کد خبر: 8947 A

بیچاره فرهنگستان هنر/ علی معلم هشت سال پس از ریاست متوجه گنجینه بانک پاسارگاد شد!/ آقای معلم چرا درآمد میلیاردی اجاره‌دادن گالری‌ها را خرج خرید آثار هنرمندانی نمی‌کنید که می‌گویید گرسنه‌اند؟

بیچاره فرهنگستان هنر/ علی معلم هشت سال پس از ریاست متوجه گنجینه بانک پاسارگاد شد!/ آقای معلم چرا درآمد میلیاردی اجاره‌دادن گالری‌ها را خرج خرید آثار هنرمندانی نمی‌کنید که می‌گویید گرسنه‌اند؟

یادداشت حسین هاشم‌پور

ایران آرت، حسین هاشم‌پور جامعه هنری همچنان مبهوت پیام باور نکردنی محمد علی معلم دامغانی، رئیس فرهنگستان هنر است؛

 او چهارشنبه ای که گذشت در اقدامی حیرت انگیز، به گنجینه هنری شناخته شده بانک پاسارگاد، مال الله اطلاق کرد تا نشان دهد فرهنگستانی که باید پشتیبان بزرگ ورود بخش خصوصی به هنر باشد چگونه می تواند به اقتصاد هنر آسیب رساند؛

و از آن هولناک تر، نهادی که باید نماد اخلاق مداری و سلامت اندیشه باشد، اتهاماتی ثابت نشده درباره یک بخش خصوصی که هشت سال مستاجرش بوده را رسانه ای می کند تا همگان عمق فاجعه بد اخلاقی در جامعه امروز ایران را دریابند. 

اما در همان پیام کوتاه آقای معلم نکات جالب توجهی وجود دارد:

یک:

رئیس فرهنگستان هنر از دی ماه 1388 که به این مسند تکیه زده تا همین چهارشنبه نمی دانسته 500 تابلوی بدون شناسنامه و سند، و به قول خودش مال الله در مجموعه زیر نظرش نگاهداری می شود و به محض اتمام مدت اجاره متوجه تابلوها و ماهیت مال اللهی شان شده است؟ 

دو:

چرا در تمام این هشت سال رئیس فرهنگستان هنر دستور ندادند با هنرمندان این آثار تماس گرفته شود و از چند و چون خرید و فروش اطلاع یابد تا حق را به حق دار برساند؟ چرا همین چهارشنبه ای که گذشت ، قبل انتشار پیام شان دستکم به چند هنرمندی که کارشان در این موزه هست زنگ نزدند تا اطمینان یابند آنچه می نویسند حق است و اموال مردم را مال الله نخوانند؟ شان فرهنگستان هنر، التهاب آفرینی رسانه ای ست؟ 

سه :

یکشنبه در روزنامه اصولگرایی خواندم موسسه صبا فرهنگستان هنر تا پایان سال 95 بالغ بر یک میلیارد و 149 میلیون و 500 هزار تومان به عنوان اجاره و خدمات نمایشگاهی از شرکت پارس آریان از زیر مجموعه های بانک پاسارگاد عایدی داشته است، در پایان مدت اجاره ، آقای علی معلم ، اجاره بها را چندین برابر پیشنهاد داده، بانک نپذیرفت، از این رو آقای رئیس، معلمی به کنار گذاشت و در موزه بانک را بست، دست به قلم برد و به اموال مستاجر هشت ساله اش اتهام هایی بدون سند زد.

چهار:

آقای معلم اصرار دارد این قرارداد پیش از ریاست ایشان امضا شده است که نمی دانم این چه تاثیری بر اصل موضوع دارد؟ یعنی ایشان در این هشت سال فرصت نکرده اند قراردادهای مهم ترین مجموعه زیر نظرشان را نگاهی بیندازند؟! ایشان، دوازدهم اسفند 1393 که آیین رونمایی از کتاب همین مجموعه تابلوها، در همین موسسه صبا با حضور وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمعی زیادی از هنرمندان و گالری داران فروشنده آثار برگزار شد، کجا تشریف داشتند؟!

پنج:

آقای معلم به پیوست پیام شان چند جدول منتشر کرده اند که به روشنی نشان می دهد شرکت پارس آریان از چه اشخاص حقیقی و حقوقی، هر یک از این آثار را خریده است، ( که انتشار این فهرست دیگر کار غیر اخلاقی رئیس فرهنگستان هنر است)  به حسب حرفه روزنامه نگاری به چند نفر از هنرمندان و گالری داران این فهرست زنگ زدم، همه متفق بودند که اثرشان در قبال دریافت پول به موزه بانک پاسارگاد فروخته اند و تطمیعی در کار نبوده است، اتفاقا بسیار هم خشنودند که در شکل گیری یک موزه خصوصی معتبر نقشی داشته اند؛ هر چند رئیس فرهنگستان هنر ارتباط چندانی با جامعه تجسمی ندارند اما ایشان هم می توانند دستکم به آن فهرست که خودشان انتشار داده اند زنگ بزنند و ببینند تک تک آن آثار شناسنامه و سندهای زنده دارند. 

شش:

متاسفانه آقای معلم، به رسانه ها گفته است:" تابلوها معلوم نیست کدام اصالت دارد و کدام ندارد. مثلاً تابلوهای سهراب سپهری را آیا از خود او خریده‌اند؟ از خانواده‌اش خریده‌اند؟ حتی احتمال جعل یا سندسازی هم منتفی نیست!" 

ایشان در حالی که تخصصی در زمینه تشخیص اصالت آثار ندارند به روشنی به صاحب این آثار اتهام هایی زده اند که جز زیر پا گذاشتن اخلاق تعبیر دیگری ندارد. 

از این مهم گذشته، شخصیت حقوقی ایشان به عنوان رئیس فرهنگستان هنر چنان است که باید مراقبت کند با گفته هایی غیر کارشناسانه زمینه ساز فرار سرمایه گذاری بخش خصوصی از هنر نشود.

هفت:

افسوس بسیار که در دوره ریاست آقای علی معلم، بخش تجسمی فرهنگستان هنر دچار افول جدی شد؛ تنها نکته مثبت این بود که به این عرصه آسیبی هم نرساندند که حالا با این پیام، ترازشان به کل زیر صفر شد؛ اکنون پرسش این است که فرهنگستان هنر این اجاره بهاهای هنگفتی که بابت گالری های موسسه صبا مطالبه می کند، کجا هزینه می کند؟ چرا دستکم بخشی از این درآمدهای میلیاردی اجاره دادن گالری ها، خرج خرید آثار تجسمی از هنرمندانی نمی شود که به گفته آقای معلم، گرسنه اند. 

هشت:

بانک پاسارگاد و شرکت پارس آریان، بنا به تعهد اجتماعی که بنگاههای پیشرو اقتصادی بر خود فرض می دارند، در این سال ها نقشی بی بدیل در رونق اقتصاد هنر ایفاکرده است؛ این روزها آنها حق دارند تلخ کام باشند، هر چند که کام جامعه هنری را با خرید از گالری ها و حراجی های معتبر مانند تهران، کریستیز و بونامز شیرین داشته اند و با رفتاری حرفه ای، رکورد دو و هشت دهم میلیون دلار را به نام هنر ایران در منطقه خاورمیانه به ثبت رسانده اند. بانک پاسارگاد خود به خوبی از قدرشناسی هنرمندان باخبر است و به یقین این هلدینگ و دیگر بانک ها و بنگاههای اقتصادی رفتار ناهنجار فرهنگستان هنر را به همه جامعه هنری تعمیم نمی دهند... خوشبختانه گویا بانک پاسارگاد از مراجع قانونی اقدام کرده و به زودی آفتاب حقیقیت چهره می نماید. 

نه:

این روزها رئیس فرهنگستان هنر در رفتاری که از او کمتر دیده شده، مانند یک ماشین اتهام زنی، از این رسانه به آن رسانه در حال مصاحبه است، دیروز به یک خبرگزاری گفته استنادش برای این گفته ها، نوشته های چند سایت است... فقط باید پناه برد به خدا.

 

- این یادداشت سه شنبه 17 مرداد، در روزنامه شرق، ص 14 هم به چاپ رسیده است. 

 

حسین هاشم پور حسین عبدالهاشم پور گنجینه بانک پاسارگاد
نظرات خوانندگان
  • ناشناس
    پاسخ

    لطفا نظر مدیران صبا را جویا شوید و به نظرات بی ارزش معلم دامغانی توجه نفرمایید

ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین