کد خبر: 15808 A

سرگذشت زنان قلعه زاهدی توقیف شد / اجرای نمایش "روز عقیم" به چه علت از جشنواره تئاتر فجرحذف شد / آشکار شدن اختلافات پشت پرده

سرگذشت زنان قلعه زاهدی توقیف شد / اجرای نمایش "روز عقیم" به چه علت از جشنواره تئاتر فجرحذف شد / آشکار شدن اختلافات پشت پرده

کارگردان نمایش "روز عقیم" از دستور توقف این نمایش یک روز پیش از اجرای آن در جشنواره تئاتر فجر خبر داد.

ایران آرت: حاشیه‌های نمایش روز عقیم از چند هفته پیش از شروع سی و ششمین جشنواره تئاتر فجر آغاز شد تا جایی که چندین بار از سوی کارگردان این اثر و دبیر جشنواره نامه هایی منتشر شد که پرده از مسائل بسیاری برداشت. ماجرا اما  از 10 دی ماه آغاز شد که حسین کیانی طی نامه ای از حضور در جشنواره فجر انصراف داد.

«روز عقیم» به نویسندگی و کارگردانی حسین کیانی که تابستان سال جاری در تئاتر باران روی صحنه رفت یکی از ۳۹ نمایشی بود که در بخش مرور سی‌وششمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر به دبیری فرهاد مهندس‌پور پذیرفته شده بود، اما در حالی که تنها ۱۸ روز تا آغاز جشنواره مانده، کیانی در نامه‌ای سرگشاده از دعوت شدن به شورای نظارت مرکز هنرهای نمایشی خبر داد و از جلسه‌ای گفت که طی آن نامه‌ای از نهادی غیرفرهنگی و خارج از مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به سمع و نظر او رسیده است که در آن به صراحت گفته شده نمایش «روز عقیم» حق اجرا در جشنواره تئاتر فجر را ندارد.

در پی این اتفاق کیانی در نامه‌ای سرگشاده‌ با عنوان «روزگار عقیم» نوشته است:   

«جنابِ آقای وزیر محترم فرهنگ و ارشاد، جنابِ آقای معاونت هنری وزارت محترم فرهنگ و ارشاد، جناب آقای مهدی شفیعی؛ مدیر محترم اداره کل هنرهای نمایشی و جنابِ استاد فرهاد مهندس‌پور؛ دبیر محترمِ ۳۶ امین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر.

این جانب حسین کیانی، نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاترِ ایران از حضور در جشنواره فجر و اجرای نمایشِ «روز عقیم» با وجودِ پذیرفته شدنِ این نمایش توسط ۷۰ کارشناسِ محترم در تمامی زمینه‌های حرفه‌ای تئاتر، انصراف داده و از درخواستِ حضور در جشنواره نیز اظهارِ ندامت و پشیمانی می‌کنم. باشد که پس از این به همان منوالِ پیشینِ خود بازگشته و از سایه جشنواره تئاترِ فجر هم گریزان شوم.

اما دلایل این انصراف و اظهارِ پشیمانی به جهت ثبت در گوشه کوچکی از سرگذشتِ تلخ و غمبارِ تئاترِ ایرانی و اجتماعی، زمینه‌اش توسط شورای محترمِ نظارت و ارزشیابیِ اداره کل هنرهای نمایشی فراهم شد. زمینه‌ای که از همان روزهای پیش از اجرای نمایش «روز عقیم» و روزهای اجرا فراهم شده بود. چندین مرتبه بازبینی پیش و پس از شروع اجرا، بحث و جدلِ مفصلی که با کارشناسان محترم آن شورا داشتم و بازبینی‌های نامحسوسی که تا پایانِ اجرا انجام شد باید من را به این آگاهی دلالت می‌کرد که نمی‌باید این نمایش را برای حضور در جشنواره فجر که حساسیت‌هایی صد چندان دارد، پیشنهاد می‌دادم. آری ایراد و تقصیر از خودِ من بود که اگر نبود حالا شورای محترم نظارت مجبور نبود پس از اعلام نهایی اسامی نمایش‌های راه یافته به جشنواره و در آستانه آغاز آن، کارگردان را به جلسه‌ای ویژه دعوت کنند به صرفِ چای و خوانشِ نامه‌ای که از نهادی غیرفرهنگی و خارج از مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد به دستشان رسیده است. نامه‌ای که به صراحت بیان می‌کند که نمایش «روز عقیم»، حق اجرا در جشنواره را ندارد و کارگردان حقِ حضور در جشنواره را.

محل صدور و شخص صادرکننده این نامه به من گفته نشد و برای من هم چندان اهمیتی نداشت که بدانم اما آن‌چه در آن جلسه و پس از آن برایم اهمیت یافت اول گسترش دامنه دخالت نهادهای غیرفرهنگی و غیرپاسخگو در تصمیم‌گیری‌های نهادهای فرهنگی و دوم تحت تاثیر بودن و مرعوب شدن و سرتسلیم فرود آوردن مدیران فرهنگی در برابر این نامه‌ها و توصیه‌ها و تصمیماتی است که هدفی جز حذفِ تئاتراجتماعی، فرهنگی و منتقد را ندارد.

حقیقتش را بخواهید، بعد از قرائت نامه و استماع آن، یک لحظه دلم به حالِ همه فرهنگ و هنرمان سوخت و قلبم به درد آمد. من و نمایشم در برابر عظمت و بزرگی فرهنگ‌سازان اصیل و حقیقی این سرزمین و سترگی آثارشان هیچ نیستیم و در شمار نمی‌آییم. این انصراف، نه چیزی از من می‌کاهد و نه چیزی از جشنواره تئاتر فجر. این انصراف که هدفِ دلخواهِ آن نامه است و باعث خرسندی شورای نظارت و احتمالا مدیر اداره کل مرکز هنرهای نمایشی خواهد شد، تنها یک نکته تکان‌دهنده را دربردارد و آن نکته جز این نیست که صدای پای انصراف از آفرینش‌های هنری و فرهنگی اصیل و تئاترهای پرسشگر و منتقد و تفکرانگیز توسط هنرمندانِ مستقل و سوال‌مند به گوش می‌رسد و هر دَم این صدا بیشتر و بیشتر می‌شود.

یقین دارم که این صدا بسیار خوش‌آیندِ صادرکنندگان همان دست نامه‌ها و کسانی است که هنر را وابسته و ذلیل و تحت انقیادِ افکارِ محدود خود می‌خواهند اما معدود هنرمندانِ مستقل و صاحب درد باقی‌مانده تصمیم دارند چه واکنشی در برابر این صدای دهشتناک نشان دهند؟ آیا صدای این انصراف شنیده می‌شود؟ آیا روزی فرا خواهد رسید که هیچ محصول هنری تولید نشود مگر تحتِ مراقبت و نظارتِ همان نهادهای غیرفرهنگی؟ پاسخِ این پرسش‌ها هر چه باشد، مسئولیت‌گریزی و تسلیم‌پذیری بی‌قید و شرط دستگاه‌های تصمیم‌ساز فرهنگی را توجیه نخواهد کرد. هر چند هنرمندانِ اصیل و اندیشه‌مند خیلی وقت است که برای پیشرفت و رونق و گسترش هنرشان، دل از مدیران بُریده‌اند و چشم امید به سویی مبهم دوخته‌اند.

حسین کیانی. نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر ایران.

۱۰ دیماه۱۳۹۶»

 

دلجویی دبیر جشنواره از حسین کیانی

یک روز پس از انتشار این نامه، فرهاد مهندس‌پور، دبیر سی‌ و ششمین جشنواره بین‌المللی تئاترفجر در واکنش به نامه‌ حسین کیانی به رسانه‌ها، از او خواست نمایش "روز عقیم" را در جشنواره اجرا کند.

او در این نامه نوشت،

"حسین کیانی عزیز سلام؛

سه روز است بیمارم. امروز توانستم نامه‌ات را بخوانم. از جزئیات آنچه به تو گفته شده طبعا آگاه نیستم ولی هر چه بوده باشد نمی‌توانم این باور عمیق را نادیده بگیرم که امر فرهنگی با حذف و نادیده‌انگاری میانه‌ای ندارد؛ به ویژه نمایش تو که همین امسال اجراهای موفقی در تهران داشته است.

چه بسا موجب شگفتی باشد که واکنش تو، جدی‌ترین واکنش یک هنرمند تئاتر ایران، بیرون و فراتر از منافع فردی است. زیرا در این چند ماه بیشترین خواسته‌ها بر اساس منفعت صرفا شخصی بوده است. تنها یک چیز برای گفتن به تو دارم. ما در کشوری زندگی می‌کنیم که قانون در آن حکم‌فرماست و به احترام گروه کارشناسان هفتاد نفره تئاتر تهران که با همکاری‌شان، بی‌چشم‌داشت به ما آموختند که در اعتلای فرهنگ باید بر مشارکت همگانی افزود، می‌خواهم از تو خواهش کنم نمایش‌ات را در جشنواره اجرا کنی. برای اینکه بیاموزیم تئاتر با حذف میانه‌ای ندارد و همه باید با هم و با جامعه باشیم.

ارادتمند

فرهاد مهندس‌پور"

 

حسین کیانی و شروطی که برای اجرا گذاشت

نامه دبیر جشنواره سبب شد که حسین کیانی، طی نامه ای برای حضور در جشنواره فجر شرط تعیین کند.

متن نامه به شرح ذیل است:

جنابِ فرهاد مهندس پور، استادِاندیشه‌مند و دبیر سی‌و‌ششمین جشنواره‌ی تئاترفجر

نامه‌ی کوتاه و آکنده از مهر و آگاهی و پایبندی به اخلاق و اصالتِ هنرِ شما را خواندم. بی‌گمان جز این واکنشِ متعهدانه از شما که استادِ من بوده‌اید انتظارِ دیگری نمی‌رفت. این واکنشِ مسئولانه در روزگارِ مسئولیت‌گریزی و عدمِ پاسخگویی برای من بسیار مغتنم و گرانسنگ است.

بنده خود را کوچکتر از آن می‌دانم که نسبت به خواهشِ شما برای حضور در جشنواره، بی‌اعتنا باشم. این خواهش، با منّت بر دیده‌ی من است و برعهده‌ی من تا به بهترین شکل ممکن برآورده‌اش کنم.

اما این اَمر مستلزم دو چیز خواهد بود. نخست اینکه؛ مِلاکِ من برای اجرا در جشنواره، همان اجرای عمومی در تیاترِ باران خواهد بود و هیچگونه ممیزی و توصیه‌ی مصلحت بینانه‌ی دیگری را برای جرح و تعدیل نمایش نخواهم پذیرفت.

و دوم اینکه؛ هیچگونه بازبینی جدیدی را که معمولا در روزِ اجرای جشنواره‌ی فجر با انبوهی از تنش و در فضایی اضطراب‌آلود انجام می‌شود، نخواهم پذیرفت و نمایش روزِ عقیم را با همان شرایطی که موردِ توجه و پذیرش گروه کارشناسان هفتادنفره‌ی محترم شما قرار گرفته، اجرا خواهم کرد.

قطع به یقین تغییراتی که در ساختارِ انتخابِ آثارِ جشنواره‌ی امسال به وجود آمد گامِ مثبتی بود در پرهیز از حاشیه‌پردازی و اطاله‌ی اوقات هنرمندان و حفظ حرمت و حیثیت هنری ایشان تا با آسودگی بیشتر و تمرکز بهتری به بالا بردن کیفیت آثار خود بپردازند و در گیرودار حواشی غیرمرتبط با هنر تئاتر، خسته و فرسوده و جان بر لب نشوند.

باشد که افکار پیش بَرنده‌ی شما برای ارتقای سطح کیفی و اندیشه‌گی این جشنواره محقق شود و همه‌ی آثار ازجمله نمایشِ روزعقیم در آرامش و بدون هرگونه تنش و دشوارسازی‌های غیرفرهنگی، در سی‌وششمین جشنواره‌ی تئاتر فجر با دبیری جنابعالی به صحنه بروند.

بااردات و خلوص

حسین کیانی

یادداشت تاثیرگذار دبیر جشنواره درباره "روز عقیم"

در این فاصله که به نظر می رسید مشکلات رفع شده و "روز عقیم" برای اجرا در جشنواره آماده می شود، سکوت خاصی در فضای خبری حکمفرما شد. سی ام دی ماه اما فرهاد مهندس پور، دبیر این دوره از جشنواره تئاتر فجر سکوت را شکست. او در یادداشتی بر جنبه های مختلف این نمایش تاکید کرد و آن را برآمده از آموزه های دینی خواند.

او در این یادداشت نوشت:

حسین کیانی استعاره "روز عقیم" را از آیه 55 سوره حج در قرآن کریم به وام گرفته است.

و لا یزال الذین کفروا فی مریه منه حتی تاتیهم الساعه بغته او یاتیهم عذاب یوم عقیم. الحج. آیه 55

آنان که کفر ورزیده‌اند همواره در تردیدند تا به ناگاه پایان آنان فرا رسد یا رنجِ روز بدفرجامی‌شان.

واژه "عقیم" یک بار دیگر در آیه 41 از سوره الزاریات تکرار شده است که در آن به عاد فراخوانده شده که "ریح العقیم" بر آنان فرستاده خواهد شد. حسین کیانی استعاره "ابتر بودن"، "سترونی" و درهم کوفتگی کاراکترهای نمایش‌اش را با آوردن "روز عقیم" پیشینه و پشتوانه‌ای مذهبی داده است. خاستگاه گروهی که حسین کیانی به آنان پرداخته، به پیش از پیروزی انقلاب اسلامی بازمی‌گردد، و داستان نمایش درباره سه زن است که از محله بدنام آن روزگار گریخته‌اند و برای نجات چشم امید به یاری مردی با نام کریم دارند که منتظر رسیدن اویند. این سه زن که مظهر سترونی زندگی خویش‌اند، در روزگار به سر آمده‌شان، آنچنان ناکامی و سختی و مرارت کشیده‌اند که مفهوم زندگی و زنانگی و ازدواج و خانواده و مهر و زایش را گم کرده‌اند. و اکنون با پرخاش و تندی به همه چیز می‌نگرند و در وضعیتی گرفتار آمده‌اند که نه فهمی از آن دارند و نه راهی برای گریز یا دانایی می‌یابند.

 حسین کیانی بی‌پرده و صریح این "حقیر نگاه داشتگی" و استضعاف کاراکترهایش را نشان داده است و گاه به آنان اجازه داده که از دریچه تنگ نگاه‌شان به بررسی فلاکت خود بپردازند، و گاهی حتی خود را بی‌تقصیر قلمداد کنند یا با پرخاش به همدیگر، در این خیال باقی بمانند که می‌توانند با انداختن تقصیر به گردن دیگری، خود را خلاص کنند. ولی چه فایده که آنان در همین موقعیت اکنونی‌شان نیز کورکورانه چشم امید به مردی (کریم) دارند، که کمی مانده به پایان نمایش درمی‌یابند او دروغگوییست که خود را انقلابی و مصلح جا زده و از دریچه پنجره می‌بینند که مردمِ انقلاب، در پی او هستند تا درست از نادرست معلوم گردد. حسین کیانی این استیصال و درماندگی کاراکترهای مفلوکش را به "یوم العقیم" پیوند داده تا به تماشاگرانش گفته باشد که این داستانی است کهن و عبرت آمیز. مفهوم اخلاقی نمایش "روز عقیم" در خلال آرزوها و ناکامی‌ها و گرفتاری و نکبت و پرخاش کاراکترهایش، عبرتی است که درونمایه نمایشنامه بر اساس آن نوشته شده است.

از سویی دیگر باید به یاد داشته باشیم که حسین کیانی یکی از نمایشنامه‌نویسان امروز ایران است که به جریان تئاتر اجتماعی ایرانی اهتمام دارد، و یکی از کسانی است که با نگاه به آنچه که تاکنون نوشته و کارگردانی کرده است، می‌تواند امید تئاتر ملی، تئاتر زندگی امروز و ایرانی امروز باشد. اگر بخواهم به جزییاتی در اجرا بپردازم بسزاست بگویم که بازیگران گاه فراموش می‌کنند که حتی در تندی‌ها و پرخاش‌های کاراکترها، نباید فراموش کنند که بلندی صدای‌شان بیش از آن است که فضا و موقعیت کاراکترها بطلبد و شاید از همین روست که نجواها و سرکوفتگی کاراکترها، به فرمی شعارگونه بدل می‌شود و چه‌بسا زمینه این سوء‌تفاهم را ایجاد کند که تاکید نمایش بیش از این‌که بر بازنمایی زندگی تباه شده کاراکترها باشد، بیانیه صادر کردن است، و این البته نقصی است که با توانمندی بازیگران، به سادگی برطرف خواهد شد.  

فرهاد مهندس‌پور"

سرانجامی ناموفق برای نمایش حسین کیانی

با تمام این صحبت ها و نامه نگاری ها اما حسین کیانی می‌گوید شامگاه گذشته یکشنبه اول بهمن مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی به او اعلام کرده است «رویدادهای نمایش «روز عقیم» و خط سیر شخصیت‌ها و چهارچوب روایی و تاریخی داستان، آنقدر تلخ و گزنده است که مناسب اجرا در جشنِ انقلاب و جشنواره تئاتر فجر نیست.» این نمایش قرار بود امروز دوشنبه دوم بهمن روی صحنه برود.

در حالی که قرار بود امروز دوشنبه دوم بهمن نمایش «روز عقیم» به نویسندگی و کارگردانی حسین کیانی در قالب سی و ششمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر با شعار «جشن گفت‌وگوی تئاتر ایران»، در بخش مسابقه تئاتر بین‌الملل در دو نوبت در تالار چهارسوی مجموعه تئاترشهر روی صحنه برود، کارگردان این نمایش در نامه‌ای سرگشاده اعلام کرد شامگاه گذشته، یکشنبه اول بهمن مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی به او اعلام کرده است «رویدادهای نمایش «روز عقیم» و خط سیر شخصیت‌ها و چهارچوب روایی و تاریخی داستان، آنقدر تلخ و گزنده است که مناسب اجرا در جشنِ انقلاب و جشنواره تئاتر فجر نیست.»

نامه سرگشاده کیانی خطاب به فرهاد مهندس‌پور، دبیر سی و ششمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر در خصوص کنار گذاشته شدن «روز عقیم» از این رویداد به این شرح است:

«جناب استاد، آقای فرهاد مهندس‌پور

دبیرِ محترم جشنواره سی و ششم تئاتر فجر

با سلام

اینجانب حسین کیانی نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر ایران از روزی که نمایش «روز عقیم» را برای حضور در جشنواره سی و ششم فجر به دبیرخانه پیشنهاد دادم تا شب پیش از اجرا که خبرِ تلخِ کنار گذاشته شدن نمایش را از مدیریت محترم مرکز هنرهای نمایشی شنیدم، ذره‌ای از بابت اجرای این اثر اطمینان خاطر نداشتم. چرا که نشانه‌ها و اشاره‌ها و کنایه‌ها از همان ابتدا همه حاکی از این بود که قرار نیست اتفاق خوبی در جشنواره برای نمایش «روز عقیم» بیفتد و دیدیم که چنین هم شد. حالا باید کسانی که نامه اول من به شما و پاسخ محبت‌آمیز شما را جدی نگرفتند و حتی آن را به طنز و شوخی برگزار کردند کمی به خود بیایند و بفهمند که ما با یکدیگر تعارف تکه‌پاره نمی‌کردیم. ما، من و شما دقیقا یک چنین وضعیت ناخوشایندی را متصور بودیم و کوشش کردیم زنگ هشداری را به صدا درآوریم که اعلام می‌کند آن که و آن‌چه به شکل بی‌سابقه‌ای از اجرای نمایش «روز عقیم» در جشنواره فجر آن هم درست یک شب پیش از اجرا جلوگیری کرد حالا دیگر می‌تواند خیلی بلاها بر سر تئاترِ منتقد و متعهد و متفکر ما بیاورد.

شاید به گمان خیلی‌ها اتفاق مهمی نیفتاده باشد اما باور دارم و خوب می‌دانم که شما نیز بر این باورید که اگر این اتفاق در هر فستیوال دیگری در هر جای دنیا می‌افتاد بدون شک هنرمندانِ آن جا واکنش مسئولانه و موثری نشان می‌دادند و از حیثیت و شرافت هنری و حرفه‌ای خودشان در قالب حمایت از همکارشان دفاع می‌کردند. همه تئاتری‌ها و ادبیاتی‌ها و حتی اهل سیاست آن خطابه معروف برتولد برشتِ بزرگ را می‌شناسند که می‌گوید (نقل به مضمون)؛ اگر از دیگران به وقتش حمایت نکنی وقتی نوبتِ زدنِ خودت می‌شود کسی نمانده که از تو حمایت کند‌.

استاد عزیزم، من از دلایل و چند و چون کنار گذاشته شدن تئاتر «روز عقیم» از جشنواره سی و ششم تئاتر فجر اطلاع دقیق و پشت‌پرده‌ای ندارم. این را حتما باید مسئولان این اتفاق، مسئولانه پاسخ دهند اما آن‌چه سربسته به من گفته شد این بود که رویدادهای نمایش «روز عقیم» و خط سیر شخصیت‌ها و چهارچوب روایی و تاریخی داستان، آنقدر تلخ و گزنده است که مناسب اجرا در جشنِ انقلاب و جشنواره تئاتر فجر نیست.

آیا به راستی چنین است؟ آیا اگر چنین هم باشد اساسنامه یا دستورالعملی وجود دارد که به صورت موضوعی شرایط انتخاب آثار جشنواره فجر در آن درج شده باشد؟

تا جایی که بر همگان معلوم بوده و هست جشنواره تئاتر فجر، جشنواره‌ای با موضوعات آزاد و خلاقانه بوده است که اگر غیر از این بود تا ۳۶ سال دوام نمی‌آورد و همانند بیشتر جشنواره‌های موضوعیِ کم رونق پس از چند سال فعالیتِ محدود فراموش می‌شد و از میان می‌رفت. با این حال و اتفاق ناخوشایند و تکرار می‌کنم بی‌سابقه‌ای که برای نمایش «روز عقیم» رخ داد احساس می‌کنم تعریف تازه و البته پُرمخاطره‌ای برای جشنواره تئاتر فجر و نیز برای کلیت تئاتر ایران در حال شکل‌گیری است. تعریفی که بی‌شک با تعریف من و شما و دیگرانی که به اصالت ذاتی هنر تئاتر باور داریم کاملا متفاوت است و اصالتی برای تئاتر و وظایف ذاتی آن که تولید اندیشه و ایجاد زمینه‌های انتقادی تعهدآمیز است قائل نیست و تئاتر و در واقع هنر را به گونه‌ای خودتفسیرگر و محدود به زاویه فکر خود می‌بیند و می‌خواهد‌ و در این راستا از هیچ کاری هم فروگذار نمی‌کند!

نمی‌دانم و امیدوارم که این‌ها همه خوابِ شوم و نحسِ پیش از صبح کاذب باشد. امیدوارم هیچ کسی، هیچ نهاد غیرمسئول و غیرپاسخگویی و هیچ بدخواه و بددل و بدتفسیرگری برای تئاتر نحیف اما خلاق و رو به بالندگی ایران نقشه مصلحت‌جویانه و دلالت‌مآبانه‌ای نکشیده باشد.

امیدوارم تئاتر ما و جشنواره‌ای که شما با این همه سختی و انبوه مشکلات دبیرش هستید سر به سلامت برند و خدمتی درخور به کلیت فرهنگ ایران انجام دهند. امیدوارم شبیه اتفاقی که برای «روز عقیم» ما افتاد هرگز برای نمایش دیگری نیفتد، امیدوارم دیگرِ همکاران؛ نمایشنامه‌نویسان، کارگردانان، طراحان و بازیگران تئاتر ایران متوجه شوند که «روز عقیم» و توقیفِ تلخش از جشنواره می‌تواند خدای ناکرده روزی و قسمتِ نمایش‌های آن‌ها هم بشود و با آینده‌نگری و موقعیت‌سنجی و مسئولیت‌پذیری حرفه‌ای دست به کُنشی صنفی برنند تا دیگر این گونه اتفاقات تکرار نشود و در پایان امیدوار بودم خبرِ ناخوشایندِ کنار گذاشته شدنِ «روز عقیم» از جدولِ جشنواره در زمان دیگری به من داده می‌شد نه درست در شب تولدم، دوم بهمن ماه.

ولی این دیگر امیدی ناامید شده و بربادرفته است.

ارادتمند و مخلص

حسین کیانی. نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر ایران

دوم بهمن ماه ۱۳۹۶»

در چنین شرایطی اینگونه می توان برداشت کرد که علی رغم میل باطنی دبیر جشنواره، ظاهرا مدیر کل مرکز هنرهای نمایشی تمایلی به اجرای این اثر ندارند. مساله دیگر اختلافی است که ظاهرا به صورت جدی در پشت پرده ارتباط دبیر جشنواره و مدیر کل مرکز هنرهای نمایشی نهفته است و تنها قربانی آن تئاتر کشور و بالاخص نمایش "روز عقیم" است.

حسین کیانی فرهاد مهندس پور سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر نمایش "روز عقیم"
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین