بهزاد فراهانی، محمود سالاری، هنر دولتی
اعتراض بهزاد فراهانی: شش سال است از تئاتر شهر محروم هستم/ هنر ایران همواره چوب مدیریتهای اشتباه را می خورد!
استاد بهزاد فراهانی با اشاره به سابقه تدریس خود به محمود سالاری معاون هنری وزارت ارشاد میگوید؛ این احتمال وجود دارد که این مقام دولتی نتوانسته منظور اصلی خود درباره فعالیت دلی در هنر، بازگو کند. زیرا این نوع بیان با روحیاتی که از او سراغ دارم، تفاوت دارد.
ایران آرت: خبرآنلاین به نقل از دیده بان نوشت: بهزاد فراهانی هنرمند سرشناس با انتقاد از برخی نامهریهای حاکمیتی به جریان هنر بر این باور است که متاسفانه حمایت از تئاتر در دو دهه اخیر کاملا قطع شده و تنها نمایشهایی که پشتوانه حاکمیتی دارند از نظر مالی تأمین میشوند. متاسفانه هنر ایران همواره چوب مدیریتهای اشتباه را میخورد.
صحبتهای اخیر محمودسالاری معاون هنری وزارت ارشاد در خصوص نگاه به هنرمندان و نوع مواجهه با ایشان انتقاداتی را به همراه داشت.
سالاری گفته بود؛ «برخی از هنرمندان علاقهمند به یارکشی هستند، من نماینده هنرمندان نیستم، نماینده دولت جمهوری اسلامی ایران هستم و باید منویات آن را اجرا کنم. برخی از هنرمندان معتقدند هنر کار دلی است و میخواهند کار دلشان را انجام دهند. دولت نمیتواند پول بیتالمال را به هنرمندی بدهد که کار دلش را انجام دهد.»
به نظر میرسد این نوع بیان از معاون هنری وزارت ارشاد مروج نگاه حاکمیتی صرف به مقوله هنر باشد و شاید ناخواسته موجب محدودیت برای هنرمندانی شود که قصد دارند از دریچه هنر نقد خود را به برخی از مسائل موجود در جامعه مطرح کنند و به دور از هر گونه فشار دولتی به کنشگری مسؤولانه خود بپردازند.
در همین رابطه استاد بهزاد فراهانی با اشاره به سابقه تدریس خود به محمود سالاری معاون هنری وزارت ارشاد میگوید؛ این احتمال وجود دارد که این مقام دولتی نتوانسته منظور اصلی خود درباره فعالیت دلی در هنر، بازگو کند. زیرا این نوع بیان با روحیاتی که از او سراغ دارم، تفاوت دارد.
این چهره سرشناس عرصه هنر تأکید میکند؛ هنرمند اگر کاری را با دل و ایمان خود به سرانجام نرساند، هیچگاه نمیتواند در نگاه جامعه تبدیل به یک «هنرمند مردمی» شود. مدیران هنری نیز باید بدانند که نگاه بازدارنده به هنرمندان اشتباه است و انتظار میرود آنها مدافع هنرمندان در برابر هجمههای بیرونی باشند.
هنر دلی منجر به کار مردمی میشود
بهزاد فراهانی پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون در خصوص لزوم پرهیز دولتها از نگاه محدودکننده به مقوله هنر، اظهار کرد: «باید بپذیریم که اگر هنر «دلی» نباشد، قطعا مردمی نیز نمیتواند باشد.»
وی تأکید کرد: «هنگامی که یک هنرمند در هر شاخهای از هنر، فعالیتی را انجام میدهد؛ اگر آن فعل برآمده از دل و وجودش نباشد، پس میتوان گفت که او کاری را بدون «ایمان» ارائه داده است. زمانی یک هنرمند میتواند مردمی باشد که با تمام ایمان خود دست به خلق یک اثر هنری زده باشد.»
حاکمیت هنر و فوتبال را سیاسی میبیند
این پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون گفت: «متاسفانه یک مشکل بزرگ گریبان تئاتر و سینمای ایران را گرفته و آن، تلاش حاکمیت برای سیاسی کردن تمامی مسائل مرتبط با این دو مقوله است. البته همین مشکل و نگاه غلط در «فوتبال» کشور نیز وجود دارد.»
فراهانی ضمن انتقاد از وجود برخی نگاههای غلط حاکمیتی، گفت: «زمانی که همه موضوعات از دریچه سیاست دنبال شود، دیگر کسانی که در جایگاه قدرت قرار دارند نمیتوانند با حرفی برآمده از دل است و قرار است بر دلها بنشیند، موافقت کنند.»
این چهره سرشناس عرصه هنر در مواجهه با پرسشی مبنی بر اینکه چرا بخشی از بدنه وزارت ارشاد معتقدند نباید به هنرمندی که کار دلی انجام میدهد، پول داد؟، گفت: «هنری به نام تئاتر در بسیاری از کشورهای جهان از سوی حاکمیت حمایت مالی میشود. زیرا تئاتر یک نیروی عظیم و تأثیرگذار بر «روانشناسی اجتماعی»، «شخصیت اجتماعی»، «زبان و اخلاق ملی»، «دادگری و دموکراسی» و... است.»
او ادامه داد: «حکومتهای «دموکرات» و «غیر توتالیتر» بودجههای هنگفتی را صرف تئاتر میکنند. بنده به خاطر دارم زمانیکه دوران دانشجویی خود را در «استراسبورگ» فرانسه سپری میکردم، دولت فرانسه حتی برای کسانی که در پارک معروف «اورانژری» تمرین تئاتر انجام میدادند نیز دستمزد پرداخت میکرد.»
فراهانی گفت: «بنده انتظار ندارم مسؤولان هنری در کشور همانند فرانسه عمل کنند، زیرا نگاه به هنر در این دو کشور متفاوت است. البته بعد از انقلاب تا دو دههها بر اساس یک سازوکار مشخص کمکهایی برای برپایی تئاتر به هنرمندان اعطا میشد، اما همان روند نیز به تدریج محدود شد تا کار به جایی رسید که این کمکها به طور کامل قطع شد.»
این هنرمند سرشناس یادآور شد: «مسؤولان فرهنگی کشور با این استدلال که پول برای کسانی که به آنها فحش میدهند، صرف نخواهد کرد؛ حمایت خود از هنر تئاتر را متوقف کردند. واقعیت این است که تئاتر با فحش دادن تبدیل به یک اثر فاخر هنری نخواهد شد. باید بدانیم که تئاتر تحلیلگر و کالبد شکاف روابط اجتماعی است و نباید چنین نسبتهایی را به این هنر داد. حتی بررسی آثار هنرمند بزرگی همچون «چخوف» نیز نشان میدهد که او هرگز در آثار خود از کلمات «رکیک» و «شعارهای سطحی» استفاده نکرده است.»
این پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون در بخش دیگری از گفتوگوی خود با دیدهبان ایران خطاب به مسؤولان فرهنگی کشور گفت: یک مدیر فرهنگی باید خود را یاریگر هنرمندان بداند و نباید در مقام بازدارنده آنها قرار بگیرد. این انتظار وجود دارد حتی زمانیکه هنرمندان از سوی یک جریان مورد حمله قرار میگیرند، این مدیر فرهنگی در مقام دفاع از جایگاه هنرمندان ظاهر شود.
حتی تأمین لباس برای بازیگران تئاتر نیز دشوار شده است
فراهانی با ابراز تأسف از وضعیت بد تئاتر در کشور، به دیده بان ایران گفت: سالنهای نمایش از ۲۰ تا ۳۵ درصد از میزان فروش بلیط را به خود اختصاص میدهند و ۹ درصد از فروش نیز صرف مالیات بر ارزش افزوده میشود و در عمل چیزی برای عوامل دخیل در برگزاری یک نمایش باقی نمیماند. البته برخی از نمایشها در کشور وجود دارند که از سوی حاکمیت حمایت میشوند و بودجه برگزاری آنها نیز تأمین میشود.
او تأکید کرد: در شرایط اقتصادی فعلی به هیچ عنوان نمیتوان آثار بزرگ نمایشی را بر روی صحنه آورد، زیرا بودجه کافی حتی برای تأمین لباس هنرمندان برای اجرای تئاتر نیز وجود ندارد. به همین لازم است این هنر تأثیرگذار اجتماعی مورد حمایت جدی قرار بگیرد.
این هنرمند سرشناس در مواجهه با این پرسش که نگاههای محدود کننده به هنر و هنرمندان در نهایت چه اثری برجا خواهد گذاشت، گفت: این نگاهها در نهایت به ضرر دولتها و حاکمیت خواهد شد. نباید فراموش کنیم هنرمندان عرصه تئاتر قناعت را زیستهاند و میدانند چگونه در فقر نیز زندگی خود را شرافتمندانه به پیش ببرند. دولتها باید بدانند که رزق و روزی اهالی تئاتر از پیش تعیین شده و آنها با وجود محدودیتهای موجود نیز به تلاش خود در عرصه هنر ادامه خواهند داد.
هنر ایران همواره چوب مدیریتهای اشتباه را میخورد
بهزاد فراهانی، پیشکسوت هنر تئاتر در ادامه گفت و گوی خود با دیده بان ایران به ممنوعیت فعالیت های هنری خود اشاره کرد و گفت: بنده نزدیک به ۶ سال است به دلایل نامعلوم و شاید وجود برخی سیاستها اجازه اجرای نمایش در مجموعه «تئاتر شهر» را پیدا نمیکنم. اما بنده در همین وضعیت نیز متوقف نمیشوم و همچنان به نگارش نمایشنامه ادامه میدهم. نباید فراموش کنیم که هنرمندان در تداوم تاریخ خواهند درخشید و این مثال را درباره زندگی «غلامحسین ساعدی» از زمان مرگ او تا به امروز به وضوح میتوان مشاهده کرد.
این چهره سرشناس عرصه هنر در پایان گفت: «متاسفانه هنر ایران همواره چوب مدیریتهای اشتباه را میخورد.»