همه حاشیههای قیصر در انتخابات هشتادوهشت!/ گزارش ایرانآرت از پنج روز سر و صدا در سینمای ایران به خاطر بهروز وثوقی و مطالبهای محفلی که بالاخره قانونی شد
بله، حالا یکی از مطالبههای محفلی سینمای ایران، به عنوان خواستی قانونی مطرح شده است؛ این گام رو به جلو را میتوان کمترین دستاورد کار تازه محسن امیریوسفی در نظر گرفت.
ایرانآرت، صابر محمدی: برای ما خبرنگارها، محسن امیریوسفی نه فقط به عنوان کارگردان، بلکه به عنوان چهرهای که گاه سر و کلهاش در نشستهای خبری مسوولان سینمایی پیدا میشود و در جایگاه خبرنگاران مینشیند آشناست.
او که شش سال تمام برای فیلم «آشغالهای دوستداشتنیاش» فرم شرکت را در جشنواره فیلم فجر پر کرد و هیچگاه نتوانست از سد هیاتهای پیش از هیات انتخاب بگذرد، هر بار که مسوولان سینمایی، نشستی خبری درباره چگونگی برگزاری جشنواره بر پا میکردند در قامت خبرنگار به نشستها میآمد و میپرسید واقعا چرا نمیگذارند فیلمش به رقابت در جشنواره راه پیدا کند. مسوولان سینمایی پاسخ قانعکنندهای به این پرسش نمیدادند و فقط رسانهها مینوشتند که ماجرای جلوگیری از نمایش این فیلم در جشنواره فجر، به وقایع انتخابات سال هشتادوهشت و حساسیتهایی که «آشغالها...» درباره آن ایجاد کرده مربوط است.
سر آخر هم که فیلم به نمایش درآمد و دیدیم چنان حساسیتی در کار نیست و مدام به این فکر کردیم که چرا واقعا با این فیلم اینطور برخورد میشد. مسوولان سازمان سینمایی بالاخره فیلم را از محاق توقیف درآوردند و شاید با این تصور که از شر این کارگردان سمج و فرمهای پرشده تکراریاش برای حضور در فجر خلاص شدهاند آن را روی پرده فرستادند غافل از اینکه امیریوسفی دوباره آش تازهای برایشان پخته و حالا نسخهای دیگر از آن فیلم را این بار با عنوان «آشغالهای دوستداشتنی اصل» به جشنواره خواهد داد.
همان چند روز پیش که این خبر منتشر شد در ایرانآرت نوشتیم که این نسخه جدید با بازی بهروز وثوقی همراه بوده است؛ اتفاقی که ظاهرا پس از طی مراحل تولید این فیلم رخ داده و محسن امیریوسفی در سفر به آمریکا آن را رقم زده و اکنون همزمان با ارائه نسخه تازه این فیلم به دبیرخانه جشنواره ملی فیلم فجر علنی شده است؛ بهروز وثوقی در فیلمی که وقایع انتخابات سال هشتادوهشت را مد نظر قرار داده است.
بدیهی بود که از روز دوم دی ماه که این خبر منتشر شد، باید منتظر واکنشها به آن میبودیم. این بار نه فقط به سر و صدایی که دوباره امیرسوسفی درباره «آشغالها...»یش به پا کرده بلکه این بار، یکی از بازیگران فیلم، ماجرای خود فیلم را کاملا میتوانست به حاشیه براند که حالا با گذشت پنج روز از انتشار خبر اولیه میبینیم چنین نیز شده است. حضور بهروز وثوقی بازیگر سینمای پیش از انقلاب در این فیلم، آنقدر به عنوان بمب خبری مطرح بود که همه حاشیههای دیگر را در خود حل کند.
اولین واکنش؛ بیا یوسف گمگشته
همان روز رسانهایشدن خبر حضور بهروز وثوقی در فیلم محسن امیریوسفی، علی رویینتن کارگردان سینمای ایران یادداشتی خطاب به بهروز وثوقی منتشر کرد.
او نوشت: «آقای بهروز وثوقی سلام و سلامتیت باد که میدانم سلامتتر و قبراقتر خواهی شد اگر به سینمای ایران و مردم ایران بپیوندی. شما کاری کردهاید که چهل سال هم نتوانست هنرت را نزد مردم فراموش کند. و منبع آن قدر غنیست که هر سال چند برابر هم میشود. با این که سینما و تأتر و تلویزیون ایران پس از انقلاب به چنان فخری در بازیگری دست یافته که همه انگشت به دهان مانده باشند. اما این دلیل نمیشود تا نیایی. مسعود کیمیایی در هر شرایطی چنان زیبا از تو یاد میکند که دل هر کارگردانی را بلرزاند. چقدر دل مردم ایران برای دیدن شما کنار کیمیایی با موسیقی اسفندیار منفردزاده تنگ شده است. دریغ نکن، بلند شو و بیا تا بدانیم آیا کسی هست بتواند استقبال از تو را تاب نیاورد. و دم محسن امیر یوسفی غیر متعارف هم گرم که سراغ تو آمده است.
منتظریم. بیا یوسف گمگشته بازیگری سینمای ایران».
آیا واقعا استقبال از او را تاب میآورند؟ یادداشت رویینتن را میشود به حساب دعوتی جمعی گذاشت؟
به نظر میرسد میشود پاسخی مثبت به این سوال داد. نشان به آن نشان که چهار سال پیش وقتی غلام کویتیپور که او را بیشتر با مداحیهایش میشناسیم در برنامه اینترنتی ۳۵ رو به روی فریدون جیرانی نشست و گفت چرا فضا اینقدر بسته است که بهروز وثوقی باید به سختی و از لب مرز، پدر در حال احتضارش را ببیند. ۳۷ سال گذشته و دیگر بس است! فضای فرهنگی را باز کنید!» حالا 41 سال گذشته و دوباره همان مطالبه آقای مداح، همین مطالبه آقای کارگردان پای بر جاست.
واکنش دوم؛ نسخه را تحویل نگیر!
یک روز پس از انتشار خبر اولیه و پیش از اینکه مسوولان سینمایی واکنشی به اظهارات محسن امیریوسفی نشان بدهند، محمد تاجیک که خبرنگار سینمایی است در کانال واتساپ خود نوشت که مدیر دبیرخانه جشنواره فیلم فجر مانع تحویل گرفتن نسخه Dcp فیلم «آشغالهای دوست داشتنی اصل» شده است. همان خبر اولیه را هم همین خبرنگار رسانهای کرده بود. حالا او ادعا میکرد این خبر باعث ترس دبیرخانه جشنواره فجر از این فیلم شده و مدیر دبیرخانه جشنواره حتی حاضر نشده نسخه این فیلم را تحویل بگیرد!
البته پیش از این، کارگردان، نسخه Dvd این فیلم را به یکی از مدیران جشنواره تحویل داده ولی قصد داشت نسخه Dcp را به خاطر کیفیت بالای تصویر به هیات انتخاب نشان دهد که دبیرخانه به بهانه واهی نداشتن پروانه ساخت از دریافت این نسخه امتناع کرده است. این در حالی است که بهروز وثوقی سال ۹۱ و با فیلمنامه دارای پروانه ساخت قانونی جلوی دوربین محسن امیریوسفی رفته است.
واکنش سوم؛ یعنی نمیخواهید پس از چهلویکسال بهروز وثوقی را ببینید؟
محسن امیریوسفی، برای اعضای هیات انتخاب سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر نامهای نوشت تا تلویحا پی ببریم که خبر تحویلنگرفتن نسخه Dcp فیلم برای شرکت در این رویداد درست بوده است. او در این نامه، خواست تا با نمایش «آشغالهای دوست داشتنی اصل»، اجازه دهند بازی بهروز وثوقی، پس از ۴۱ سال بر پرده سینما دوباره دیده شود.
در این نامه آمده بود: «با سلام به اعضای محترم هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر ضمن عرض خسته نباشید به خاطر زحماتی که در این مدت برای انتخاب فیلم ها کشیده اید، لازم دانستم نکاتی را در خصوص فیلم «آشغال های دوست داشتنی اصل» به اطلاع شما دوستان برسانم:
یک: نباید نسبت به دیدن فیلمی که به طور قانونی بازسازی فیلمنامه دارای پروانه ساخت سال ۹۱ است، بی تفاوت باشید. مخصوصا با اجحافی که در آن شش سال شوم نسبت به نسخه قبلی آن شد و حتی به هیات انتخاب نشانش ندادند، در شرایطی که سال های قبل برای فیلم های مورد تائید جشنواره، مقررات شناور بود و عوض می شد ولی حال که برای اولین بار در تاریخ سینمای ایران با دوباره سازی فیلمنامه ای مجوزدار روبرو هستیم، شما به عنوان فیلمسازی جوان، خانم یلدا جبلی، کارگردان و رییس هیات مدیره خانه سینما، آقای همایون اسعدیان، تهیه کننده سینما، آقای سیدمحمود رضوی و یک منتقد سینما آقای رضا درستکار و سه مدیر محترم آقایان اربابی، احسانی و کرمی، نمی توانید نسبت به آن بی تفاوت باشید.
دو: دلیل من برای دیده شدن فیلمم در جشنواره، سیمرغ گرفتن نیست چون بزرگ ترین جایزه من و عوامل این فیلم، استقبال بی نظیر مردم از نسخه قبلی این فیلم پس از شش سال اجحاف و توقیف غیرقانونی و خانه نشینی من بود. دلیل اصلی گرفته شدن حق این فیلم پس از هفت سال اجحاف و نیز دیده شدن، هنرنمایی بازیگری پیشکسوت است که مردم ایران ۴۱ سال است منتظر دیده شدن او بر پرده سینما هستند. از شما بزرگان می خواهم که کمک کنید برای دیده شدن این بازیگر پیشکسوت، آن هم پس از ۴۱ سال دوری از سینما و لطفا با بی تفاوتی شریک یک جنایت فرهنگی و توقیفی مجدد نشوید.
شما هفت عضومحترم هیات انتخاب، خود می دانید این بزرگ ترین فرصت برای دیده شدن «آشغال های دوست داشتنی اصل» و بازیگر جدیدش توسط اهالی محترم مطبوعات و مردم قدرشناس ایران است.
لطفا فریب نخورید که به شما بگویند بعدا اکران می شود، چون نسخه قبلی هم با همین روش در جشنواره سال ۹۲ شش سال به توقیف رفت! شما اعضای محترم هیات انتخاب باید بدانید که تاریخ سینما عمل شما در برابر «آشغال های دوست داشتنی اصل» را قضاوت خواهد کرد چه موافقت شما با این خواسته به حق و چه مخالفت شما هر دو ثبت خواهد شد. بگذارید مردم با دیدن این فیلم در مورد آن تصمیم بگیرند.
سه: از شما اعضای محترم هیات انتخاب، خصوصا چهار سینماگر محترم تقاضا دارم جلوی این عمل غیرقانونی جشنواره مبنی بر نگرفتن نسخه این فیلم بایستید و شرایطی فراهم کنید که فیلم «آشغال های دوست داشتنی اصل» توسط شما دیده شود، هر تصمیمی که پس از دیدن فیلم گرفتید مورد تائید من است».
امیریوسفی با این نامه، توپ را به زمین همکارانش در هیات انتخاب انداخت و قول هم داد که اگر آنها حتما فیلم را ببینند، تصمیمشان را خواهد پذیرفت. حالا خیلیها معتقدند برای خود امیریوسفی مثل روز روشن است که چنین اتفاقی نخواهد افتاد، اما اصل طرح این مطالبه است که مهم است.
واکنش چهارم؛ حالا نوبت اصولگرایان!
حالا نوبت طیف سیاسی مقابل بود که واکنشی از اردوگاه آن سو نشان دهند. ایزد مهرآفرین در روزنامه جوان به محسن امیر یوسفی، به عنوان رئیس کانون کارگردانان خانه سینما تاخت که با وجود آنکه از قانون سینمای کشور مطلع است، چرا در درخواستی عجیب، خواستار حضور فیلم اکران شده «آشغالهای دوستداشتی» در جشنواره فیلم فجر شده است. این نویسنده معتقد بود «این اتفاق، بیشتر یک اسکیبازی خبری محسن امیریوسفی با نام بهروز وثوقی است».
او در ادامه نوشت: «برای هر سینماگر و مخاطب سینمایی مشخص است که نمیشود فیلمی را که اکران شده و روی پرده را دیده در جشنواره فیلم فجر پذیرفت. حال اینکه خود امیر یوسفی بنا بر سمتش که ... رئیس کانون کارگردانان خانه سینماست از همهکس بر این قانون واقفتر و آگاهتر است. این فیلمساز همه جا پر کردهاست این نسخه یک بازیگر جدید دارد و آن کسی نیست جز بهروز وثوقی. اولین نکته این است که وقتی رئیس کانون کارگردانان خانه سینما از قانون و حد و حدود قانونی کار کردن در حوزه سینما مطلع است، چرا این همه اصرار بر خبر پراکنی درباره مثلاً نسخه اصلی این فیلم دارد؟ آیا صرف اینکه یک بازیگر جدید در این فیلم بازی کرده یا سکانسی به آن اضافه شده، مجوزی است برای اکران دوباره یا حضور در جشنواره فجر؟ اگر این باشد که از فردا همه فیلمها و صاحبانشان میتوانند با یک تدوین مجدد و اضافه کردن چند سکانس که معمولاً در دست و بالشان هم هست مدعی اکران نسخه جدید و حضور در جشنواره بشوند. نکته دیگر اینکه مگر در فیلمنامهای که آقای امیر یوسفی مدعی نسخه اصلی بودن آن است، مشخص شده که قرار است این نقش را کدام بازیگر بازی کند که امروز دارند با اسم و رسم بهروز وثوقی اسکیبازی خبری میکنند؟ نکته دیگر اینکه مگر رئیس کانون کارگردان در این حد شناخت و آگاهی از قوانین سینمای ایران و جمهوری اسلامی ندارد که نمیداند بهروز وثوقی مجوز حضور در فیلمهای سینمای ایران را ندارد؟»
چند نکته ایرانآرت: [یک] نویسنده یادداشت روزنامه جوان نوشته که «نمیشود فیلمی را که اکران شده و روی پرده را دیده در جشنواره فیلم فجر پذیرفت». حتما همینطور است، اما خب میدانیم که 55 دقیقه به نسخه جدید افزوده شده است و پیگیریهای ایرانآرت در این باره که آیا با وجود چنین تغییر عمدهای آیا میتوان فیلم را به جشنواره ارائه داد یا نه نتیجهای نداشت. تاکنون سابقه نداشته یک فیلمساز آنچنان میزان قابل توجهی سکانس در مرحله تولید ضبط کرده و استفاده نکند که با این سکانسهای اضافه بتواند یک نسخه کاملاً متفاوت و تازه ارائه کند. به همین دلیل در این ارتباط خلأ قانونی وجود دارد و مشخص نیست امیریوسفی میتواند برای این فیلم به عنوان یک اثر تازه پروانه نمایش بگیرد و آن را اکران عمومی کند؟ با توجه به سکوت قانونی ظاهراً در این زمینه و حتی درباره حضور در جشنواره فجر، منعی وجود ندارد و عجالتا میتوان گفت کار امیریوسفی فراقانونی نبوده است.
[دو] نوشتهاند که «بهروز وثوقی مجوز حضور در فیلمهای سینمای ایران را ندارد». واقعا؟! کجا چنین ممنوعیتی رسمیت یافته است؟ بهروز وثوقی سال ۹۱ و با فیلمنامه دارای پروانه ساخت قانونی جلوی دوربین محسن امیریوسفی رفته است.
تازهترین واکنشها؛ مطالبهای که قانونی شد
جالب است بدانید با گذشت چند روز از سر و صدایی که محسن امیریوسفی با بهروز وثوقی در فیلمش به پا کرده، حالا روند واکنشها منطقیتر شده و میشود چند حرف حساب به دور از احساسات و هیجانات زودگذر هم در این میان شنید. مثلا در میان خیل واکنشهایی که درخواستِ امیریوسفی را کورکورانه و نشدنی و بیفایده میدانستند، دو منتقد سینما ماجرا از زاویهای دیگر دیدند.
هوشنگ گلمکانی در این رابطه نوشت: «نامه محسن امیریوسفی به هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر، ابراز چندباره یک مطالبه فرهنگی و یادآوری یک اجحاف اجتماعی است. به قول امیر پوریا مهم نیست که تقاضای یک فیلمساز برای صدور مجوز حضور بهروز وثوقی بر پرده سینما به جایی نمیرسد؛ مهم نفس طرح این درخواست است. محسن امیریوسفی میداند که هیات انتخاب جشنواره فجر نه مرجع صدور چنین مجوزیست، و نه حتی واسطه طرح چنین خواستهای. این فقط یک بهانه است و مخاطب قرار گرفتن هیات انتخاب جشنواره هم میتواند طنزی به سبک محسن امیریوسفی تلقی شود. همه میدانند که به چنین درخواستی پاسخ مثبت (یا حتی منفی) داده نمیشود اما میتوان آن را باز هم تکرار کرد تا حافظه تاریخی جامعه از یاد نبرد که در چند دهه «مصلحتی سیاسی» بر قانون ترجیح داده شد. طبق قانون اساسی نمیتوان مانع اشتغال شهروندان به کار مورد علاقهشان شد؛ فرقی نمیکند که «مطرب»های محبوبی مانند جواد یساری و عباس قادری باشند یا هنرمندان بزرگی چون بهروز وثوقی و محمدرضا شجریان».
اشاره گلمکانی به این یادداشت امیر پوریا، دیگر منتقد سینما بود که در صفحه شخصیاش نوشته بود: «بلاهت عجیب و متاسفانه گستردهای وجود داره که باعث میشه در مقابل این نامه و این درخواست، این طوری موضع بگیریم: با وجود این که در دل و ذهن باهاش موافقیم، بگیم «آخه چرا کارگردان دست به کاری زده که میدونه اجازهش رو نمیدن». مثل همون واکنشی که بسیاری سینمادوستان و حتی سینماگران در مقابل کار تاریخی آقای کیانوش عیاری در فیلم ازیادنرفتنی کاناپه داشتند. مهم این نیست که اجازه نمیدن (هرچند که غیرممکن هم نیست). مهم خود این اقدام، وجه قانونی کار و ثبتش بود».
بله، حالا یکی از مطالبههای محفلی سینمای ایران، به عنوان خواستی قانونی مطرح شده است؛ این گام رو به جلو را میتوان کمترین دستاورد کار تازه محسن امیریوسفی در نظر گرفت.