دفاع جورج آر آر مارتین از پایانبندی "بازی تاج و تخت"
خالق "بازی تاج و تخت" درباره پایانبندی سریال و تفاوتهای آن با پایانبندی کتاب اصلی صحبت کرد.
ایران آرت: "جورج آر.آر. مارتین" با ارسال متنی در وبلاگ خود به قسمت پایانی "بازی تاجوتخت" (Game of Thrones) واکنش نشان داده و میگوید: "صادقانه بخواهم بگویم، سخت میشود باور کرد که سریال تمام شده." سریال ۱۹ می با اپیزودی جنجالی به پایان رسید و رکورد بینندگان شبکهی HBO را شکست. اکنون با بسته شدن پروندهی سریال، سؤالی که به ذهن میآید این است که آیا "بازی تاجوتخت" پایان کتابها را فاش کردهاند؟ نویسنده بار دیگر با اشاره به تفاوت پایان سریال و کتابها میگوید به نحوی بله، اما کاملاً نه.
مارتین مینویسد: "شخصیتهایی وجود دارند که هرگز به سریال راه پیدا نکردند، و شخصیتهای دیگری که در سریال مُردند اما در کتابها همچنان زندهاند. بنابراین فکر میکنم که خوانندگان سرنوشت "جین پول"، "لیدی استونهارت"، "پنی" و خوکش، "اسکاهاز شیوپیت"، "آریان مارتل"، "دارکاستار"، "ویکتوریون گریجوی، "سر گارلن دلاور"، "اگان ششم" و بیشمار شخصیت دیگر بزرگ و کوچک که بینندگان هرگز با آنان آشنا نشدند را خواهند فهمید."
به گزارش سی نما، مارتین در واکنش به اینکه آیا حوادث کلیدی قسمت پایانی سریال با آنچه در جلد آخر کتابها که "رؤیای بهار" نام گرفته مطابقت دارد یا نه پاسخ قانعکنندهای نمیدهد. او مینویسد: "چگونه به پایان خواهد رسید؟ این سؤالی است که میبینم مردم میپرسند. آیا با پایان سریال یکی است؟ خوب… هم بله، و هم نه. هم بله، و هم نه. هم بله و هم نه. هرگز فراموش نکنید که مدیوم من با "دن وایس" و "دیوید بنیاف" متفاوت است. آنها برای فصل پایانی شش ساعت در اختیار داشتند. درحالی که من انتظار دارم دو کتاب پایانی به ۳۰۰۰ صفحه برسد تا کار من تمام شود… و اگر صفحهها و بخشها و صحنههای دیگری هم لازم باشد، اضافه خواهم کرد."
مارتین به بنیاف و وایس شوررانرهای "بازی تاجوتخت" پایان داستان کتابها را گفته بود، بنابراین میتوان پنداشت که دست کم رویدادهای کلیدی داستان با رمانهای مارتین شباهتهایی دارد. بخش اعظمی از اپیزودهای پایانی سریال بر دگرگونی "دنریس تارگرین" به "ملکهی دیوانه" متمرکز بود که احتمالاً در کتابهای مارتین هم روایت میشود. نویسنده سعی میکند اطلاعاتی از برنامههای آتی خود فاش نکند و بخش زیادی از نوشتهی خود تحت عنوان "یک پایان" را به بیان احساسات خود اختصاص میدهد.
مارتین میگوید: "سالها چون پلک به هم زدنی گذشتند. باورکردنی نیست که از اولین ملاقاتم با "دیوید بنیاف" و "دن وایس" در لس آنجلس که توسط مدیر برنامههایم "وینس جراردیس" برای صرف ناهار تدارک دیده شده بود اما تا زمان شام به درازا کشید بیش از یک دهه میگذرد. از آنها پرسیدم آیا میدانند مادر "جان اسنو" کیست؟ خوشبختانه، میدانستند."
جملات پایانی مارتین گویاتر است: "کتاب یا سریال، کدامیک پایان "واقعی" است؟ پرسشی احمقانه است… نظرتان چیست که من کتابها را بنویسم. شما بخوانیدشان. سپس همه برای خودشان تصمیم بگیرند و در فضای مجازی در موردش بحث کنند."