نجوای عشق لیلی منتظری در گالری ایده
اینجا، شهر، شهر عشق است و عشق بازی میان روح کلمات، آدمها و زیباییهای فرمی و مفهومی.
ایران آرت نمایشگاه انفرادی نقاشیخط"لیلی منتظری" با عنوان نجوای عشق در گالری ایده عصر جمعه 19مهرماه آغاز به کار می کند.
برای معرفی این نمایشگاه و نیز سبک کاری خانم لیلی منتظری متن زیر در اختیار ایران آرت قرار گرفته است:
خط در روند تغییر شکل خود در جنبش های هنری متفاوتی قرار گرفته تا خود را به شیوه های بیان تجسمی نزدیک و در تحولات آن جریان یابد. در رویکردهای مدرن بواسطه تاکیدی بیشتر بر فرم بجای محتوی، خط کاربرد وسیعتری در هنر غرب یافت.
زمانی طولانی کلمه و تصویر در ارتباط تنگاتنگ بودند. اما در هنر قرن بیستم توجه به خط در سطح مدلول یا یک دال ناب از جنبش کوبیسم به بعد مطرح شد.خط در سورئالیسم یا تخیلات هنرمند عجین میشود. در اکسپرسیونیسم اروپایی و اکسپرسیونیسم انتزاعی امریکایی خود را می نمایاند و جزئی اساسی از پاپ آرت میگردد.
یکی از ویژگیهای اینگونه آثار در دوران مدرن این است که نقاش تسلیم قواعد خط و خوشنویسی سنتی در فرهنگ مورد نظر نشده وبه دنبال فرم هایی است که بتواند یک اثر بصری با کمک خطاطی پدید آورد. در این آثار هنرمندان نقاش با متنوع ساختن اندازه های حروف و ایجاد کمپوزسیون بصری در تلاش هستند تا به ترکیبی نو در عرصه نقاشی دست یابند.
لیلی منتظری از آن دسته هنرمندانی است که رویکردی فرم محور به نقاشیخط معاصر دارد. سالها هنرهایی چون نگارگری، نقاشی، وبالاخص خوشنویسی سنتی را تجربه کرده و عطش نقاشیخط را از سالهای دور داشته و در پی یادگیری و تجربه آن بسیار تلاش و پیگیری داشته تا جایی که پس از مدتها راه خود را پیدا نموده و تجربه فرم محور خود را با حروف نستعلیقی که از بزرگان خوشنویسی آموخته را در غالب نقاشیخط که گونه ای از نقاشی معاصر است در معرض دید بینندگان نهاده است.
تجربیات او در نوآوری فرمی با تسلط بر اصول خوشنویسی و تکنیک های اجرایی و هویت بخشی خط به اثر و اهمیت ندادن به عبارات و کلمات دل مشغولی اصلی این هنرمند است. نجوای عشق در زمانهای نامهربان لیلی منتظری معماری خوانده است و از کودکی به تماشای نقشها و نگارها چه در نقاشی و چه در خط که هنر اصلی ایرانیان است، پرداخته است.
او هنرمندی است که خط، خوشنویسی و داستان سیر تکاملی آنچه را که امروزه نقاشی خط خوانده میشود بهخوبی میداند. بزرگان این کار را میشناسد و با بزرگانشان مشق ورزی کرده است. خوشنویسی هنر ایرانیان است، هنر شاعران است همانهایی که از عشق و مهربانی سخنها دردانهها سفتهاند و با طبع چون آب و خطوط روانشان، روحی را در زندگی ما جاری ساختهاند که همان چنان پس از سالهای سال است ساری است.
عشق، مهربانی، مهر، علی، هو، هیچ، خدا و کلماتی که از شور و شوق آمدهاند روی بومهای لیلی منتظری به رقص نور، رنگ، طلا، مس و سایر فلزات فراخوانده میشوند و در گردشی هستند.
لیلی منتظری نزدیک به دو سال است که تحت نظر استاد خراسانی به تعلیم نقاشی خط پرداخته است و چنان شیفته این هنر شده که روز و شب و خواب و خوراک را از او گرفته است. او با رقص قلم و قلمویش بر بوم، رنگ، مواد و فلزات زندگی میکند و چیزی را در این واژهها و حروف مییابد که فقط یک هنرمند میتواند عظمت آن را درک کند. همان کلماتی که در ابتدا بودهاند و خدا بودهاند و چیزی جز عشق را به ما نیاموختهاند.
لیلی منتظری از جمله هنرمندانی است که هم در انجمن خوشنویسان تعلیم دیده است و هم با اصول هنر مدرن آشناست، آنجایی که ما و هویت ما به عنوان هنرمندان ایرانی توانسته است با درهم آمیختن گذشته و دنیای مدرن، مرزهای تازهای را به سرزمین مادری و حتی فراسوی آن باز کند. زبانی که اگرچه مخاطب آن طرف آبی، آن را همچون کالایی اگزوتیک و فرمال میپسندد و حسی از شرقی بودن و خاص بودن را با خودش به خانه میآورد اما این ماییم که میدانیم که این کلمات، این رقصها و این سماعها و مشقتورزیها روی یک زمینه خالی و خلق اثری هستیشناسانه و وجودی چه مفهومی میتواند داشته باشد.
منتظری در بیشتر کارهایش از خط نستعلیق استفاده کرده است اما خطوط کوفی هم در زیرساختهای فیروزهای و لاجوردی طلایی کارهایش به چشم میخورد. طلا و تذهیب را هم که از سنت خوشنویسی ما در کارهایش بهره گرفته است.
خلاصه آنکه اینجا، شهر، شهر عشق است و عشق بازی میان روح کلمات، آدمها و زیباییهای فرمی و مفهومی. اینجا همان جایی است که هنر مفهومی ماست. همان وارد شدن کلمات به دنیای تصاویر، اینجا همان جایی است که ما سالها پیش از آنکه آن طرف آبیها حروف را به عنوان شکلی از هنر در نظر بگیرند، شناختهایم و درک کردهایم و از آنها بهرهها بردهایم. رنگها در هم میپیچند، واژهها در محدوده قابها میرقصند و ما میمانیم و دنیای سحرآمیز و سماع کنان نقاشیخطهایی از بانویی که عشق را قابهایش به مخاطب عرضه میکند.
این نمایشگاه تا 24مهرماه ادامه دارد