کریستف رضاعی: تهیهکننده فیلم مانی حقیقی گفت تایتانیک میخواهیم!
معدود موسیقیهای او بودند که از سوی عامه مردم شنیده و فراگیر شوند تا اینکه این اتفاق بالاخره بعد از سالها برای رضاعی افتاد. او موسیقی فیلم «در دنیای تو ساعت چند است» صفی یزدانیان را ساخت و ناگهان همچون معجزهای که برای یک آهنگساز منتظر رخ بدهد، خبرهای خوب از راه رسید
ایرانآرت: کریستف رضاعی، آهنگساز، بیش از ١٥ سال است که به صورت مداوم در فعالیتهای موسیقایی نوینی که در ایران اتفاق میافتد حضور دارد. او نزدیک به ١٥ موسیقی فیلم نوشته که تمامی آنها حاصل همکاریهای او با کارگردانان سرشناس سینمای ایران؛ از داریوش مهرجویی و مانی حقیقی گرفته تا مازیار میری و شهرام مکری هستند، اما معدود موسیقیهای او بودند که از سوی عامه مردم شنیده و فراگیر شوند تا اینکه این اتفاق بالاخره بعد از سالها برای رضاعی افتاد. او موسیقی فیلم «در دنیای تو ساعت چند است» صفی یزدانیان را ساخت و ناگهان همچون معجزهای که برای یک آهنگساز منتظر رخ بدهد، خبرهای خوب از راه رسید؛ چه معجزهای بهتر از شنیدهشدن میلیونی؟ این همان اتفاق پیشبرندهای است که اهالی هنر عمری را صرف آن میکنند به امید آن؛ جرقهای که روشن میشود و ادامه مسیر را روشن میکند. کریستف رضاعی هم پشتبند «در دنیای تو...» و شنیدهشدنش، موسیقی شنیدنی «اژدها وارد میشود» را ساخت؛ موسیقیای که بار دیگر توانایی او نهتنها در آهنگسازی برای سینما که برای سازهای کوبهای را به رخ کشید و او ایندفعه هم از پس آزمون سخت کارکردن با مانی حقیقی که بسیار با موسیقی و فلسفه آشناست برآمد. بلافاصله سیمرغ هم با «نگار» سراغش آمد. حالا کریستف رضاعی با خیالی آسودهتر فعالیتهایش را انجام میدهد. سمیه قاضیزاده در روزنامه شرق با او گفتوگویی ترتیب داده. بخشهایی از ناگفتههای او درباره ساختن موسیقی فیلم «اژدها وارد میشود» را در ایرانآرت میخوانید:
*قبل از فیلم آبادان با آقای حقیقی تجربه کار تبلیغات داشتم و این باعث شد به زبان مشترکی برسیم و بتوانیم با یک جمله همدیگر را بفهمیم. در آبادان خیلی زود به یک سلیقه مشترک رسیدیم. در کنعان، هم با آقای حقیقی مواجه بودم و هم تهیهکننده که گاهی میتواند یکی از اصول کار باشد. تهیهکننده به من گفتند یک موسیقی ماندگار برای این فیلم میخواهم؛ مثل فیلم تایتانیک. کسانی که در موسیقی سررشته ندارند، با کلامی دیگر درباره خواستههایشان صحبت میکنند که باید منظورشان را کشف کنید و بفهمید. در این زمینه مانی حقیقی دستم را خیلی باز گذاشت و گرچه نمیشود پیشبینی کرد که یک موسیقی ماندگار است یا نه، اما اتفاقی که درباره کنعان افتاد، رضایتبخش بود. در اژدها وارد میشود، صحبتهایمان را کردیم، منظورشان را توضیح دادند، فیلم تمامشده را دیدم، سکانسی را که فکر میکردم مناسب است انتخاب کردم و رویش موسیقی گذاشتم. آقای حقیقی موسیقی را شنیدند و گفتند خوب است؛ اما با تصوری که از موسیقی داشت هماهنگ نبود. از اول روی آن بحث کردیم و بعد یکسری گروههای موسیقی خارجی را معرفی کردند و گفتند وقت نوشتن سناریو به این موسیقیها گوش میدادند. این تأثیر ناخودآگاه موسیقی برایم خیلی جالب بود. بعد از گوشدادن به این موسیقیها و صحبتکردن، به موسیقیای رسیدیم که عملا موسیقی خودم شد. وقتی ذهنیت کارگردان و آهنگساز ترکیب میشود، میشود، دانه موسیقی در آن رشد کند و موسیقی فیلم خوبی از آن به وجود بیاید.