توهم توطئه، فراستیِ درون و حاشیه‌های بی‌پایان «گشت»

به گزارش ایسنا، طبق گزارش رسیده؛ سعید سهیلی شامگاه 6 اسفندماه درباره آخرین وضعیت فیلم «گشت 2» که مدتی است با انتشار اظهارنظری از سوی یک منتقد و کشاندن موضوع فیلم به کمیسیون فرهنگی مجلس دچار حاشیه‌هایی شده است، گفت: ما هنوز اکران عید را از دست نداده‌ایم و ان شاءالله اکران فیلم 15 یا 25 اسفند آغاز خواهد شد. ضمن اینکه 15 دقیقه از فیلم را کوتاه کردم تا خوش ریتم‌تر و جذاب‌تر باشد.

این کارگردان با اشاره به اینکه قصد حضور در این برنامه تلویزیونی را نداشته و فقط به این دلیل که بهروز افخمی خود کارگردان است حاضر به صحبت با او شده است، ادامه داد: همانطور که نباید روی یک فرد بخاطر یک اشکالش، نام بد بگذاریم، یک‌باره یک نام را روی یک فیلم گذاشتن، درست نیست. ما باید اشکالات و نقاط قوت و ضعف یک فیلم را با هم ببینیم. من فکر می‌کنم شما (افخمی) باید در برنامه «هفت» به انتقاداتی هم که به شما می شود توجه کنید و ببینید مشکل از کجاست که در میان سینماگران مورد نقد است. آیا همه نقدها با کینه است و از سر دلسوزی نیست؟

سهیلی در پاسخ به این سوال که آیا حواشی اخیر «گشت 2» به توقیف آن منتهی خواهد شد؟ به فیلم «گشت ارشاد» اشاره کرد و گفت: به نظرم «گشت ارشاد 1» را یک نفر و یک گروه نتوانستند پایین بکشند. چند گروه و دسته این کار را کردند. در آن مقطع عده‌ای حتی فیلم را ندیده بودند و پس از دیدن، فهمیدند اشتباه می‌کردند. عده‌ای نیز در دعواهای سهمیه اکران نوروزی، خواستند این فیلم را به اکران دوم نوروزی بکشانند. بخشی هم به دلیل سوءتفاهمی بود که در آن مقطع ایجاد شد.

وی افزود: امروز ظرفیت همه از امام جمعه‌ها، مداحان و... بالا رفته است؛ جز سینماگران! امروز همگی معتقدند که دوران مونولوگ تمام شده است و دوران دیالوگ است. لذا معتقدم آن اشکالات آن روز، امروز جواب نمی‌دهد. اینکه یک نفر برای نمایندگان مجلس بگوید این فیلم بد است، آن‌ها نیز با چشمان بسته بگویند این فیلم را پائین بکشید.

در ادامه بهروز افخمی هم با اشاره به اظهارنظر خود نسبت به فیلم «گشت 2» در زمان جشنواره و اینکه چنین کمدی‌ای در سینما باید ساخته شود، گفت:به نظرم فیلمسازان باید عادت کنند که حرف منتقدین را کمتر گوش کنند. منتقدان در واقع مشاوران تماشاگران هستند و سازمان سینمایی و آقای ایوبی نیز باید بدانند با این جنجال‌های حاشیه‌ای و الکی حول یک فیلم نمی‌توانند  عملکرد پُر از اشتباه خود را پوشش دهند.

او همچنین با اشاره به یادداشت تند حمید فرخ‌نژاد به مسعود فراستی بیان کرد: لحن نامه ایشان زننده بود، ولی در بخشی از آن به نکته جالبی اشاره شده بود که گویی سینمای ایران یک جور قبیله است و باید در برابر دیگران هوای خود را داشته باشند. به نظر این کسان دیگر، کمیسیون فرهنگی هستند که غیرخودی به حساب می‌آیند و ما نباید مسائل داخل سینما را به بیرون از جمله این افراد بکشانیم. من این پیش فرض برایم جالب است. سینمای ایران از نظر ایشان چیست؟ این قبیله کجاست؟ آیا مسئولین و مدیران سینمایی جزء این قبیله هستند و اعضای مجلس نیستند و یا آن‌ها هم جزء این قبلیه به حساب نمی‌آیند؟ و آیا با طرح مسئله، نگاه‌ها از انتقادات تند و تیز به داوری‌های پر از اشتباه جشنواره برداشته نشده است؟

افخمی خطاب به حمید فرخ‌نژاد هم گفت: اگر هم مافیایی وجود داشته باشند شما نه جز افسران آن‌هایید و نه سربازان آن. شما خود در «گشت ارشاد 1» چوب همین رفتارها را خوردید. آقای فراستی کسی بود که در برابر توقیف فیلم «گشت ارشاد 1» واکنش نشان داد و از فیلم دفاع کرد. لذا این طور رفتار نکن که هرکس به کمیسیون فرهنگی دعوت شد دارد شما را می‌فروشد. کمیسیون فرهنگی وظیفه‌اش رصد و پیگیری تولیدات سینمای ایران و جشنواره فجر است و فکر می‌کنم پیش از برگزاری جلسه با مسعود فراستی، برخلاف آقای ایوبی که شب‌ها زود می‌خوابند، جشنواره و برنامه «هفت» را دنبال می‌کردند. مسعود فراستی در این کمیسیون چیزی جز آنکه همان حرف‌ها را در برنامه «هفت» و در مقابل میلیون ها مخاطب زده بود، نزد.

وی افزود: شما بازیگر بسیار خوبی هستید و جایی را در سینمای ایران پر کرده‌اید که با نبود شما نمی‌توان سال‌ها کسی را جایگزین کرد. قدر این نقش‌آفرینی را باید دانست. ما به تو بیشتر از آقای پرستویی نیاز داریم. شما مثل آقای پرستویی نیستید که با مخالفان ما همراه شده و از هر فرصتی استفاده می‌کند تا تلافی نقد برنامه سال گذشته را دربیاورد که من در عین سادگی گفتم سیمرغ حق ایشان نبود، حق پیمان معادی بود.

سعید سهیلی در پایان این بخش برای سلامتی و شفای علیرضا داوودنژاد، ابوالقاسم طالبی، حبیب‌الله کاسه‌ساز، معززی‌نیا و همه بیماران اهل سینما دعا کرد.

در ادامه مسعود فراستی هم در پاسخ به انتقاداتی که از او شده بود، اظهار کرد: آدم فروش در قدم اول خودفروش است. آدم فروشی کلیدش در خودفروشی و وطن فروشی است. آدمی که وطنش را تحت هیچ شرایطی نمی فروشد - از جمله مسعود فراستی چه قبل و چه بعد از انقلاب با تغییراتش - خودش را نمی‌فروشد و کسی که خودش را نمی‌فروشد دیگری را هم نمی‌فروشد. آدم فروش کسی است که نه خودی دارد و نه وطن! و آن کسی که وطنش را فروخته خودش را فروخته، پس می‌تواند همه را بفروشد.  من که عاشق سینما هستم، اگر مجبور به انتخاب شوم، بین سینما و وطن، وطنم را انتخاب می کنم. آدم فروش کسی است که ایران را فروخته است.