کارگردان «دودمان»: در تئاتر بچهتهران نداریم!
این روزها چندان مرزی میان تئاتر تهران و شهرستان وجود ندارد چون 99 درصد گروههایی که در تهران کار میکنند، شهرستانی هستند. درنتیجه بهعنوان کسی که بچه تهرانم، همیشه نسبت به بچههای شهرستان که درباره تئاتر تهران صحبت میکنند، گارد دارم!
ایرانآرت: از هفدهم اردیبهشتماه نمایش «دودمان» نوشته فرزاد باقری، با کارگردانی و دراماتورژی امیرحسین آقایی و با حضور علیرضا مهران، آوا فیاض، ایمان اصفهانی، توحید نوروزی، نجلا نظریان و فریما حبشیزاده در مقام بازیگر در تماشاخانه پایتخت مجموعه کنشمعاصر روی صحنه است. این نمایش داستان خانوادهای ایرانی را روایت میکند که شب تحویل سال نو دچار مشکلاتى مىشوند و... همانطور که از نام نمایش پیداست، بهخاطر اشتباهاتی که اعضای این خانواده انجام میدهند، دودمان خانواده به باد میرود. مینا صفار به بهانه این اجرا، میزگردی را با حضور عوامل این اجرا برگزار و در روزنامه صبا منتشر کرده که بخش گفتوگو با کارگردان را در ایرانآرت میخوانید:
تغییراتی در اجرای شما نسبت به اجرای نویسنده نمایش بود... این تغییرات شامل چه جزئیاتی بوده؟
فضای آن اجرا با نمایش ما بسیار متفاوت است. برخی تغییرات بهدلیل گذشتن سه سال از زمانیکه نمایش را دیده بودم و اجرا شدن نمایش در تهران، باید انجام میشد. همچنین اتفاقهای آن نمایش در شهر کرمان رخ میداد، عروس خانواده یزدی بود و... تغییرات را با نظر خود نویسده در متن اعمال کردیم.
البته در این اجرا هم نام محله را نگاه داشته بودید و در نمایش به محله مشتاق اشاره میشد.
بیشتر از نام محله استفاده کردیم چون نمیخواستیم یک جغرافیای خاص را برای نمایش در نظر بگیرم. چون نام این محله در تهران چندان مابهازا ندارد، این نام را حفظ کردم تا هر فردی بتواند این خانواده را در محله خودش ببیند. البته فضای کلی و طنز حاکم بر نمایش در متن اصلی بود. در حوزه طنز؛ نه میزان آن را کمتر کردیم و نه بیشتر. تلاش کردیم با توجه به زمانی که از نگارش نمایشنامه گذشته است و تغییر مکان از کرمان به تهران، فراخور زمان حال اتفاقهای نمایش رخ دهند. همچنین پایانبندی نمایش را بهطور کامل تغییر دادم. او فردی سینمایی است و کارهای سینمایی بسیار زیادی انجام داده است درنتیجه دید او نمایشنامه را به سمت فیلمنامه برده بود. هر کدام از بچهها که نمایشنامه را میخواندند، میگفتند فیلمنامه است و حیف است آن را روی صحنه بیاوریم. بیشتر پایانبندی و نکاتی جزئی را در نمایش را تغییر دادیم. مثلا شخصیت اشکان که خودم آن را ایفا میکنم، در آن متن هم بود اما شکل و شمایل و شرایط دیگری داشت. یک شخصیت هم در نمایش حضور داشت به نام آقای کامکار که اصلا حذف شد و فقط مکالمه تلفنی او با بازیگران را میبینیم.
گفتید که «دودمان» را با کارگردانی فرزاد باقری، در جشنواره تئاتر منطقهای دیدهاید. دو سال است که این جشنواره برگزار نمیشود؛ چقدر این جشنواره میتواند در جمع شدن اهالی تئاتر از شهرستانهای مختلف و آشنا شدن آنها با یکدیگر تاثیر بگذارد؟
من حق مسلم همه بچههای تئاتر شهرستان میدانم که امکاناتی را که در تهران هست در شهرستانهای خود داشته باشند اما با احترام به تمام آنها، باید بگویم بزرگترین مشکلی که تئاتر شهرستان دارد، تئوری است و از لحاظ تئوری، فاصله زیادی میان تئاتر تهران و شهرستان وجود دارد. البته این مسئله، تقصیر بچههای تئاتر شهرستان نیست؛ هیچ منبع یا حتی استاد درستی در شهرستانها حضور ندارد. در شهرستانها تعدادی علاقهمند به تئاتر کنار یکدیگر جمع میشوند؛ بر اساس اثری که روزی درتهران و در یکی از جشنوارهها تهران دیدهاند، نمایش آماده میکنند. البته هر سال برخی آثار درخشان و عجیبوغریب هم از شهرستانها در تهران میبینیم اما تمام گروهها چنین شرایطی را ندارند. اگر پرداخت درستی به شهرستانها شود و همان امکاناتی که در تهران موجود است، به شهرستانها برود، شاهد اتفاق بسیار خوبی خواهیم بود. البته باید در این میان نکتهای را بگویم؛ این روزها چندان مرزی میان تئاتر تهران و شهرستان وجود ندارد چون 99 درصد گروههایی که در تهران کار میکنند، شهرستانی هستند. درنتیجه بهعنوان کسی که بچه تهرانم، همیشه نسبت به بچههای شهرستان که درباره تئاتر تهران صحبت میکنند، گارد دارم! چون الان شهرستانیها از امکانات ما استفاده میکنند. البته این میان اصلا بچههای شهرستانی را مقصر نمیدانم چون شاید چارهای ندارند! این امکانات در شهر آنها وجود ندارد درنتیجه ناچار هستند به تهران بیایند و در این شهر کار کنند. برخی از آنها بسیار درخشان هستند اما اگر همین امکانات و سالنها در شهر خود آنها وجود داشته باشد، مطمئنا بسیاری از آنها به تهران نمیآیند، در شهر خود میمانند و برای همشهریهای خودشان کار میکنند که اتفاق بسیار بهتری است.
یکی از نکات جذاب، تغییر صحنهها بود. در این زمان ما میدیدیم که انگار اعضای خانواده از جای خود برخاستهاند و وسایل منزلشان را جمعوجور و مرتب میکنند و حس حضور در یک خانه و کنار یک خانواده تداوم داشت. درباره این طراحی بگویید که آیا از سوی کارگردان صورت گرفت یا همچون صحنه، با همفکری تمام اعضای گروه بود؟
درباره نحوه تعویض صحنهها اتودهای بسیار زیادی زدیم. حتی در ابتدا میخواستم از بچههای پشتصحنه بخواهم که این بخش را بر عهده بگیرند اما بازیگران گفتند که خودشان این کار را انجام میدهند.
چندی پیش کمپینی برای «تخفیف مجازات مجرمین مواد مخدر از اعدام به حبس» صورت گرفت و طی آن، مجازات اعدام مواد مخدر محدود شد و در این رابطه، مجازات اعدام را به موارد مسلحانه، تکرار جرم، سازمان یافته و سوءاستفاده از مجانین و اطفال محدود کرد البته این موضوع فعلا در کمیسیون حقوقیقضایی مجلس تصویب شده و برای تصویب نهایی باید در صحن مجلس بررسی و به رأی تمامی نمایندگان مجلس گذاشته شود. با توجه به اینکه نمایش «دودمان» هم به موضوع مواد مخدر میپردازد، اعضای گروه درباره این طرح هم صحبت کنند.
ما به این مسائل فکر نکردیم. ما خانواده را بهعنوان نظام مرکزی یک جامعه در نظر گرفتیم و تاثیراتی که شرایط متفاوت اجتماع بر خانواده میگذارد، مثل فقر، سیاست و... باعث متلاشی شدن خانواده میشود، اما درباره حکم اعدام برای حاملان مواد مخدر اکنون برای فردی که میزانی از مواد مخدر را همراه دارد که مصرف شخصی او را تامین میکند، مجازاتی در نظر گرفته نمیشود اما برای قاچاق مواد مخدر حکم اعدام در نظر گرفته شده است که از دید من، حکم درستی است. فرد مصرفکننده تقصیری ندارد اما افرادی که این مواد را در جامعه پخش میکنند، مقصر هستند و باید به اشد مجازات برسند.