یک بوس کوچولو،خواهر همسر و عباس قادری/پاسخ های جالب علیرضا فغانی
ایران آرت : بخش های جذاب گفتگوی علیرضا فغانی با خبرآنلاین را بخوانید
همه حاشیه ها از یک بوس کوچولو شروع شد.
دخترم بود و همیشه همین است. یک سری اتفاقات همیشه در کنترل ما هستند و یک سری نه. من کنترلی روی آدم های مریضی که اینها را انعکاس می دهند ندارم. شاید کسی که باعث و بانی بود و این اتفاقات را نشر داده بود آن لحظه گفتم اگر ببینمش دوربین را توی سرش خورد می کنم اما بعد گفتم در شان من نیست که بخواهم درباره اش صحبت کنم.
به هر حال خبرنگارها همه جای دنیا دنبال این طور پاپاراتزی ها هستند.
یک سری مسائل به معرفت آدم ها برمی گردد و یک سری می خواهند آدم را به چالش بکشانند ولی من آدمی نیستم که نقش بازی کنم.
و گفتی من همینم و آن لحظه احساس می کنم اگر با کاری باعث می شوم به فرهنگ ایرانی توهین شود، ترجیح می دهم آن کار را انجام بدهم و پای تبعاتش بایستم.
من اینطور نیستم که بببینم در یک اتاق هستم یک طور خوش و بش کنم، بیرون ببینم دوربین هست طور دیگری برخورد کنم. آن لحظه شاید راست گفتن برای آدم گران تمام شود ولی اکثر اوقات همیشه ترجیح می دهم راست بگویم.
کلا همیشه راحتی مثلا وقتی گفتند در فرودگاه لحظه رسیدن به همسرت جالب بود گفتی خواهر همسرم بود. در صورتی که می توانستی چیزی نگویی. همسرت گفته بود تاکید کنی؟
اتفاقا خانمم گفت چرا راستش را می گویی اگر قرار است این فشارها به وجود بیاید ولی من گفتم من نمی توانم دروغ بگویم و فیلم بازی کنم. حتی اگر به قیمت کنار گذاشتن من باشد.
گفته بودی اگر فشار بیاورند می گذاری می روی؟
گفته بودم می گذارم می روم، یکی از این آدم های شکم گنده هم سو استفاده کرده بود، گفته بود خب برود؛ منظور من اصلا از ایران رفتن نبود. اصل حرفم این بود که داوری را می گذارم و می روم. یعنی دیگر داوری نمی کنم. در کشور ما جمهوری اسلامی، دموکراسی، آزادی همه چیز هست، بدتر از این خلاف کرده اند و حق و حقوقشان سر جایش بوده اینکه من گفتم می گذارم می روم منظورم داوری بوده و اینکه من به همه خواسته هایم رسیدم.
خیلی هم ایران نیستی که بخواهی بگذاری بروی!
در این سال های نزدیک به جام جهانی هر سال هفت، هشت ماه دور بودم و خیلی هم سخت بود و همیشه هم مدیون خانمم و خانواده ام هستم. تمام بار زندگی روی دوش همسرم است. چه تربیت بچه ها، چه رسیدگی به بچه ها و امور خانه و واقعا سنگ تمام گذاشته و خدا را شکر می کنم که از خانواده ای بوده که داور بوده و من را همیشه درک می کند.
داوری عشق است؟
اصلا عشق نیست.
پولهایتان را می دهند؟
خدا پدر آقای تاج و آقای ساکت و مسوولین را بیامرزد هر چند ماه یک بار پول لیگ برتر را تسویه می کنند، یکی دو سال یک بار هم پول لیگ های پایه تسویه می شود. لیگ های پایه پول رفت و آمدشان را هم خودشان می دهند و تهیه بلیت و هزینه اش برایشان سخت است؛ فوتسال، فوتبال ساحلی و بانوان و... هم. در کل رقم آنچنانی نیست.
شما آسیا بروید خیلی به نفعتان است. روزی چقدر می گیرید؟
روزی 200 دلار. کلا یک سفر که می روی و برمی گردی 900 دلار می شود.
بعد ترانسفر پولتان چگونه است. الان بحثی که روی بورس است این است که چقدر از جام جهانی گرفتید و باید با دلار چند هزارتومانی حساب کنیم. یا دیروز می گفتند دلار شما را به سفارت می دهند و بعد فدراسیون و بعد به دلار 4200 تومانی تبدیل می شود و به دست شما می رسد!
البته هنوز اینها انجام نشده ولی یک بحث این است که بازی های آسیایی را معمولا نقدی می دهند. ولی فیفا اینطور نیست. البته که تعداد محدودی هستند کسانی که داور فیفا هستند و خوشبختانه ناظر و مدرس که در فیفا نداریم آنقدر که در گذشته خوب کار کردند. در آسیا هم زیاد بچه های ما به کار گرفته نمی شوند و سطح پایین هستند. چند ناظر داریم که در گذشته لیگ قهرمانان می رفتند، همان ها هستند. حسن کامرانی فر و محسن ترکی هم اضافه شدند. وقتی یک تورنمنتی می روی که ایرانی ها در تیم برگزاری هستند یک قوت قلب است. در جام جهانی خوشبختانه شاهین رحمانی را داشتیم. داوود رافتی در یک شهر بود. یکی دو تا در مدیا داشتیم که برای ما جالب بودند. خوشبختانه فدراسیون یک سیاست خوبی هم برای پول های خودش و هم داورها به خرج داد. از یک طریقی به سفارت در سوئیس پرداخت می شود و بعد به ایران می رسد. زمانی می گفتند فرانک است تا تبدیل شود طول می کشد ولی الان پول در بانک سامان است، مشکل این است که بانک سامان دلارهای آن فرانک ها را نمی دهد و می گوید ریالی بگیرید و مبلغی را که طلبکاری می گوید دلار 4200 است.
پس این چالش را دارید.
هنوز که نه. پول آمده و در حساب است ولی نمی دانم می گویند ریالی باید بگیریم با این مبلغ که ما گفتیم همانجا باشد شاید یک اتفاقی بیفتد ولی پول های فیفا را هنوز دنبالش نیستیم. خیلی ها دنبال رقمش بودند که گفتیم برای هر کس بیش از 60هزاردلار نمی شود، تا ببینیم از آن طریق یا از طریق آسیا می دهند.
60هزاردلار را هم اگر قرار باشد با دلار 4هزارتومانی بدهند...
آن را که اصلا قبول نمی کنیم می گوییم همان فیفا باشد بهتر است.
اینکه در حساب است پول های قبلی است؟
بله. برای چند بازی و سمینار بود که مانده بود و دادند. نه من، یک مبلغی برای چند داور است.
بدترین زمان ممکن رفتی برای شورای شهر کاندیدا شدی. در دوره ای که همه می گفتند دیگر به ورزشکارها و سلبریتی ها رای ندهیم تو کاندید شدی.
زیاد برایم مهم نبود ولی دوست داشتم آن حال و هوا را در آن مقطع تجربه کنم و تجربه خیلی خوبی هم برایم بود و قطعا دیگر تا آخر عمرم دور و بر سیاست و مسوولیت نمی روم.
این بار بروی ولی رای می آوری.
نه اصلا با یک سری مسائل آشنا شدم که دیدم کار من نیست. به روحیاتم نمی خورد. حتی مسوولیت هم در روحیات من نیست. یک بار پدرم گفته بود اگر بگویند بیا مسوول کمیته داوران شو... گفتم اولا که در این مملکت اصلا به دنبال ما نمی آیند چون رای است و همه دنبال لابی و زد و بند می روند که آن هم در روحیات من نیست و اصلا از پست و مسوولیت خوشم نمی آید و اگر یک زمانی داوری را کنار گذاشتم و خواستم ادامه بدهم، نیاز شد تدریس و نظارت می کنم.
گفتیم دوباره کاندیدا می شوی و عباس آقا قادری را می آوری برایت بخواند.
عباس آقا قادری که ان شالله سرش سلامت باشد حداقل برای مردم یک سودی دارد و دل یک عده را شاد می کند.
بچه محل شما هستند؟
بله. یک دوست مشترکی داشتیم که خواهش کردیم ایشان را بیاورند. به عنوان مهمان آمدند ولی آنقدر مردم از ایشان خوششان می آید و ایشان هم به مردم لطف دارند پشت تریبون رفتند و یک آهنگ هم خواندند.
پس این اتفاق هم دیگر تکرار نمی شود.
نه. حتی یک مراسمی بود که من باید حرف یک سری از مردم را به گوش یک مسوولی می رساندم که یک نفر گفت آقای فغانی زنگ فعالیت انتخاباتی را از الان زده و من گفتم با شرایط و وضعی که سیاسیون دارند اصلا به روحیات من نمی خورد.