بروکراسی اداری و فرهنگسازی عقیم
محمود نورایی: عمر مدیریتی در حوزه فرهنگ و هنر در ایران بسیار کوتاه است و همین موضوع باعث شده تا بروکراسی اداری در حوزههای مختلف هنری بسیار طویل شود.
ایران آرت: موضوع فرهنگ و هنر به عنوان اصلی از ساختار جوامع، نیازمند برنامهریزیهای مختلفی است که بتواند تاثیرگذار باشد، این روند همواره از سوی کارشناسان به عنوان، امری زمانبر یاد میشود تا عصاره اندیشه در بدنه جامعه رسوخ و قابل رویت شود. هنر به عنوان بازویی برای فرهنگسازی نیاز دارد تا با یک برنامه مشخص و البته اختصاص زمان کافی در جهت رشد فرهنگی جامعه تاثیر گذارد و بدون این زمان شاید رسانههای هنری در جهت فرهنگسازی عقیم جلوه کنند.
با این تعاریف میشود دریافت که چگونه است که در طی چهار دهه گذشته هنوز نمیتوان از برآیند تاثیرگذاری رسانههای هنری مانند سینما، تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی در سطح عمومی جامعه یک برآیند قابل ذکر پیدا کرد.
یکی از اصلیترین مشکلات این حوزه را باید مدیریتهای کوتاهی دانست که به خاطر نبود زمان کافی همواره بر اساس سلایق مدیران مختلف پیش رفته و هیچگاه به یک جریان تاثیرگذار تبدیل نشده است. در همین راستا مدیران مختلفی که بر کرسی مدیریتهای هنری تکیه زدهاند همواره تلاش داشتهاند که در جهت تبین راهکارهای خود در حوزه هنر؛ آییننامهها، بخشنامهها و دستورالعملهای مختلفی را به کار گیرند تا روند جریان هنری به یک ساختار تبدیل شود. اما از آنجا که عمر مدیریتی در ایران کوتاه است و از سوی دیگر زمینه انتقال اندیشه مدیریتی که با سندسازی، آرشیوسازی و جریان گفتمانی مدیریتی صورت میگیرد در ساختار نظام اداری کشور جریان ندارد؛ تمامی این آییننامهها و دستورالعملها بر سیستم بروکراسی اداری حوزه هنر افزوده و گاها آنقدر دست و پا گیر شدهاند که در روند تاثیرگذاری هنر، اثرات سوء گذاشتهاند.
از سوی دیگر این آییننامه بر اساس شرایط جامعه و سرعت تحولات اجتماعی که در دو دهه اخیر بسیار سریع بودهاند بازنگری و رشد نکردهاند و همین مسئله باعث شده که بسیاری از این آییننامه و دستورالعملها حتی بر زد جریان جاری هنر عمل کنند.
حال شاید زمان آن رسیده باشد که اگر میخواهیم هنر بتواند بر احوال جامعه تاثیر و شرایط رشد اندیشه را در جامعه مهیا کند بر این روند بروکراسی اداری نگاه دوباره اندازیم و بسیاری از این آییننامههایی را که شاید در زمان تبیین کارآمد بودند و در حال حاضر کارایی چندانی ندارند از بدنه سیستم اداری حوزه فرهنگ و هنر خارج کنیم.
زمینه امیدبخش در این راستا شاید نامهای باشد که سید محمد مجتبی حسینی، معاون هنری حال حاضر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به میران کل حوزه هنر وزرات ارشاد داده و دستور بازنگری در آییننامهها، بخشنامهها و دستورالعملهای حوزه هنر را داده است. نامهای که اردیبهشتماه رسانهای شده ولی تاکنون به شکل محسوس از سوی مدیران معاونت امور هنری به آن عمل نشده است.
اینکه معاون هنری فعلی وزارت ارشاد همچون مدیران قبلی خود سعی نکرده بخشی جدید به ساختار طویل بدنه حوزه نظارتی هنر اضافه کند و تلاش دارد تا این سیستم را بازنگری کند، میتواند یک قدم رو به جلو محسوب شود و مدیران میانی معاونت هنری نیز باید بر تغییر این ساختار توجه جدی داشته باشند؛ زیرا امروزه بسیاری از این دستورالعملها کارایی خود را از دست دادهاند و فقط شرایط را برای آفرینش هنری از سوی هنرمندان طاقتفرساتر کردهاند.
این یادداشت 15 مردادماه در خبرآنلاین منتشر شده است