نصرت الله زرگر| نوازنده| نوازنده چگور| موسیقی محلی
نوازندهای که ماشینش را در ازای پیدا شدن سازش میدهد
او میگوید: درخواست کردم آدرس خود را بدهد تا من سند ماشینم را به نام او بزنم؛ من آن روز قسم خوردم که اگر به سازم برسم، پای قولی که دادم هستم و الان هم میگویم که اگر ساز من را کسی به من تحویل دهد، بدون هیچ حرف و حدیث و شکایتی ماشینم را به او میدهم.
ایران آرت: نامش «نصرتالله زرگر» و استاد نوازندگی است؛ نوازندگی با «چُگور»؛ سازی اصیل و سنتی که از رده سازهای زهی است و در میان روستاییان و ترکان و ترکمانان رواج دارد. این استاد موسیقی شاید تا به حال چند ۱۰ ساز چگور در دست گرفته است اما او میگوید که یک ساز است که هیچ گاه از یادش نمیرود و آن همان سازی است که حدود ۳ سال پیش از او به سرقت رفته است؛ چگوری که «نریمان تخت آبنوسی» از بهترین سازندگان ساز آن را پیش از فوتش ساخته بود آن هم نه برای پول که برای به یادگار ماندن نزد شاگردش؛ سازی که چند دست چرخید تا به نصرتالله زرگر رسید اما این ساز ارزشمند امروز دیگر نزد صاحبش نیست.
نصرتالله زرگر درباره ماجرای به سرقت رفتن این ساز و تاریخچه آن گفتوگویی با ایسنا پلاس انجام داده که در ادامه میخوانید:
از ماجرای سرقت ساز بگویید؛ این اتفاق چگونه رخ داد؟
یکی از رسوماتی که در میان نزدیکان ما رایج است این است که زمانی که کسی در بستر بیماری قرار میگیرد، نوازنده یا خوانندهای آشنا را بر بالین او میرود تا برای آن بیمار بنوازد و بخواند.
یکی از روزهای سال ۹۹ مادر یکی از دوستانم در بستر بیماری بود و او خواسته بود تا من بر بالینش بروم و ساز بزنم و برایش بخوانم تا دلش خوش شود؛ من هم به منزل آنها رفتم. دوستم چندین ساز شکسته نیز داشت که از من خواست آنها را برای تعمیر همراه خودم ببرم؛ در مسیر بازگشت، ساز خودم را در صندوق عقب ماشین پژویی که داشته قرار دادم و الباقی سازها را روی صندلی عقب ماشین گذاشتم و وقتی به خونه رسیدم فراموش کردم که ساز خودم را بردارم. بعد از چند روز که برای نوازندگی در در مراسمی دعوت شده بودم، یادم آمد که سازم را در صندوق عقب ماشین گذاشته بودم اما وقتی درب صندوق عقب ماشین را باز کردم، دیدم که سازی در کار نیست و به سرقت رفته است.
همان ایام که به برنامهای در رادیوی کرج به عنوان مهمان دعوت شده بودم، از دزدی که سازم را به سرقت برده بود درخواست کردم که سازم را به رادیوی کرج تحویل دهد و آدرس خود را نیز بدهد تا من سند ماشینم را به نام او بزنم؛ من آن روز قسم خوردم که اگر به سازم برسم، پای قولی که دادم هستم و الان هم میگویم که اگر ساز من را کسی به من تحویل دهد، بدون هیچ حرف و حدیث و شکایتی ماشینم را به او میدهم.
چرا این ساز آنقدر برای شما اهمیت دارد که برای در دست گرفتن دوباره آن حاضر هستید که ماشین خود را به سارق آن بدهید؟
این ساز، چگوری بود که ۲۰ سال به آن دل بسته بودم و آخرین ساز مرحوم نریمان تخت آبنوسی بود؛ این ساز برای پول ساخته نشده بود. استاد نریمان یکی از سازبندها و سازندگان ساز نامی ایران بود. عود، ۳ تار و چگور های او خیلی معروف است و بسیاری که امروز در خارج از کشور هستند همچنان سازهای ساختهی دست استاد نریمان را دارند.
«این ساز برای پول ساخته نشده بود» یعنی چه؟
استاد نریمان وقتی که در قید حیات بود شاگردی به نام صفرعلی مقصودی داشت؛ استاد نریمان و شاگردش به هم قول داده بودند که هر کدام برای دیگری سازی را به یادگار درست کنند. استاد نریمان ساز صفرعلی را درست کرد و به او تحویل داد اما وقتی صفرعلی ساز استاد نریمان را درست میکرد، نریمان فوت کرد. بعد از فوت نریمان، صفرعلی سازی که برای نریمان درست کرده بود را به عاشیق غیاث جباری که از خوانندههای بزرگ ترک زبان است، داد. اما سازی که نریمان برای صفرعلی درست کرده بود بعد از چند دست چرخیدن، به من رسید.
من نیز ۲۰ سال بود این ساز را داشتم و با آن نوازندگی میکردم و استادان بزرگی نیز با آن نواخته بودند به همین دلیل نیز بعد از این همه سال، هیچ گاه صفحه ساز را پاک نکرده بودم چراکه جای دستان اساتید بزرگی روی آن مانده بود و همین موضوع نیز برای من بسیار ارزشمند بود. بعد از آن ساز، آقای سانی خانی که از شاگردان صفرعلی مقصودی است ۱۰-۱۲ ساز برای من ساخت اما من همچنان به آن سازی که داشتم علاقه دارم هنوز هم از یادم نرفته است؛ هیچ سازی جای آن ساز را برای من نگرفته است.
سازی که استاد نریمان ساخته بود، چگونه به دست شما رسید؟
سازی که نریمان برای صفرعلی ساخته بود از صفرعلی به عاشیق مسیحالله رضایی رسید. این دو با هم رفاقت داشتند و من نیز با عاشیق مسیحالله دوست بودم و نسبت به یکدیگر ارادت داشتیم؛ او سواد خواندن و نوشتن نداشت اما حافظه خوبی داشت؛ به همین دلیل نیز من برای او از روی کتاب اشعاری از شعرایی نظیر تیلیم خان و خسته قاسم میخواندم و او با ضبط کوچکی که داشت و صدای من را ضبط میکرد و بعداً با گوش دادن به اشعار ضبط شده، آنها را حفظ میکرد و میخواند؛ ما رفت و آمد خانوادگی داشتیم و رفیق و هم محل بودیم و عاشیق مسیحالله نیز تمایل داشت سازش را به من بدهد که در نهایت نیز این اتفاق افتاد و سازی که به دست استاد نریمان ساخته شده بود، به من رسید.
کدام اساتید با این ساز نواخته بودند؟
نوازندهها رسم و رسوماتی دارند که اگر در مجلسی حاضر باشند که استادی در آن حضور دارد، فردی که نوازنده است از جایگاه شاگردی و ادب نوازندگی، ساز خود را در اختیار استاد میگذارد تا او بر ساز شاگرد مضرابی بکشد تا شاگرد نوازندگی خود را شروع کند. با سازی که از استاد نریمان به من رسیده بود اساتیدی نظیر عاشیق اسماعیل شاهمرادی، عاشیق بالاخان دانش بیات، عاشیق غیاث جباری، عاشیق کتابعلی زرگر و عاشیق مسیحالله رضایی نولخته بودند و اثری از انگشتان آنها روی ساز وجود داشت. من آن ساز را خیلی دوست داشتم و آرزو دارم که باز هم آن را در دست بگیرم. از خدا میخواهم که این ساز به دست اهلش افتاده باشد و او نیز آن را تمیز نگه دارد و نشکندش تا از بین نرود. اگر از این ساز بخوبی مراقبت شود شاید تا ۳۰۰ یا ۴۰۰ سال دیگر از بین نرود چراکه استادی چیرهدست آن را درست کرده است.