شروین حاجی پور، شروین، آهنگ برای
انتقاد روزنامه دولت از آهنگ شروین/ «برای» دغدغه اقتصادی ندارد و موضوع انقراض پیروز چندان برای جامعه مهم نیست
روزنامه ایران در تحلیلی راجع به آهنگ «برای» نوشت: مساله اساسی اینجاست که اگر این ترانه به صورت اصیل و برمبنای نارضایتی های اجتماعی شکل گرفته بود، آیا باز هم مضمون آن به مضامین موجود محدود می شد یا مضامین دیگری در آن به شمار می رفت؟ هیچ موضوعی از قبیل بیکاری، گرانی، تورم، مشکلات اقتصادی و نارضایتی های اقتصادی به طور پررنگ در آن به چشم نمی خورد و این موضوع قابل تامل است.
ایران آرت: ایران، روزنامه رسمی دولت با انتشار یادداشتی به قلم ایلیا داوودی، از مضمون ترانه «برای» با صدای شروین حاجیپور که اخیرا برنده جایزه گرمی بهترین ترانه در بخش «بهترین ترانه برای تغییرات اجتماعی» شد، انتقاد کرد.
در ابتدای این یادداشت آمده است: یکی از موضوعات قابل توجه در اتفاقات اخیر تولید اثری با عنوان «برای...» از سوی شروین حاجی پور بود. او متن این ترانه را بر اساس توئیت هایی ساخته است. ویدئوی او تعداد بازدید قابل توجهی داشت و در همان روزهای نخست انتشار دست به دست شد و توانست به یکی از نمادهای جریان شورش کننده تبدیل شود. اما نکته قابل توجه درباره این ترانه آن است که هیچگونه مضمونی تحت عنوان مضامین اقتصادی و حتی مضامینی که مرتبط با مشکلات جامعه باشد، در آن به چشم نمی خورد. مساله اساسی اینجاست که اگر این ترانه به صورت اصیل و برمبنای نارضایتی های اجتماعی شکل گرفته بود، آیا باز هم مضمون آن به مضامین موجود محدود می شد یا مضامین دیگری در آن به شمار می رفت؟ هیچ موضوعی از قبیل بیکاری، گرانی، تورم، مشکلات اقتصادی و نارضایتی های اقتصادی به طور پررنگ در آن به چشم نمی خورد و این موضوع قابل تامل است.
روزنامه رسمی دولت در ادامه مینویسد: این ترانه را نه یک ترانه اجتماعی بلکه یک ترانه رسانه ای باید قلمداد کرد. ترانه، اولا به حالت کلی مضامینی را بازگو می کند و ثانیا مضامین مهمی هم که در شعر قرار دارند، مضامینی هستند که عمدتا سوژه های خود را از رسانه ها گرفته اند. به این ترتیب شاید این نکته قابل اعتنا باشد که ذهن جامعه ایرانی تا چه اندازه از رسانه و موضوعاتی که رسانه برای او مساله می کند، تاثیر پذیرفته است.
در بخش دیگری از این مطلب آمده است:موضوع دیگری که می توان درباره ترانه و مضامین آن در نظر گرفت، فاصله ترانه از ذهن عموم جامعه است. مضامین ترانه، مضامینی نیستند که تمام جامعه برای آن اهمیت قائل باشند. برای نمونه مساله انقراض یوزپلنگی به نام پیروز چندان برای جامعه مساله مهمی نیست که بخواهد در چنین بزنگاهی و برای چنین اعتراضاتی آن را به عنوان خواسته اصلی خود قلمداد کند.
در انتها نوشته شده است: موسیقی «برای...» بیشتر یک موسیقی نمادین و دکوری است که می تواند در عالی ترین حالت خود، تزئینی برای حرکت های کف خیابان باشد و طبیعتا هیچگونه خطری هم به دنبال ندارد. دغدغه های موسیقی «برای...» دغدغه هایی ملی نیستند و اینگونه نیست که تمام کشور در مناطق مختلف با آن ارتباط برقرار کنند، بلکه دغدغه های جمع محدودی از شهروندان در برخی شهرها را پوشش می دهد. «برای...» نه موسیقی اعتراض و خشم که موسیقی سرخوردگی، انفعال و اندوه است.