او سندِ شرافت تئاتر ایران است؛ افراط هم که میکند!
یادداشت صابر محمدی درباره ضلعِ مخدوش یک مثلث تئاتری...
ایرانآرت، صابر محمدی: گاهی یک تصویر، کار پتک را میکند؛ چنان کوبیده میشود بر تارک رسانهها و ذهن فراموشکار ما، که بهناگهان یادمان بیاید از خلأ و حفرهای بزرگ بپرسیم که او این همه سال کجا بوده است؟ مثل آن عکس فردوس کاویانی که اردیبهشت امسال منتشر شد و جز افسوس و اندوه، به زبانی دیگر از تماشا مجهز نبود. پیرمرد خاطرهانگیز نمایشهای بزرگ چهار پنج دهه اخیر و البته «آقاکمال» سریال «همسران» که جزو معدود اسناد تصویری افتخارآمیز تلویزیون است، در آن عکس بسیار فرتوت و ناتوان به نظر میآمد. همهمان یادمان رفته بود بپرسیم کاویانی کجاست و چه میکند، مثل حالا که پس از گذشت فقط چند ماه از انتشار آن عکس، باز هم فراموش کردهایم بپرسیم سرنوشت پیرمرد چه شد؟ فردوس کاویانی، این روزها خویشتندارانه در خانه و به دور از توجه رسانهها به درمان بیماریاش مشغول است. همسرش تماسهای اطرافیان را با این پاسخ همراه میکند که غرورش اجازه نمیدهد در این حال از کسی پذیرایی کند.
او، سند شرافت تئاتر ایران است؛ میگویند آنقدر در این شرافت افراط دارد که باید کنترلش کرد تا در روزگاری که آدمهایی مثل او بر شرایط تسلط ندارند، آسیب نبیند. کاویانی از دوران طلایی کارگاه نمایش در دهههای چهل و پنجاه تا همین سه سال پیش که برای آخرین بار در نمایشی از هادی مرزبان روی صحنه رفت، یکی از شگفتانگیزترین شمایلهای بازیگری تئاتر بوده است. آنها که افتخار همکاری با او را داشتهاند میگویند او آخرین نفر از نسل بازیگرانی است که تمرینها را آنقدر جدی میگیرند تا صدای بقیه گروه دربیاید و حتی فکر کنند طرف چرا اعتمادبهنفس ندارد و اینقدر به خودش سختی میدهد.
در میان همه نمایشهایی که کاویانی در این دههها ایفاگر نقشهایش بوده، آثاری بر اساس نوشتههای اکبر رادی و با کارگردانی هادی مرزبان با بیشترین بسامد در صدرند؛ مثلثی که جنسی امضادار از تئاتر را در این سالها ارائه کرده است. اما مثلث اکبر رادی، هادی مرزبان و فردوس کاویانی، حالا از ریخت افتاده است. مثلث، هیچگاه با دو ضلع، دیگر مثلث نمیشود. تئاتر ما منتظر برخاستن فردوس کاویانی از بستر بیماری و ترمیم این مثلث است. امروز نه سالروز تولد فردوس کاویانی است، نه هشداری دیگر او را به سر خط اخبار آورده است؛ چرا باید به این مناسبات تقویمی و بازی میادین رسانهای برای یادآورد آدمحسابیهای اطرافمان تن بدهیم. عمارت فردوس همچنان پابرجاست.