هشدار جدی درباره فیوزها و سیم کشی های تالار وحدت/ مصالح پشت صحنه تالار آتش زاست
رهبر سابق ارکستر سمفونیک تهران هشدار داد.
ایران آرت : علی رهبری مدیر هنری و رهبر سابق ارکستر سمفونیک تهران طی یادداشتی نگرانیهای خود را نسبت به وضعیت ایمنی تالار وحدت ابراز و به مسئولین در این ارتباط هشدار داده است.
ارکستر آتشسوزی وحشتناک ساختمان پلاسکو در تهران بنده را به یاد یکی دیگر از سهلانگاریهای وزارت فرهنگ و ارشاد انداخت که خدمتتان عرض میکنم؛ ساختمان تالار وحدت هم میتواند خدای ناخواسته به سادگی به یک حریق وحشتناک گرفتار شود.
در روز سوم مرداد ۱۳۹۴ قبل از رهبری ارکستر فیلهارمونیک چین در پکن ۲ مورد بسیار مهم نظر من را به خود جلب کرد. اول، تمیزبودن بی نظیر سالن اجرا و اتاقهای تمرین نوازندگان، به خصوص سرویسهای بهداشتی(درست عکس تالار و حدت و تالار رودکی خودمان). دوم، کنترل بسیار منظم درهای ضد حریق خروج اضطراری و پله فرار که برای مواقع اتشسوزی پیشبینی شده بودند. این مورد برای بنده به هیچ وجه تازگی نداشت چون سالهای سال که در سالنهای اپرای لندن، لیدس، ژنو، بارسلونا، براتیسلاوا، برن، مانهایم، اشتوتگارت، پالرمو، مالاگا و چند سالن دیگر کار میکردم این کنترل یک روند روتینی داشت که همه جا قبل از تمرینها و اجراها انجام میشد.
از آنجایی که در آن زمان ما هم ارکستر چین را به ایران دعوت کرده بودیم به محض ورودم به تهران، در روز ۵ مرداد ۱۳۹۴ در تهران این ۲ سوژه بسیار مهم (حداقل از نظر بنده) را با مدیر عامل بنیاد رودکی آقای بهرام جمالی درمیان گذاشتم و با اصرار بسیار بنده گروهی را به مدت ۲ هفته در اختیارم گذاشتند که با نظارت بنده (مدیر هنری ارکستر سمفونیک تهران) تمام نقاط مختلف تالار در حد امکان شستوشو شود، نقاطی که خدا میداند چند سال تمیز نشده بودند.
در مورد نکته دوم که مسئلهای حیاتی بود این ایمیل را در تاریخ ۷ مرداد ۱۳۹۴ برای اقای علی مرادخانی معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و مسول اصلی سالنها فرستادم. که البته در این مورد تا وقتی من در ایران بودم یعنی ۸ ماه بعد، هنوز هیچ توجهی به ان نشده بود.
متن ایمیلی که برای آقای مرادخانی فرستادم به این شرح بود:
«طبق قوانین بسیار سخت بین المللی پشت صحنه هر تئاتر و یا اُپرایی باید دری دایم باز وجود داشته باشد که در مواقع (خدانکرده) آتشسوزی در فراری برای مردم باشد.
تالار وحدت فقط یک در دارد و این هم اغلب نه تنها بسته است بلکه برای بازکردنش باید دقایقی به دنبال شخصی گشت که کلیدِ در را دارد.
مسولان به استناد اینکه شبها در را باز میکنند اغلب در موارد تمرین و یا ساعات کارِ کارکنان این در که باید به اجبار تمام مدت تا وقتی که کسی پشت صحنه حضور دارد باز باشد؛ نه تنها بسته، بلکه قفل شده است.
چارهای که میماند این است که این در حداقل از داخل باز شود و یا اینکه واقعا شخصی مراقب این در باشد تا خدای نکرده در مواقع آتشسوزی کارکنان و هنرمندان بتوانند از این در کوچک که تنها درِ فرار از پشت صحنه است استفاده کنند.»
ضمنا تا وقتی که بنده در ایران بودم وضع سیم کشیها، فیوزهای تمام ساختمان تالار آنقدر قدیمی و اغلب خراب بود که در اروپا معمولا استفاده از این ساختمان به کلی ممنوع میشود. جناب مرادخانی، شاید بعد از سالها سهل انگاری و بی مسولیتی بالاخره از این فاجعه اسفناک درس بگیرید. همچنین طبق قوانینی که من میشناسم اغلب مواد و مصالحی که در پشت صحنه تالار انبار کردهاند از نظر قوانین آتش نشانی قابل قبول نیست.
به یاد دارم وقتی دیدم بعد از مدتی آقای مرادخانی معاون هنری و جمالی مدیر عامل بنیاد رودکی(در آن زمان) یعنی مسولان مستقیم این مهم، کاری در این مورد انجام ندادهاند به حراست مراجعه کردم، در جواب اینکه چرا در فرار باید در ساعات تمرین قفل باشد، گفتند، به ما دستور داده شده این در را قفل نگه داریم که دزد نیاید. به همین سادگی...
البته گذشته از وجود چند دفتر اداری در پشت صحنه که جانشان همیشه در خطر بوده در تالار وحدت گاهی ۱۵۰ تا ۲۰۰ نفر روی صحنه مشغول تمرین هستند و این در اگر هم باز باشد بسیار کوچک است. نباید فراموش شود که در زمان تمرینهای خانمها نیز تا انجایی که من اطلاع دارم این در فرار اضطراری به کُلی قفل بوده است.
در مورد تمیز نبودن تالار هم بیاد دارم؛ در فروردین ۱۳۹۵بعد از استعفای بنده وقتی به درخواست اقای جنتی وزیر سابق با آقای مرادخانی حدود ۲ ساعت در خدمتشان بودیم و در مورد مشکلات مختلف صحبت کردیم من حتی به ۲ هفته تمیز کردن تالار و آمدن چینیها اشاره کردم؛ آقای مرادخانی گفتند این کارها که دیگر جزو وظایف مدیر هنری نبوده است.
درست به یاد دارم همان روزها در حضور چند تن از افراد مسول تالار با نگرانی مطرح کردم که اگر خدای نا خواسته روزی حریقی در این در تالار روی دهد به خاطر این سهل انگاری معاون وزیر و مدیردفتر موسیقی و مدیر عامل بنیاد رودکی را قطعا زندانی خواهند کرد، متاسفانه واکنش این آقایان با کمی لبخند و تمسخر همراه بود.»