چه کسانی در پی جنجال آفرینی در هنرهای تجسمی هستند؟
اسفند 94 بود که هنرمندان تجسمی جلوی در موزه هنرهای معاصر تهران تحصن کردند تا از واگذاری آن به بنیاد رودکی جلوگیری کنند، با چنین سابقه ای بدیهی ست جامعه تجسمی به هر خبری در این باره واکنش آنی نشان می دهد.
ایران آرت : شاید از همین روست که برخی با شناسایی دغدغه ها و حساسیت های هنرمندان و تسلط به تکنیک های تبلیغاتی مانند انتشار بخشی از اخبار یا گنجاندن اطلاعات غلط در یک خبری که پایه آن درست است، به دنبال تحریک جامعه تجسمی هستند.
البته هوشیاری جامعه هنری و در صحنه بودن آنان برای ایفای یک نقش فعال آرزوی هر جامعه مدنی ست اما متولیان امر باید واکاوی کنند چه کسانی در پی التهاب آفرینی در جامعه تجسمی هستند؟
دیگر اینکه روزگاری ست که برای حفظ دستاوردهای هنری و توسعه و پیشرفت آن باید بین مدیریت هنری و جامعه هنری فضایی آنلاین و به هنگام برقرار باشد تا شایعات و سوتفاهم ها اصلا شکل نگیرد.
اصل ماجرا
شورای هماهنگی انجمنهای تجسمی کشور ۲۸ بهمن با انتشار بیانیهای خبر از انجام برخی اقدامات و رایزنیها نسبت به انتقال «موزه هنرهای معاصر تهران از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری داد.
خبری که اکنون میراث فرهنگی به کل منکر آن است و می گوید ما می خواهیم موزه های خودمان را هم واگذار کنیم.
متن کامل بیانیه هنرمندان تجسمی
شورای هماهنگی که هفت انجمن «هنرمندان نقاش»، «هنرمندان مجسمه ساز»، «عکاسان»، «تصویرگران»، «طراحان گرافیک»، «خوشنویسان» و «سفال و سرامیک» را شامل میشوند، در یک بیانیه مشترک به خبر رسیده به آنها، واکنش نشان داده اند نسبت به این بحث اعتراض کرده و خواستهاند تا اهداف و ابعاد این ماجرا روشن شود.
در بیانیه "شورای هماهنگی انجمن های تجسمی کشور" آمده است: بر اساس خبرهای شنیده شده در برخی از محافل رسمی، باز هم خبری جدی مبنی بر انتقال بی سروصدای موزه هنرهای معاصر تهران به گوش می رسد. هنوز زمان طولانی ای از خبر انتقال موزه هنرهای معاصر تهران به بنیاد رودکی در اسفند ۱۳۹۴ نگذشته که این بار خبر انتقال این موزه به "سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری"منتشر می شود. همچنین زمزمه هایی مبنی بر انتقال مدیریت و نظارت بر گالری های هنری، حراج ها و دیگر موزه های هنری به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شنیده شده که باعث ایجاد نگرانی های عمیقی در میان هنرمندان شده است.
این بیانیه می افزاید: پنهان کاری نهادهای فرهنگی دولتی و بی اطلاع گذاشتن جامعه هنری از تصمیمات کلان در حوزه فرهنگ و هنر می تواند صدمات جبران ناپذیری به بدنه فرهنگی کشور زده و باعث بی اعتمادی جامعه هنری به دولت و همچنین موجب ایجاد نابسامانی و کژتابی در روند درست و منطقی مسیر فرهنگی کشور شود.
این بیانیه می گوید: پرسش اصلی این است: نسبت گنجینه ای از میراث فاخر هنری جهان ذیل مجموعه موزه هنرهای معاصر با سازمانی به نام "سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری"چیست؟ که مسولیت نگهداری از آن را باید به این سازمان سپرد، سازمانی که در نگهداری موزه هایش و تشویق مردم به دیدار از میراث تاریخی ایران به شایستگی عمل نکرده است و شبهاتی در حفظ اموال موجود در موزه هایش وجود دارد، چگونه می تواند به شایستگی از حوزه ای که خارج از محدودهی شرح وظایف، دانش و تخصص نداشتهی این سازمان است محافظت و نگهداری کند.
در این بیانیه تصریح شده است: موزه هنرهای معاصر تهران به عنوان یکی از مراکز مهم هنری و فرهنگی کشور با پیشینهای بیش از چهل سال و در برگیرنده گنجینهای بی نظیر از هنر مدرن ایران و جهان است. این موزه از قدیمی ترین مکان های گردهم آیی اهالی هنرهای تجسمی به شمار می رود و با کوشش، دلسوزی، علاقه و حمایت هنرمندان تجسمی کشور این موزه دارای جایگاهی شایسته، مهم، جدی و تاثیر گذار برای رشد و ارائهی هنرهای تجسمی کشور در عرصهی ملی و بین المللی است. از این رو تصمیم گیری های غیر کارشناسانه و بدون اطلاع هنرمندان تجسمی کشور و انجمنهای تخصصی و هنری درباره آینده این موزه مهم بینالمللی خارج از ضوابط و قواعد مدیریت فرهنگی بوده و ۷ انجمن تجسمی کشور به نمایندگی از جامعه هنری ایران قاطعانه نسبت به این تصمیم دولت اعتراض کرده و خواهان پاسخگویی روشن و مستدل مسولان دولتی به هنرمندان، حقوقدانان، کارشناسان و مردم ایران هستند.
پاسخ میراث فرهنگی
محمدرضا کارگر، مدیر اداره کل موزهها و اموال منقول تاریخی سازمان میراث فرهنگی در گفتوگو با ایسنا، با ردِ بحثهای مطرح شده، این درخواست از سوی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، آن را این طور توضیح میدهد: «صحبتی که مطرح شده هیچ ربطی به سازمان میراث فرهنگی ندارد، این سازمان اصلا چنین قصدی ندارد. ما حتی موزههای خودمان را هم واگذار میکنیم.»
او با اشاره به ارسال یک نامه به میراث فرهنگی، مبنی بر اینکه اداره اموال میراث فرهنگی نسبت به اموال تاریخی رسیدگی کند، ادامه میدهد: از نظر قانونی اداره کل اموال تاریخی و فرهنگی در کشور وجود دارد و آن«اداره کل موزهها واموال فرهنگی و تاریخی کشور» زیر نظر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است.
وی بیان میکند: بنابراین وزارت اقتصاد و دارایی از ما میخواهد که نسبت به اموال مکانهای دیگر مانند موزهی هنرهای معاصر هم نظر داشته باشیم و مانند دیگر موزهها، وضعیت اموال آن موزه را نیز بررسی کنیم، اما بحث واگذاری یک موزه به نهادی مانند میراثفرهنگی اصلا وجود ندارد.
مدیر اداره کل موزهها واموال فرهنگی تاریخی سازمان میراث فرهنگی با تاکید بر اینکه چون بحث اموال تاریخی فرهنگی کشور مطرح است، میراث فرهنگی باید به آنها نظارت کند، ادامه میدهد: این یک بحث است که اکنون در شورای فرهنگی دولت در حال بررسی است، مجوزها در حدودی که اموال تاریخی محسوب میشوند، باید توسط میراثفرهنگی نظارت شوند.
کارگر انجام این اقدام را مربوط به آئین نامهی اموال دولتی میداند و تاکید میکند: خروج، حراج یا فروش اموال فرهنگی و تاریخی باید با نظر میراث فرهنگی باشد. در همان آئیننامه یک بند وجود دارد که آثار معاصر از این موضوع استثناء هستند، بنابراین اکنون در حال بررسی حد و مرزها در این زمینه هستند.
حال باید دید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چه رویکردی در این باره از خود نشان خواهد داد؟