روایت کریم شیرهای بر روی صحنه/ وقتی نوید محمدزاده مایه دلگرمی میشود
رضا بهرامی، مشکلات حوزه تئاتر و مسائل مالی را باعث ناامیدی دانست.
ایران آرت، این کارگردان تئاتر که این روزها نمایش خود را در تئاتر "هامون" اجرا میکند، از کمتوجهی به گونههای مختلف نمایش ایرانی، اتفاقات ناخوشآیند مالی، خالی شدن تعدادی از آثار نمایشی از تفکر و ... سخن گفت اما ابراز خوشنودی کرد که حضور نوید محمدزاده در کنار نمایش "کریمولوژی" باعث آرامش گروه اجرایی شده است.
وی گفت: قطعا حضور کسی مانند نوید محمدزاده به عنوان تهیهکننده در کنار ما سبب میشود بخش زیادی از نگرانیهایمان برطرف شود و دلگرمتر به کار ادامه دهیم.
به گزارش ایسنا، او با اشاره به مشکلاتی که در نخستین نوبت اجرای این نمایش برایش پیش آمده بود، یادآور شد: در اولین نوبت اجرایمان در تئاتر شهر سه روز پیش از اجرا با دوستانی که به عنوان تهیهکننده در تئاتر فعالیت دارند، تماس گرفتم و گفتم ما برای انجام یکسری از کارها 5 میلیون تومان نیاز داریم و حاضرم در قبال دریافت این مبلغ، نام شما را به عنوان تهیهکننده بزنم و بعد از اولین هفته اجرا، پولتان را هم برمیگردانم اما هیچ کس با ما همراهی نکرد و در نهایت با حمایت سایت تیوال توانستیم آن هزینهها را تامین کنیم که اگر این اتفاق نمیافتد برای دومین بار ناچار میشدم ماشینم را بفروشم!
او با ابراز تاسف از برخی اتفاقات ناخوشآیند مالی در حوزه تئاتر افزود: درست است که نمیخواهیم در تئاتر را ببندیم و مانع ورود افراد جدید شویم اما این هم درست نیست که هرکسی هر کاری در تئاتر انجام بدهد. این روزها میبینیم که برخی از افراد ناشناس و تازهکار،کارگردانی میکنند و کسانی به عنوان تهیهکننده بودجههایی به آنان میدهند و کاری روی صحنه میآید که نه تفکری دارد و نه حرکتی رو به جلو و نتیجه این میشود که آن نمایش به دلیل سطح کیفی خود نمیتواند اقبال تماشاگران را جلب کند. با این شیوه هم آن تهیهکننده ضرر میکند و هم آن فرد تازهکار مدعی کارگردانی میشود و برای خودش رزومهای درست میکند و حق هم دارد چون به هر حال کارگردانی کرده است و همه اینها به تئاتر ما آسیب میزند.
بهرامی که در نمایشش به شخصیت کریم شیرهای میپردازد، درباره این انتخاب نیز گفت: این شخصیت نماد تمام هنرمندانی است که سالها در کشور ما برای ایجاد تفکر و خلق اثر هنری کوشیدهاند اما هرگز قدر ندیدهاند و از جایگاهی شایسته برخوردار نشدهاند.
او که در اجرای نمایش "کریمولوژی" کلاژی از گونههای مختلف نمایش ایرانی را مقابل تماشاگران به تماشا میگذارد، درباره پرداختن به تمامی این شیوههای اجرایی نیز توضیح داد: از آغاز این کلاژ را مد نظر داشتیم چون از شخصیتی میگوییم که یکی از بزرگان "بقالبازی" ماست اما میخواستیم با اجرای این نمایش نیمنگاهی به دیگر گونههای نمایش ایرانی داشته باشیم و تلنگری برای توجه به این گونهها بزنیم.
به باور این هنرمند، گونههای نمایشی ایران، بستری خوب برای خلاقیت در وجوه گوناگون تئاتر همچون طراحی صحنه، بازیگری، نمایشنامهنویسی، نور، کارگردانی و ... ایجاد میکند اما ازآنجاکه عموما غریبهپرست هستیم، کمتر از این شیوهها بهرهمند میشویم و همچنان پیرو آن ضربالمثل هستیم که مرغ همسایه، غاز است.
بهرامی در پاسخ به این موضوع که این نمایش با وجود نگاه تاریخی خود همچنان برای امروز نیز حرفهای مهمی دارد، تصریح کرد: اگر تماشاگر امروز ما با این نمایش احساس نزدیکی میکند، به این دلیل است که ما شخصیتی را انتخاب کردهایم که متغلق به خودمان است، واژگان و تاریخی را میبیند که کاملا برایش ملموس است و مسایلی را میشنود که از گذشته تا به امروز با آن دست به گریبان بوده است. به طور مثال ما امروزه تئاتر شهری داریم که نماد تکیه دولت آن زمان است و ممکن است فردا هر اتفاقی برایش بیفتد همچنانکه تکیه دولت به بانک تبدیل شد! درواقع این نمایش میکوشد هشداری هم درباره شرایط امروز بدهد.
این کارگردان تئاتر از کمتوجهی به تئاتر ملی ابراز تاسف کرد و افزود: در جلسات مختلف درباره تئاتر ملی حرف میزنیم ولی در عمل هیچ کاری نمیکنیم. سالهاست درباره بی توجهی به شبیهخوانی و دیگر گونههای نمایشی خودمان صحبت میکنیم ولی در عمل، صفریم اما تلاش ما در اجرای نمایشمان بر این است که کمی تماشاگر را در بستر تاریخ غلغلک بدهیم.
بهرامی البته از این موضوع هم سخن گفت که پرداختن به بعضی امور، همیشگی است و تاریخ مصرف ندارد و میتوان در همه زمانها از فقر، ظلم و بیداد گفت.
او در پایان صحبتش از دلگیریهایش نیز گفت: امروز دلم خیلی از اهالی تئاتر گرفته است. میبینم کسانی به اسم کار تجربی، خود را پنهان میکنند و هیچ تفکری در کارهایشان ندارند و عدهای دیگر هم راه نادرست آنان را ادامه میدهند و این راه غلط به جشنواره تئاتر فجر رسیده است و حال اینکه با این کنارهگیریها چه اتفاقی میافتد؟! امروز کسانی درباره تئاتر مانیفست میدهند که در آثار تعدادی از آنان تفکر و اندیشهای نیست و من دلم از این اوضاع و احوال گرفته است چون ما تئاتر را این گونه یاد نگرفتیم.