گفت و گو با حامد بهداد درباره هنر عکاسی؛
عکاسی را از علیرضا ثانیفر آموختم/هر عکس یک فیلم کوتاه است
حامد بهداد در این گفت و گو گفت: تعامل من با فیلمبردارهای سینما و درک فضای ذهنی آنها به دلیل علاقه من به عکاسی است.
ایران آرت: حامد بهداد سالهاست که در کنار بازیگری، عکاسی میکند و سالها پیش نمایشگاهی نیز برگزار کرد و نگاه ویژهای به این شاخه هنری دارد. نگاه ویژه او به عکاسی یکی از دلایلی است که در سومین جشن عکاسان سینمای ایران بهعنوان یکی از داوران این دوره عکسها را داوری کرد و اتفاقا تحلیل خاصی نسبت به عکاسی سینما دارد. به همین بهانه شرق با او گفتوگویی کوتاه داشته که در ادامه میخوانید.
داوری سومین مسابقه عکس عکاسان سینما و نگاهی که شما به عکاسی فیلم دارید قطعا برگرفته از تعامل شما بهعنوان بازیگر با عکاسان سینما و البته تجربه شما در عکاسی است. بد نیست ابتدا کمی درباره گذشته و آغاز فعالیت عکاسی شما صحبت کنیم. از چه زمانی دوربین دست گرفتید؟
عکاسی را از علیرضا ثانیفر آموختم، به این دلیل که پدرش، عباس ثانی، از فیلمبرداران سابق سینمای ایران است و سالهایسال تجربه فیلمبرداری سینما داشت. اصولا فیلمبرداری و عکاسی در خانواده آنها باب بود. عکاسی را که شروع کردم، آنقدر با دوربینهای مختلف عکاسی کردم که بعدها دیدم سالهاست مشغول تجربه شدهام.
خاطرم هست نمایشگاه عکسی که سالها پیش برگزار کردید، حواشی بسیاری داشت؛ همانقدر که برخی تحسین کردند، عدهای هم انتقادهایی داشتند از جمله ورود بازیگران به حوزههای دیگر هنری... .
اتفاقا خیلی تحسین نشد، خیلی شلوغ شد. البته نقدی که به آن اشاره میکنید مطلب دیگری است که به ذهن مسدود و منقبض برخی از ما برمیگردد. نمایشگاه عکسی که سالها پیش برگزار کردم خیلی قوی نبود، تنها سه، چهار فریم عکس نمره قبولی داشت و صرفا یک تجربه بود.
بههرحال بهعنوان یک بازیگر تعامل خوبی با عکاسان سینما دارید. نگاه شما به عکاسی فیلم چیست؟
تعامل من با فیلمبردارهای سینما و درک فضای ذهنی آنها به دلیل علاقه من به عکاسی است. معتقدم هر عکسی یک فیلم کوتاه است. وقتی فریمی را ثبت میکنی، بیتردید در آن هم سوژه هست، هم نورپردازی داری، هم قصهای وجود دارد و هم میزان سن و بازیگری و... ، حتی وقتی عکاس برای عکاسی آماده میشود مثل این است که برای ثبت لحظهای باید پیشتولید کنی؛ آماده شوی، نور را بسنجی، مسلح باشی و با فکر و نگاه خاص لحظهای را ثبت کنی و بعد از آن ظهور عکس یا تصحیح رنگ هم وجود دارد و قطعا پروسه جالبی است. عکاسی، نزدیکترین و کوتاهترین راه به فیلمسازی در سینماست و به قول تورج اصلانی هر یک فریم عکسی که ثبت میشود، گویی یک فیلم کوتاه ساختهای.
تابهحال با دیدن عکسی، فیلمی در ذهنتان تداعی شده؟
بله خیلی از عکسها چنین ویژگیای دارند؛ مثلا عکسی که جان وین در ضد نور و در آستانه در با لباس کابوی در فیلم جان فورد ایستاده برای من عکس جالبی است و بسیاری دیگر از عکسها که من را به یاد فیلمهایشان میاندازد.
شما یکی از داوران سومین مسابقه عکس عکاسان سینمای ایران بودید؛ دورهای که تعداد قابلتوجهی از عکاسان فیلم در این رقابت شرکت کردند. نظر شما درباره کیفیت آثار چیست؟
عکسهای خوب زیاد دیدم و لذت بردم. از عکسهای سحاب زریباف لذت بردم. بعضی فیلمها به دلیل شرایط صحنه این امکان را به عکاس میدهند که عکس بهتری ثبت کند. از طرفی عکسهایی که در لوکیشنهای آپارتمانی ثبت شده بود خیلی برایم خوشایند نبود و فضای بسته خیلی سخت به عکاس امکان عکاسی بهتر و خلاقانه را میدهد.
در این میان از همصحبتی با هومن بهمنش درباره عکاسی چیز آموختم. همچنین استاد عزیز ساعتی.
در داوری تا چه حد وجوه هنری عکس برای شما اولویت بود؟
وجوه هنری عکس مستقیما باید به شرایطی برگردد که فیلمبردار ایجاد کرده است. حق بیشتری برای عکاس به صورت مستقل و جداگانه نسبت به فیلمبردار و پلانهای یک فیلم قائل نیستم. درباره پشتصحنه یک فیلم البته شرایط متفاوت است، اما عکاس باید نور و رنگ و پلان فیلمبردار را ثبت کند. همین.