گفتگو با کارگردان "من ترامپ نیستم"/ پوتین، بایدن، ترامپ این تئاتر را ببینند باید بخندند و لذت ببرند
رضا خرّم از سالها پیش به فکر تولید یک تئاتر به زبان انگلیسی بود اما به دلایل متعدد امکانپذیر نمیشد که چنین تجربهای را عملی کندتا اینکه سرانجام با فیلم تئاتر "من ترامپ نیستم" این اتفاق افتاد.
ایران آرت: رامین فناییان: فیلمتئاتر من ترامپ نیستم! در اواخر مهرماه سال جاری به تهیهکنندگی و کارگردانی رضا خرم جلوی دوربین رفت و پخش آن در اوایل آذرماه در ویدئو پرایم وبسایت جهانی آمازون آغاز شد. رضا خرّم از سالها پیش به فکر تولید یک تئاتر به زبان انگلیسی بود اما به دلایل متعدد امکانپذیر نمیشد که چنین تجربهای را عملی کندتا اینکه سرانجام در سال گذشته تصمیم گرفت با برنامهریزی، نگارش متن آن را سفارش دهد و نخستین فیلمتئاتر ایرانی به زبان انگلیسی را تهیه و تولید کند. از آنجایی که خرّم تجربهی بازیگری را در کارنامهی هنریاش داشت، او خود در این اثر نیز یکی از نقشهای آن را هم به زبان انگلیسی ایفا کرد. به انگیزهی تهیه و کارگردانی این اثر با او به گفتوگو نشستیم که در ذیل آن را میخوانید.
با توجه به این که فیلمتئاتر من ترامپ نیستم نخستین فیلمتئاتری از ایران است که به زبان انگلیسی برای مخاطبان خارجی و برای پخش از وبسایت جهانی آمازون تولید و آماده شد، چهطور شد که تصمیم گرفتید این اولین فیلم تئاتر را به زبان انگلیسی تهیه و تولید کنید؟
این برمیگردد به دغدغهی من از سالها پیش در دههی 80 که دوست داشتم متنی را به زبان انگلیسی اجرا کنم. سالهایی که در بازیگری فعال بودم، متنی را نوشتم که به زبان انگلیسی ترجمه شد. هر آنچه در توان داشتم، گذاشتم با تنها یک بازیگر زن و مرد که خودم نقش آن را بازی میکردم، کار به اجرا رود، اما متوجه خلاء بزرگی شدم و آن اینکه یا کسی که بازیگر بود مسلط به زبان نبود یا اگر مسلط به زبان بود از بازیگری چیزی نمیدانست. حسرت اجرای متن به زبان انگلیسی برای من بود تا نمایش ترامپ که توانستم ایده را علارغم کاستیها به اجرا برسانم. همینجا نکته¬ای را خاطرنشان میسازم و آن اینکه در طی مراحل انتخاب بازیگر، من و آقای بهزاد صدیقی (دراماتورژ و مدیرتولید) به فقر بازیگری پی بردیم که چرا علارغم داشتن این همه بازیگر قابل به خاطر نداشتن تسلط در زبان خارجی به خصوص انگلیسی نمی¬توانیم بازیگر صادر کنیم.
با توجه به محدود بودن مخاطبان فیلم تئاتر در جهان آیا برای تهیه و تولید این اثر در عرصهی جهانی و مخاطبانش تحقیقی داشتید؟
واقعیت این است که نمی¬خواستم دغدغه¬هایی از این گونه را برای خودم متصور شوم و اگر این بود قطعن من ترامپ نیستم! ساخته نمی¬شد اما آنچه من را برای تولیدش وامی¬داشت، بخش اعظم آن به ایده¬ی متن و شخصیت محوری آن برمی¬گشت که مخاطب عمومی زیادی دارد. من مطمئن هستم اثر خوب، حتمن مخاطبان زیادی خواهد داشت.
چرا موضوع شخصیت ترامپ را برای این اولین فیلمتئاتر به زبان انگلیسی و برای پخش جهانی انتخاب کردید؟ مثلن چرا شخصیت ملکهی انگلیس یا اوباما را انتخاب نکردید؟
اساس پیدایش این متن از یک مکالمه دو نفره بین من و یکی از دوستان فعال حوزهی فرهنگی در آمریکا رخ داد که چرا در زمانی که تحریمها فشار را بر اقتصاد مردم وارد کرده، کار فرهنگی شایسته از داخل ایران تولید نمی¬شود تا مردم جهان را نسبت به آن آگاه کند. خب برای من که آدم سیاسی نیستم و به گونه¬ای دیگر به مسئله تحریمها نگاه می¬اندازم، فرصت خوبی برای بیان حرف بود. حرفی عاری از شعار و در یک قالب هنری استاندارد. بهزاد صدیقی، از دوستان قدیمی بنده در کمتر از یک هفته ایدهی نگارش این متن را از علی محمدرحیمی به من پیشنهاد داد که قاعدتن جای فکر کردن نداشت و در جا قبول کردم و از آن به بعد کار اتاق فکر سهنفرهی ما شروع شد. چیزی حدود شش ماه، هر هفته ما جلسه داشتیم تا به متن اصلی برای اجرا رسیدیم. اگر چه در طول تمرین و حتا اجرا به نکاتی برمیخوردیم که متن را تغییر میداد و آقای محمدرحیمی با تمام توان در تمام لحظات درگیر بازنویسی متن بود.
برای انتخاب بازیگر نقش ترامپ آیا مشکلی نداشتید؟
کم نه. اگر بخواهم صادق باشم، پیدا کردن بازیگری با توانایی بازیگری به زبان انگلیسی و چهرهی نزدیک به ترامپ در حد شوخی بود. اما زمانی که به استاد فیاضی رسیدم، تقریبن خیالم راحت شد بابت انعطافپذیری ایشان در یادگیری زبان انگلیسی. اگر چه حجم بالای دیالوگهای ایشان و فرصت کم باعث شد به انجام نرسد و از یک دوبلور آمریکایی بهره¬مند بشویم. اما تلاش ایشان برای اجرای انگلیسی این نقش، باارزش بود.
نحوهی انتخاب دیگر بازیگران و استقبال آنها از اجرای متن به زبان انگلیسی چهگونه بود؟
زبان انگلیسی یک اصل بود برای انتخاب بازیگر اما انعطاف هم داشتیم. برای مثال علی محمدرحیمی یا شهروز دلافکار اگرچه تسلطشان به زبان انگلیسی کمتر بود، اما درکشان از متن و حفظ کردن دیالوگها را به طرز فوق العاده¬ای انجام دادند. سروش طاهری چون قبلن نه به این شکل اما تجربه¬ای از اجرای متن انگلیسی داشت، خیلی بی¬دغدغه و سریع به نقشه خود رسید. همینجا از همه بازیگران سپاسگزارم بابت همراهیشان.
بازهی زمانی تمرینات و تولید و ضبط این فیلم تئاتر چهقدر بود؟ آیا این بازه برای شما کافی بود یا پیشبینی شما در خصوص زمان تولید آن از صفر تا صد چه بود؟
اگر زمانی را که صرف نوشتن این اثر شد، محاسبه نکنیم، از زمان پیشتولید تا پخش حدود سه ماه.
اساسن چهقدر تمرین کردید تا کار را به مرحلهی ضبط برسانید؟ آیا در این مسیر از تمرینات رضایت کافی داشتید؟
موهبت استفاده از بازیگران و عوامل حرفه¬ای به شما کمک می¬کند تا بتوانید کار را در زمان محدود با کیفیت جلو ببرید. ما حدود دو ماه تمرین داشتیم و ضبط کار در شش روز به اتمام رسید. برای بسیاری از دوستان باورکردنی نبود؛ اما روند تمرین و سپس تولید می¬توانم بگویم با توجه به کاستیها، عالی طی شد.
شما چه پیشبینی برای استقبال مخاطبان جهانی از دیدن و برخورد با این اثر دارید؟ تا الآن این استقبال چهقدر بوده؟ برای تبلیغات جهانی آن چه اقداماتی تا کنون صورت گرفته است؟
یکی از معضلات تحریمها در حوزهی فرهنگ عمومی همین است که برای تبلیغ فیلم در سایتهای خارجی تقریبن دستمان بسته است و باید از طریق واسطه دو برابر هزینه کنیم تا بتوانیم فیلم را تبلیغ کنیم. ما حتا از طریق اکانت گوگل نمیتوانیم فیلم را معرفی کنیم و این کارمان را دشوار کرده. اما از طریق تبلیغ دوستان خارج از کشور فیلم مسیر خود را پیدا کرده و مخاطبان رفته رفته افزایش پیدا می¬کنند. من به عنوان تهیهکننده ترغیب شده¬ام تا پخش اثر را در کشورهای دیگر فعال کنم.
فکر میکنید واکنش شخصیت های سیاسی جهان مثل خود ترامپ، پوتین و بایدن و مقامات سیاسی کشور خودمان در بعد از دیدن این اثر چه باشد؟ و هم چنین منتقدان هنری چهقدر به این اثر روی خوش نشان بدهند؟
اگر همه در حالت عادی خود باشند، باید بخندند و لذت ببرند. به هر حال فیلم اگر چه حرفی فکرشده در بطن خود دارد اما...
برای تولید اثری به زبان انگلیسی که قرار است اولین تولید ایرانی برای پخش جهانی باشد، فارغ از انتخاب موضوع، چرا مدیوم فیلمتئاتر را انتخاب کردید؟ یا چرا به سمت مدیوم یک فیلم سینمایی نرفتید؟
ابتدا قرار بود من ترامپ نیستم! در یک تور خارج از کشور به زبان انگلیسی توسط من و یک آمریکایی در صحنه اجرا شود اما ویروس کرونا مسیر تولید آن را عوض کرد و اینکه بستر اثر اجازهی سینمایی شدن نمی¬داد. در نهایت تصمیم بر این گرفته شد ضبط اثر در قالب فیلمتئاتر باشد.
انتخاب ژانر کمدی سیاه با توجه به سختی نویسندگی و اجرای آن برای این اثر عامدانه بوده؟ یعنی با بررسی مخاطب جهانی به این نتیجه رسیدید که اولین فیلم تئاتر به زبان انگلیسی را در این ژانر تولید کنید؟
واقعیت این است که مخاطبان ما بیشتر آمریکایی هستند و خب با تحقیق و مشورت با دوستان از اول اتفاق نظر داشتیم که برای مخاطب خارجی به خصوص آمریکایی یک نمایش سیاسی نمی-تواند جذاب باشد؛ کما اینکه موضوع ما هم چنین اجازه¬ای نمی¬داد. همینطور که در شوهای تلویزیونی مطرح نیز می¬بینید، سیاسی¬ترین حرفها را با بیان کمدی اجرا می¬کنند.
با توجه به این که تهیهکننده و سرمایهگذار خودتان بودید و در واقع این نخستین اثری بود که یک فیلمتئاتر به زبان انگلیسی در بخش خصوصی تهیه و تولید شد و همچنین موضوع آن که می¬تواند اسپانسرهای دولتی خوبی را برای تأمین هزینههای آن پیدا کند، آیا دغدغهی کمبود بودجه برای تولید این اثر را نداشتید و اقدامی برای جذب حامی مالی دولتی نکردید؟
به نکتهی مهمی اشاره کردید. متأسفانه برای عموم مردم و حتا مسئولان دولتی این فکر جا افتاده که رفتن به سمت بعضی از موضوعات حتمن باید با بودجه دولتی شکل بگیرد و غیر از این توجیهی ندارد. چون دولت خوب هزینه می¬کند و در قبال آن، پیامش را از طریق اثر بیان می¬کند. همین باور عمومی باعث قضاوتها نیز در مورد کار ما هم شد. واقعیت این است اگر چه این روند در تمام دنیا تقریبن یک جور است و ایرادی هم ندارد، اما من تصمیم گرفتم فارغ از اسپانسرهای این چنینی و با تکیه بر سرمایهی شخصی اقدام به تولید اثر کنم. تنها اسپانسر ما در بخش ساخت دکور صحنه بود که یک سونای خشک توسط شرکت آیلار استخر با مدیریت جناب یوسف صابری ساخته شد. ایشان با تجربه¬ای که در این امر داشتند، در اولین جلسه اعلام آمادگی کردند که همینجا از ایشان سپاسگزارم.
چه زمانی مخاطبان ایرانی یا اروپایی یا آسیایی میتوانند این فیلمتئاتر را ببینند؟ برنامهی شما در این خصوص چیست؟
به زودی در کشورهای حوزهی عرب زبان و لاتین و همچنین کشور روسیه پخش کار شروع خواهد شد. از کشورهای آسیایی تلاش داریم کشور هند و چین را پوشش دهیم و در نهایت بخشی از اروپای غربی را هم اضافه خواهیم کرد. برای پخش در ایران هم برنامه¬ای متفاوت داریم که به دنبال عملی کردن آن هستیم.
کار بعدی شما در این مسیر چه کاری خواهد بود؟ آیا باز هم موضوعات یا شخصیتهای سیاسی روز جهان را انتخاب میکنید یا به سراغ موضوعات اجتماعی و درام های خانوادگی و یا فانتزی و تخیلی و از این دست میروید؟
واقعیت این است که هنوز تصمیمی نگرفتم برای کار بعدی. قطعن با توجه به فرصت پخش جهانی که در اختیار دارم، ترجیح می¬دهم اثری باز در همان استاندارد انجام شود، اگرچه قطعی نیست و بستگی به پیشنهادات دارد. در حال حاضر اتاق فکر سه نفرهی ما (علی محمدرحیمی و بهزاد صدیقی و من) همچنان درگیر انتخاب متن برای اثر بعدی است.