگی دلپذیرانه" قضاوت نهفته است. آیا راهی وجود دارد که به شکلی نادلپذیرانه سالخورده شد؟ البته نظری نداریم. هیچکس در مورد سالخوردگی نظری ندارد، بنابراین موضوعی مثبت یا منفی نیست، همین است که هست."
مور اضافه میکند: [پیری] قسمتی از شرایط انسان است، پس چرا همیشه در موردش به گونهای حرف میزنیم که گویی اختیاری روی آن داریم؟" مور میگوید نقل قولی از "هل میرن" را در مورد فلسفه سالخوردگی آویزه گوش خود کرده است: "پیری لازمه زندگی است: یا پیر میشوی یا جوانمرگ."
به گزارش 30نما، مور سپس از مورد اهمیت "رشد درونی" میگوید: "در کودکی به ما میگویند که رشد تا مدرسه ادامه دارد، شاید بعد از آن به کالج برویم، پس از مدرسه، مفهوم رشد به پایان میرسد. اما بخش زیادی از زندگی پیش روی ماست. چگونه خود را به چالش بکشیم، چگونه برای خود دلبستگی ایجاد کنیم، چیزهای جدید بیاموزیم، به دیگران کمک بیشتری برسانیم، همان فردی باشید که دوستان یا خانواده میخواهند؟ چگونه به تکامل ادامه دهیم؟ چگونه زندگی کنیم تا تجارب عمیقتری داشته باشیم؟"
پروژههای بعدی مور "مه دسامبر" (May December) به کارگردانی "تاد هینز" و بازی "ناتالی پورتمن" است که در بازار مجازی کن به فروش گذاشته شده. داستان فیلم در مورد زنی به نام گریسی آترتون-یو و همسرش جو است که بیش از ۲۰ سال از او کوچکتر است. رابطه این زوج دو دهه مطبوعات زرد کشور را قبضه کرده اما آنها خود را آماده فارغالتحصیلی دوقلوهایشان از دبیرستان میکنند. وقتی "الیزابت بری" یکی از بازیگران هالیوود میآید تا مدتی با این خانواده وقت بگذراند و گریسی را بهتر بشناسد چون باید نقش او را در یک فیلم بازی کند، روابط خانوادگی تحت فشار نگاههای بیرونی مضمحل میشود. جو که آنچه در سالهای جوانی برایش اتفاق افتاده را هنوز هضم نکرده، در سی و شش سالگی با واقعیات زندگی روبروست و فرزندانش آماده جدایی از او.