روایتی متفاوت از اسماعیل خلج، کارگاه نمایش و دوران طلایی تئاتر ایران
مستند "گلدونه، مشرحیم، صغری و دیگران" بهعنوان یکی از معدود مستندهایی که درباره کارگاه نمایش و یکی از شخصیتهای تأثیرگذار آن ساخته شده اثری است که میتواند مبنای پژوهشها و مستندهای بعدی درباره اصلیترین خاستگاه تئاتر پیشرو ایران شود.
ایران آرت: مهرداد طبرسی در همشهری نوشت: اسماعیل خلج یکی از ستارههای دوره طلایی تئاتر ایران است؛ سالهای کارگاه نمایش و هنرمندانی که آنجا گرد آمدند و تئاتر پیشرو ایران را بنیان گذاشتند، از بیژن صفاری و بیژن مفید تا آربی اوانسیان و عباس نعلبندیان و اسماعیل خلج. در این میان آثار اسماعیل خلج به سبب خلق آنچه درست یا غلط، نمایش قهوهخانهای نام گرفته بومیتر از دیگران و یکی از نمونههای تام و تمام نمایش ایرانی است. او در کنار محمود استاد محمد و اکبر رادی ایرانیترین نمایشنامههای امروز را نوشتهاند و فارغ از پیشرفتهای تئاتر ایرانی در سالهای اخیر ارزشهای تاریخی آثارشان انکارناپذیر است.
مستند «گلدونه، مشرحیم، صغرا و دیگران» ساخته همایون امامی، مستندساز پیشکسوت، به کارگاه نمایش و کارنامه اسماعیل خلج در دهههای40و50 میپردازد و از کارگاه نمایش و بررسی گروههای فعال در کارگاه میرسد به اسماعیل خلج و جایگاهی که در کارگاه نمایش داشته است. کارشناسانی ازجمله منصور خلج و محمد رضاییراد و رامتین شهبازی و مهمتر از همه آربی اوانسیان درباره سبک کار خلج سخن میگویند.
برگ برنده مستند تصویرهایی است که از کارگاه نمایش و اجراهای آثار خلج نشان میدهد، اجراهایی که کمتر کسی آنها را دیده است، در عین حال اسناد و عکسها نیز به کمک میآیند تا تصویر روشنی از کارگاه و خلج و جایگاه او به نمایش درآید.
اصل مستند حول گفتوگوی آربی اوانسیان و اسماعیل خلج شکل گرفته است، گفتوگویی که بخشی از آن را همایون امامی میگرداند و زندهیاد هوشنگ آزادیور نیز در آن حاضر است و بخش دیگری از گفتوگو در جایی دیگر میان خلج و اوانسیان شکل میگیرد.
"گلدونه، مشرحیم، صغری و دیگران" حق مطلب را درباره اسماعیل خلج ادا میکند، آنجا که محمد رضاییراد از تفاوت داستان و حرکت در نمایشنامههای او میگوید و میگوید که در نمایشنامههای او (play) است که داستان را پیش میبرد یا جایی که میگوید او بیتردید یکی از 3نمایشنامهنویس مهم تاریخ نمایش امروز است. از جنبههای تاریخ شفاهی نیز کم ندارد و هوشنگ توکلی، مرتضی اردستانی، پرویز پورحسینی و محمد ژیان بسیاری از اطلاعاتی را که درباره کارگاه نمایش و سبک کاری کارگاه و تمایز خلج از دیگران لازم است، شرح میدهند.
دو گفتوگوی چهارنفره (خلج، اوانسیان، امامی، آزادیور) و دونفره (خلج، اوانسیان) بار اصلی مستند را به دوش میکشد اما بخشی از دو گفتوگو قدری کند و بیاتفاق یا بهتر بگویم بهنوعی انتزاعی است و قدری برای عموم تماشاگران بهطور کامل قابل فهم نیست و گمان میکنم میتوانست در تدوین آهنگ تندتری پیدا کند و در بخشهای دیگر آنقدر صریح میشود که موجبات ناراحتی خلج را فراهم میآورد و عملاً ناتمام میماند، درحالیکه هنوز جای برای بحث بیشتر درباره آثار خلج، حتی از زبان خود او، باقی است.
مستند گلدونه، مشرحیم، صغری و دیگران درباره خلج دهههای40و50 است و از کارنامه او در سالهای بعد چیزی نمیگوید و درست در جایی که قرار است به کارنامه او در سالهای پس از انقلاب برسد متوقف میشود، درحالیکه کارگردان میتوانست خلج سالهای پس از انقلاب را دستکم از زبان دیگران روایت کند و به بررسی و تحلیل کارنامه او بپردازد، اما در حقیقت اعمال سلیقه شخصی کارگردان مانع از بسامان رساندن مستند میشود.
پرسشهای دیگری نیز هستند در مستند طرح میشوند و پاسخ نمییابند ازجمله اینکه آیا خروج هنرمندان دیگر از کارگاه نمایش به خواست خودشان بوده یا نشانه نوعی اعتراض بوده است و هر کدام از این هنرمندان چه موضعی درباره مدیریت کارگاه نمایش داشتهاند.
فارغ از جایگاهی که همایون امامی در مقام مستندساز پیشکسوت دارد، بهنظر میرسد انتخاب بعضی مکانها میتوانست قدری دقیقتر باشد یا دستکم صحنه کمی هنرمندانهتر چیده شود، بهویژه صحنه گفتوگوی چهارنفره. بخشی از گفتوگوی آربی اوانسیان و اسماعیل خلج در قهوهخانه میگذرد.
بیتردید انتخاب قهوهخانه بهعنوان محل گفتوگو نمادین است. اما بهتر بود کارگردان نخستین و مشهورترین قهوهخانه تهران را انتخاب نمیکرد و قهوهخانهای واقعی را که الهامبخش خلج در نمایشنامهنویسی بوده، انتخاب میکرد. بماند که اسماعیل خلج آشکارا چیزی به نام مکتب یا سبک قهوهخانهای را در تئاتر و اتصاف آن را به نمایشنامهها و نمایشها خود انکار میکند و این نیز
یکی از گزارههای درخور توجهی است که مستند به آن رسیده است.
مستند گلدونه، مشرحیم، صغری و دیگران بهعنوان یکی از معدود مستندهایی که درباره کارگاه نمایش و یکی از شخصیتهای تأثیرگذار آن ساخته شده اثری است که میتواند مبنای پژوهشها و مستندهای بعدی درباره اصلیترین خاستگاه تئاتر پیشرو ایران شود.