خانه هنرهاى تجسمى کجاست؟
حسین هاشم پور: خانه تئاتر ، خانه سینما ، خانه موسیقى داریم اما خانه تجسمى کجاست؟!
ایران آرتاین فقدان چنان توى چشم است که حالا حالاها مى توان براى آن علامت سئوال و تعجب گذاشت ؛ در این سالها که تجسمى دست روى زانوى خود گذاشت، در پس بلوغ بخش خصوصى بین المللى ترین هنر ایران شد ، شمار گالرى ها از سینماها پیشى گرفت ، گذران زندگى از راه فروش آثار هنرى ... میسر شد ،
اما همیشه این دلواپسى درعمق نگاهها هویداست که نکند خداى نکرده همه این رشدها ، جایى درجا بزند ، پیداست عدم توازن در توسعه مى تواند پاشنه آشیل جامعه تجسمى رو به جلو باشد ؛ تشکل هاى صنفى و به خصوص حضور نهاد جمعى مثل " خانه هنرهاى تجسمى " ، تثبیت این گام هاى بلند را فراهم مى سازد ؛
گالرى ها به عنوان نهاد پایه اى تجسمى چنان گرفتار انبوه رویدادهایند که در کنار اختلاف نگاهها و نیز تجربیات ناکام گذشته شان ،دستکم در زمان کنونى امکان تشریک مساعى شان براى راه اندازى این خانه متصور نیست ، در نبود نهادهاى بینابخشى در جامعه تجسمى ، ناخودآگاه چشم ها به سوى دولت دوخته مى شود ، یک مرکز تجسمى کاربلد یا معاونت هنرى دلسوز که مورد اعتماد جمعى هنرمندان باشد قادر است درهاى این خانه را بگشاید و از نقاشان گرفته تا عکاسان و مجسمه سازان و... را زیر یک سقف امن گردهم آورد و به آرزویى دیرین تحقق بخشد؛ هر چند که به زعم نگارنده ، دولت باید آن دور دورها بایستد و تاسیس این خانه را به هیات امنایى برآمده از برآیند خانواده تجسمى بسپارد ؛ چه این و چه آن ، این همه خانه و تجسمى بى خانه ، انصاف نیست.
یک سال بودجه ، یک دیوار !
آرام آرام دولت خودش را براى تدوین بودجه سال ١٣٩٣ مهیا مى کند و در این ندارى عمومى کار سختى پیش روى وزارت فرهنگ وارشاد اسلامى ست زیرا در روزگارى که نان و پنیر براى شکم هاى گرسنه قمیش مى آید و مردم دارو لازمه اند، لابد هنر در انتهاى فهرستگان بودجه اى جاى دارد ... همگى به درد مشترک همان کاغذ پاره ها ( قطعنامه هاى قطعنامه دون ) والبته بى تدبیرى ها دچاریم ... غیر این ، اما انتظار جامعه هنرى اینست که وزارت ارشاد ، عدالت گمشده در تخصیص بودجه به بخش هاى مختلف هنرى را بازیابى و چاه ویلى که بین سینما و سایر هنرها به وجود آمده را پر کند.
راستش این بودجه در بسیارى از هنرها به عدد خنده دارى رسیده است مثلا ٢١ همین خرداد ، خبرگزارى فارس اعلام کرد بودجه اختصاص یافته به بخش هنرهای تجسمی در سال ۹۰ مبلغ ۴ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان بود که در سال ۹۱ و نیز ٩٢ این بودجه به ۳ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان کاهش یافت که این رقم تنها یک چهارم بودجه پیشنهادی و مصوب مرکز هنرهای تجسمی در این دو سال است!
کافى ست این عدد را در کنار قیمت مجسمه دیوار پرسپولیس ٢ استاد پرویز تناولى بگذارید که در همین کریستیزى که گذشت به مبلغ نزدیک به سه میلیارد تومان به فروش رسید!
لذا بدون تعارف ، در واقع شاید با چنین بودجه هایى فقط بتوان با دوستان هنرمند دورهمى داشت! ... خدایا این همه خوشى را از ما نگیر، لطفا.