کد خبر: 1967 A

گفت‌وگو با حمیدرضا آذرنگ به بهانه اجرای نمایش تازه‌اش

«ترن»، محصول اشک‌های من است

«ترن»، محصول اشک‌های من است

حمیدرضا آذرنگ، دوسالی است که از بازیگران پرکار سینماست تا آنجا که امسال با حضور در پنج فیلم، رکورددار بازی در فیلم‌ها بود، اما این حضور پررنگ باعث نشده، او از خاستگاهش یعنی تئاتر دور شود، طوری که وقتی هم از خودش می‌پرسی اولویت با کدام است، بدون مکث و با قاطعیت می‌گوید: قطعا تئاتر .

ایران‌آرت، صابر محمدی: حمیدرضا آذرنگ، دوسالی است که از بازیگران پرکار سینماست تا آنجا که امسال با حضور در پنج فیلم، رکورددار بازی در فیلم‌ها بود، اما این حضور پررنگ باعث نشده، او از خاستگاهش یعنی تئاتر دور شود، طوری که وقتی هم از خودش می‌پرسی اولویت با کدام است، بدون مکث و با قاطعیت می‌گوید: قطعا تئاتر .

 

بازیگر و کارگردان باسابقه تئاتر این روزها دوباره با ترن به سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر بازگشته است؛ متنی که سال 1391 آن را نوشته و همان سال به کارگردانی نیما دهقان روی صحنه برده، اما امسال هم تصمیم گرفته آن را به صورت کامل و با افزونه‌هایی این‌بار با کارگردانی خودش اجرا کند. ترن، روایت چشمگیری از ماجرای پرفرازونشیب شهدای گمنام جنگ است با بازی‌هایی خیره‌کننده و تاثیرگذار. امیر جعفری، مهراوه شریفی‌نیا، نسیم ادبی، بهرنگ علوی، منصوره سپاه‌منصور و دیگر بازیگران این نمایش، در یکی از بهترین تجربه‌های تئاتری‌‌شان این روزها روی صحنه‌اند. با حمیدرضا آذرنگ، درباره روایت بی‌نقص‌اش از قهرمانان بی‌نام‌ونشان، به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

 

اجرای سال 91 نمایش ترن روی برخی وقایع روز گام برمی‌داشت نکاتی که در اجرای کنونی نیست. اینها مهم‌ترین تفاوت‌های ترن پیشین با این اجراست؟

نمایشنامه‌نویس نمی‌تواند به وقایع و رویدادها بی‌تفاوت باشد. آن وقت که ترن را می‌نوشتم، قرار بود فقط به شهدا بپردازم، تا این‌که فاجعه‌ زلزله آذربایجان رخ داد. من اصلا نتوانستم ترن را به این سمت منحرف نکنم و قصه آذربایجان را روایت کردم. اگر فرصت داشتم در حال حاضر قصه پلاسکو را حتما در ترن می‌آوردم؛ قصه‌اش را هم داشتم، اما زمانمان اجازه نمی‌داد. چون زلزله آذبایجان مربوط به آن سال بود، از این اجرا حذفش کردیم و خرده‌روایت‌های دیگری را به متن افزودیم و نیز قصه‌هایی را که در آن اجرا کنار گذاشته شده بود. شرطم اجرای کامل بود که خوشبختانه اتفاق افتاد و این‌بار دچار ممیزی نشدیم.

 

در ادبیات داستانی، با شگردی روبه‌روییم که به آن فراداستان می‌گوییم؛ مثلا رمان پرواز ایکار از ریمون کنو که در آن نویسنده و کارآگاه به دنبال شخصیتی هستند که به خدمت سربازی نرفته و از رمان گریخته، مبتنی است بر همین شگرد. در فیلم رز ارغوانی قاهره هم شاهد خروج شخصیت از پرده سینما و ورود به دنیای واقعی هستیم. به گمانم در دنیای نمایش‌ هم با کمی تسامح بشود، شش شخصیت در جست‌وجوی یک نویسنده را مثال زد که از عنوانش پیداست، ماجرا چیست. ترن از این بابت که نویسنده در نمایش حضور دارد و در گفت‌وگو و تعامل با شخصیت‌ها، سرنوشت آنها را همان‌جا روی صحنه می‌نویسد و رقم می‌زند، به این آثار بی‌شباهت نیست. علاوه بر این‌که دراین باره می‌شود درباره نوعی خودبسندگی تئاتری حرف زد، بگویید چقدر ناظر بر این تجربه‌‌ها بودید؟ در نمایش ما این شگرد چه سابقه‌ای دارد؟

متاسفانه نمایشنامه و رمانی را که می‌گویید، نخوانده‌ام و این فیلم وودی‌آلن را هم ندیده‌ام. حالا که اینها را مثال زدید، خیلی مشتاق شدم که ببینم و بخوانم و قرابت‌ها را پیدا کنم. حتما در نمایش هم شاهد استفاده از این شگرد بوده‌ایم و نمی‌توانم آنها را رد کنم، اما اثری به‌خاطرم نمی‌آید و حتما باقی تئاتری‌ها در خاطر دارند. با این حال باید بگویم من به لزوم اتفاق در درام معتقدم. این درام، اگر نیازی نداشت، از فرمی که شما می‌گویید استفاده نمی‌کردم و نویسنده را به نمایش نمی‌آوردم. چنانچه می‌بینید آغاز اتفاق با شکل‌ گرفتن ذهنیت مردی است که 30 سال منتظر بچه‌اش است. قصه می‌نویسد که طی آن، پسر شهیدش را به خودش بازگرداند. در برخی بزنگاه‌های نمایش هم، مسیر قصه‌اش را به خاطر خواهش‌هایی که از او می‌شود، عوض می‌کند. این، التزام‌های متن است که مرا سوق می‌دهد به این‌که از این شیوه استفاده کنم؛ رجعتی به قصه‌ای نداشتم.

نمایش ترن

[عکس از: سیامک زمردی مطلق]

 

یعنی برای شما، این شگرد، به‌عنوان فرمی درآمده که متن ملتزم به آن است؟

دقیقا. همیشه زمان نوشتن این متن است که نوع نگارش و اجرایش را به من پیشنهاد می‌کند. هرچه از بیرون غالب شود، تن‌پوشی است که برای اثر مناسب نیست. مثل بسیاری آثاری که صرفا برای خلق زیبایی، فرم‌هایی را وارد درام می‌کند غافل از این‌که این زیبایی، سنخیتی با محتوا و قالب درونی اثر ندارد.

 

در جاهایی از نمایش شما می‌خندیم، اما این‌طور به نظر نمی‌رسد که شما در جهت تلطیف فاجعه گامی برداشته باشید. مردم به چه می‌خندند؟

بله، هدفم اصلا تلطیف فاجعه نیست. وقتی ترن را می‌نوشتم، خودم مدام گریه می‌کردم. متاسفم که گاه تماشاچی می‌خندد. هنوز نمی‌دانم وقتی شخصیت بهداد پس از کلی مقدمه‌چینی با پدرِ سوررئالش مواجه می‌شود و وقتی ناگهان می‌گوید: خودشه، چرا مردم می‌خندند؟ لحظه خنده‌داری موقع نوشتن در ذهن من نبود، ولی ناراحت نیستم؛ بخندند. همین اتفاق در جامعه هم می‌افتد. ما تا وقتی به جدیت یک اتفاق پی‌نبریم، مدام در حال خندیدن به همدیگر هستیم.

 

امسال با پنج فیلم در جشنواره فیلم فجر حضور داشتید و سال گذشته هم در چهار فیلم بازی کردید. این یعنی شما برای سینما خیلی وقت می‌گذارید. دیگر تئاتر در اولویت‌ نیست؟

قطعا تئاتر اولویت من است، اما تئاتر بسیار بیشتر از سینما بسته به شرایط متعددی است. نوشته‌های اصیل نسبت به دهه‌های 70 و 80 کمتر شده. اغلب هم به بازاجرا روی آورده‌اند، چراکه وحشت دارند از محدودیت‌ها. پیش از اجرای ترن هم همسرم ساناز بیان بارها گفت: مطمئنی می‌خواهی اجرا کنی؟ گفتم: حتما اجرا می‌کنیم. خوشحالم که با تماشای ترن همه اقشار حالشان خوب است. ترن برای قشر خاصی نیست؛ حتی جوان‌هایی هم که با اقتضائات آن دوره غریبه‌اند، از آن لذت برده‌اند.

 

انتخاب بازیگرانتان، استراتژیک به نظر می‌رسد؛ هم از فریده سپاه‌منصور که از کارگاه نمایش درخشان دهه 40 است، استفاده می‌کنید و هم از چهره‌ای که این روزها در تلویزیون جلوی چشم مردم است و هم از ستاره‌های سینما. انگار که در انتخاب هر یک، ملاحظه‌ای بیرون‌متنی را در نظر دارید.

نه. دروغ چرا؟! مگر در تئاتر و با شرایط کنونی‌اش می‌شود استراتژیست بود؟ باورتان می‌شود که 60 تا 70 بازیگر مدنظرمان بودند، اما نمی‌شد از آنها استفاده کنیم. بله، ایده‌آل‌هایی همیشه هست و رخ نمی‌دهد. چیدمان در ذهنم دارم، اما مجبورم با شرایط هماهنگ شوم. الان هم تیم خوبی داریم، اما مشخصا دوست داشتم گروه بازیگران اجرای قبلی ترن در این اجرا کامل بودند، چون اجرای ناکامی داشتند، اما برخی اجرای همزمان داشتند و عده‌ای هم نمی‌توانستند باشند چون در سفر بودند. تا یک هفته قبل از اجرا ما بازیگر عوض می‌کردیم و بچه‌ها می‌گفتند، می‌خواهی یک هفته‌ای اجرا را عقب بیندازیم که ایستادم و گفتم نه.

 

حمیدرضا آذرنگ نمایش ترن
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین