رنگهای شیشهای یک مخترع جوان / روایت ایمان صبحروان از نمایشگاه «آبی بیکران»
ایمان صبح روان، هنرمند نقاش و مبتکر، برای نشان دادن عمق کهکشان و اقیانوس، رنگهای تازهای ابداع کرد.
ایران آرت: نمایشگاه آثار ایمان صبح روان با نام «آبی بیکران» در گالری آریانا برپا شد. آثار این هنرمند با نوعی رنگ که خودش آن را ساخته است نقاشی میشوند. او درباره آثارش به ایران آرت گفت: مخاطبان این نمایشگاه بعد از دیدن آثار با این سوال مواجه میشوند که آیا متریال من شیشه است یا اینکه روی شیشه کار شده است. زیرا برای اولین بار است که چنین بافتی میبینند. درواقع خود متریال رنگ است که این بافت را به وجود آورده است.
وی افزود: متریال نوعی پلیمر است که در یک رئکتور شیمیایی با رنگدانههای خاصی ترکیب شده است. این ماده در نهایت سه بعدی میشود. چون آن را لایه لایه (گاهی تا بیست لایه) روی بوم میگذارم و اجازه میدهم در دمای محیط سخت شود.
او گفت: ماده اولیه مایع غلیظ و بیرنگی است که بعد از خشک شدن حالت شیشهای به خود میگیرد. این ماده ابداع خودم بوده است و در بازار موجود نیست. برای همین برای مخاطبان تازگی دارد. از نوجوانی روی پلیمرها کار میکنم و برای یکی از مواد ابداعیام نفر اول جشنواره خوارزمی هم شدم.
او تم اصلی کار را با توجه به نام و موضوع نمایشگاه آبی دانست و توضیح داد: البته از طیف رنگی بسیار گستردهای بهره بردم ولی رنگ قالب آبی است. میدانیم که در زمین و بدن ما و ... ماده قالب آب است. یک نظریه دیگر هم وجود دارد که میگوید در گذشته زمین اینقدر آب نداشته است و بر اثر اصابت یک ستاره دیگر و بخار آن زمین پر از آب شده و عصر یخبندان به وجود آمده است. بنابراین این به نوعی یگانگی زمین با سایر اجزای هستی است. برخی از دانشمندان معتقد هستند که یون آهن (که در خون ما به رنگ قرمز وجود دارد) باعث انفجار آن ستاره شده است و در نهایت زمین ما را آبی کرده است.
صبحروان توضیح داد: زمین و انسان یک ارتباط بسیار نزدیک با عوالم دیگر و هستی دارند و این برای من تداعیکننده یک نوع اتحاد در طبیعت است که در مفهوم آبی بیکران نمود پیدا میکند. احساس میکنم همه از یک جنس هستیم و تفاوت زیادی نداریم. در عین اینکه با هستی خودمان متحد هستیم.
او درباره پیوند دانش و هنر در آثارش گفت: درواقع به نظر من هنر نوعی علم است و علم نوعی هنر است. این دو از هم جدا نیستند. بنابراین علم برای پیشبرد اثرم بسیار به من کمک کرد. زیرا میخواستم لایههای مختلف هستی را نشان دهم. ولی در رنگهای معمولی مثل رنگ روغن، هر لایهای را که میگذاری لایه قبلی زیر آن محو میشود. من چنین چیزی را نمیخواستم. دنبال بافتی بودم که شفاف باشد و همه لایههای زیرین خود را نشان دهد.
ایمان صبح روان در تشریح سخنانش گفت: مثلا میخواستم کهکشان و عمق دریا و یا حتی یک شفق قطبی را نشان دهم. این منظرهها پر از مه و غبار است و از ترکیب آنها به وجود آمده که با رنگهای معمولی قابل انتقال نیست.
این هنرمند در پایان گفت: متریالهای زیادی در این سالها ابداع کردم. مثل نانوهای سرامیکی. ولی در کشور ما اهمیتی به این ابداعات نمیدهند و برایشان مهم نیست که حمایت کنند. برای همین از آنها برای انتقال هنرم استفاده میکنم.