کد خبر: 26835 A

مقصر کیست؟ / نگاهی به موضوع قیمت‌گذاری بلیت تئاتر

  مقصر کیست؟ / نگاهی به موضوع قیمت‌گذاری بلیت تئاتر

رضا آشفته: اینکه بلیت تالار وحدت با توجه به گرانی حاکم بر جامعه از سوی برخی از مخاطبان تئاتر با اعتراض مواجه می شود، در ابتدا مقصر مدیریت این تالار است، چون انگار هیچ ضابطه ای برای فعالیت گروههای هنری در آنجا حاکم نیست که هر که هر طور دلش بخواهد قیمت گذاری می کند.

ایران آرت: به هر روی کسی که قرار هست که در تالار وحدت تئاتری را به صحنه ببرد، در ابتدا باید استحقاق چنین حضوری را داشته باشد. یعنی باید استخوان خورد کرده این حرفه باشد، و هر که از راه می رسد نمی باید به دلیل پرداخت هزینه های تالار بخواهد در آنجا کار کند چون در این تالار نام آورانی چون دکتر علی رفیعی و پری صابری کار کرده اند و اینها خود سالها در عرصه تئاتر کشور حضور حرفه ای و شاخص داشته اند و امروز هم هر کسی که بتواند یادآور چنین عناوینی باشد و حتی بتواند فراتر از این نامها بر حضورش تاکید ورزد شایستگی حضور و اجرای کارش در تالار وحدت را دارد. اگر این معیار آغازین باشد، با توجه به سروصداهای این روزها باید با صراحت گفت که همایون غنی زاده جوانی است که تاکنون نمایش های حرفه ای، خلاق و شاخصی را در تالارهای دیگر اجرا کرده و امروز نام او می تواند یک ارزش افزوده فرهنگی برای کشورمان باشد و تالار وحدت هم می تواند در اختیارش قرار بگیرد چنانچه او برای اجرای کالیگولا، آنتیگونه و می‌سی‌سی‌پی نشسته می‌میرد در سالهای گذشته از این حضور نیز برخوردار بوده است. بنابراین در انتخاب کارگردان استانداردهای حضور رعایت شده است. اما این خود نیز دلیل نمی شود که قیمت بلیت ها خیلی بالا باشد. نه تنها غنی زاده که حتی رفیعی و صابری نیز نباید به بالاترین قیمت بلیت غیر رایج در تالارهای دولتی و نیمه دولتی راضی شوند. به هر تقدیر، بخش خصوصی شاید بتواند به دلیل برخی از هزینه ها دست به ریسکی بزند اما تالار دولتی ولو نیمه خصوصی هم شده باشد، باید دارای ضوابطی باشد که دستکم از مدار فرهنگی بیرون نشود و همچنین از هر گونه سوءتفاهم نیز در امان باشد.

تالار وحدت یک تماشاخانه وابسته به بنیاد رودکی است که زیر نظر معاونت هنری به شکل نیمه دولتی و نیمه خصوصی مدیریت می شود بنابراین اینکه یکباره اعلام می شود که بلیت یک نمایش در آنجا تا سقف 200 هزار تومان دارد به فروش می رسد، خواه ناخواه این پرسش انتقادی را پیش رویمان قرار می دهد که چرا نباید یک مرکز فرهنگی دارای ضوابط پیش گیرنده باشد که در آن دولتی بودن به هر حال در مقام ناظر بر فعالیت هایش می تواند ما را حساستر کند، و چرا نباید نرخ مشخصی را به گروههای اجرایی نمایشی و موسیقی ارائه کند؟! شاید اکثریت مخاطبان این تالار متمول باشند اما این هم خود دلیل موجهه ای برای ارائه قیمت های بسیار بالا نیست. به هر حال تا همین سه چهار سال پیش کمک های مالی دولتی باعث می شد که توافقات اولیه ای برای فروش بهتر بلیت تئاترها و کنسرتها در نظر گرفته شود و ناگهان مردم با قیمت های غیر عادی مواجه نشوند. اینکه حسین پارسایی بخواهد یک نمایش موزیکال را که حتما برآورد بودجه کلانی را نیز در برخواهد گرفت، در تالار یک هتل خصوصی با بلیت گران عرضه کند، دیگر جای چند و چون باقی نمی ماند. این دیگر بخش کاملا خصوصی است و هزینه های خود را دارد اما در یک تالار شناخته شده که معرف فرهنگ فاخر و ملی ماست، نمی توان بی گدار به آب زد. یعنی نمی شود همین طوری هر قیمتی را برای صندلی هایش در نظر گرفت. مطمئنا از کف تا سقف این قیمت ها باید در کل برخوردار از شانیت یک تالار مهم فرهنگی باشد. در اینجا قرار نیست که مردم احساس تفاخر ملی را آغشته به تفرعن کنند و به ازای بلیت های گران خود بخواهند پز بدهند و تفرعن منشی در رفت و آمدهای این تالار رسمی کشورمان حاکم شود. به هر روی می دانیم که فضای فرهنگی کشور نیازمند توجه ما به آن چیزی است که در تعریف های درست مالی و اقتصادی شانیت خود را حفظ می کند و می دانیم که حاکمیت فضای مادی خود یک سد بزرگ در استقرار داشته های فرهنگی خواهد بود. این قیمت بالا نه در شان کارگردانان و بازیگران و هنرمندان ماست که باید همواره با مردم خود همسو و هماهنگ باشند و نه برای مدیران فرهنگی ما می تواند اعتبار به حساب آید.

این روزها مردم بیشتر از سالهای قبل با دغدغه های مالی و درآمدی مواجهه اند و حتی اگر بخشی به هر دلیلی نتوانند در سبد اقتصادی شان تئاتر را قرار دهند اما شاید از این سرسام آور شدن قیمت ها هم چندان دلخوشی نداشته باشند و این نوع قیمت ها به هر دلیل باعث گسست ملی خواهد شد. در حالیکه اهداف دولتها استقرار عدالت و همچنین برداشت این فاصله هاست... به ویژه در زمینه فرهنگی که بیشتر از هر چیزی به سوی امور انسانی نشانه گذاری می شود و یکی از مهمترین اهداف حل و فصل امور جاری در ارائه تولیدات نمایشی و موسیقایی است. در تمام دنیا نیز حمایت های وزارت فرهنگ و هنر و شهرداری ها و حتی بنیادهای نیکوکاری در تولیدات هنری رسیدن به فضایی مطمئن تر برای القای مفاهیم مورد نیاز جامعه است. اگر قرار باشد که خود هنر اختلاف برانگیز باشد همان بهتر که نباشد... حداقل در بخش های دولتی و نیمه دولتی این موارد باید یک رکن بنیادین باشد. حتی در بخش خصوصی نیز خانه تئاتر باید بتواند نظارت خود بر قیمت ها را در حال حاضر یک اصل تلقی کند... اما تالار وحدت نیز پس از این باید خیلی شفاف قیمت گذاری اش را بنابر رتبه بندی آثار تولیدی اعلام کند و در کل نگذارد سوءتفاهمات مردم را از امور فرهنگی دور گرداند و یا اینکه به جای تولیدات برتر هنری شاهد تولید و اجراهای آثار نسبتا اشتباه و مبتذل باشیم که هیچ رنگ و بویی از فرهنگ و هنر نیز نداشته باشد که در این حالت شوربختانه فاتحه ی همه چیز خوانده است و این خود دیگر یک زنگ خطر خواهد بود.

اگر تا سال 96 قیمت بلیت تالار وحدت زیر 100 هزار تومان بوده، الان انتظار نمی رود که رقم های حال حاضر حتی با توجه به تورم سالانه چیزی بیشتر از این رقم باشد. امید که این مهم پشت گوش انداخته نشود که بازی با فرهنگ اصلا نفعی برای جامعه نخواهد داشت.

 

این یادداشت روز چهارشنبه 11 مهرماه در روزنامه شرق منتشر شده است.

 

رضا آشفته
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین