محمود سالاری، لغو کنسرت ها، لب زدن خواننده ها
محمود سالاری: نماینده هنرمندان نیستم، نماینده دولت هستم/ دولت نمیتواند پول بیتالمال را به هنرمند دهد که کار دلش را انجام دهد
در تمام دنیا قیمت بلیت کنسرتهای موسیقی بالاست، هر چند کنسرتهایی با قیمتهای پایین نیز هست و طبقات مختلف هم براساس توان اقتصادی، نیاز روحی و روانی و فرهیختگی شان میتوانند انتخاب کنند که از چه نوع کنسرتی بهرهمند شوند. تئاتر نیز در تمام دنیا، هم قیمت بالا دارد و هم قیمت متوسط اما همه نمیتوانند تئاتر ببینند. تئاتر برای یک طبقه خاص است، آن بخشی که برای طبقه عمومیتر است، سینماست.
ایران آرت: محمود سالاری، معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفتگو بلندی با محوریت موسیقی با ایرنا انجام داده که در رسانه ها بازتاب بسیار داشت، گزیده آن تقدیم تان می شود:
_ اینکه هنرمندان بگویند نماینده ما هستید، چنین موضوعی صحت ندارد. برخی از هنرمندان علاقهمند به یارکشی هستند، من نماینده هنرمندان نیستم، نماینده دولت جمهوری اسلامی ایران هستم و باید منویات آن را اجرا کنم.
_ معاون هنری نیامده است تا هنرمندی، خلاف سیاستهای کلان نظام جمهوری اسلامی ایران عمل کند و دولت از او حمایت کند. قرار نیست چنین اتفاقی رخ بدهد. قرار است سیاستهای جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر مفاهیم انسانی و اسلامی در حوزههای مختلف هنری را اجرایی کنیم. اگر هنرمندی با این سیاستها و تفکر علاقهمند بود، همراهی و مفاهیم اخلاقی را ترویج کند، روی چشم ما جای دارد و حتما در خدمتش هستیم.
_ اگر هنرمندی بخواهد بیاخلاقی یا اخلاق لیبرالی را ترویج کند، دلیل ندارد دولت از او حمایت کند. هر فردی که میخواهد به جمهوری اسلامی توهین کند، پولش را از همان افرادی بگیرد که به او میگویند توهین کند. چه ضرورتی دارد دولت از او حمایت کند؟
_ پول توهین به جمهوری اسلامی ایران، از جمهوری اسلامی ایران نمیتواند تامین شود. حمایتها فقط شامل جریانی از هنر است که بتواند منشور هنر جمهوری اسلامی ایران را که امام خمینی (ره) بیان کردند، تقویت کند. هر کس در این جریان و تقویت آن هست، حتما حمایت میشود.
_ برخی از هنرمندان معتقدند هنر کار دلی است و میخواهند کار دلشان را انجام دهند. دولت نمیتواند پول بیتالمال را به هنرمندی بدهد که کار دلش را انجام دهد. از لحاظ اخلاقی، شرعی و عرفی قائل به این موضوع نیستم. هر فردی که میخواهد کار دلش را انجام دهد، چه خوب که انجام میدهد؛ منابع مالی اش را از جای دیگری تامین کند. منابع مالی دولت جمهوری اسلامی ایران، مختص آثاری است که بتواند جریان هنر اصیل و والای انقلاب اسلامی را پیش ببرد و این دستهبندی ماست.
_ برخی از گروههای هنری میخواهند با اقداماتی، فعالیت هنری آنان متوقف شود و با این روش مشهور شوند یا به این بهانه اغتشاشی ایجاد کنند. متاسفانه گاهی اوقات در برخی از گروههای جوان به صورت تعمدی با چنین رفتارهایی مواجه هستیم. هیچ تعمدی در تعطیل کردن یا توقف اجرای یک اثر هنری وجود ندارد و بنای فعالیتها بر تعامل است و در حال حاضر در همه سالنهای تهران شاهد اجرای آثار هنری هستیم.
_ در حوزه موسیقی وقتی شورای نظارت یا شورای ارزشیابی، مجوزی را صادر میکند، ما پای آن مجوز میایستیم حتی اگر در استانی اتفاقی بیفتد، مبنی بر اینکه جلوی اجرایی گرفته شود. هر چند این موضوع بارها پیش آمده، خودم طی تماس تلفنی با مسئولان مربوطه موضوع را پیگیری کردم یا محمد الهیاری مدیرکل دفتر موسیقی موضوع را پیگیری کرده است و تلاش کردیم که قانون اجرا شود. همه سخن ما این است که فصلالخطاب همه هنرمندان و دست اندرکاران حوزههای هنر، قانون باشد و همه ما به قانون پایبند باشیم.
_ کنسرت، یک کار زنده است.، ممکن است خوانندهای، روی صحنه، یک لحظه قندش بالا پایین شود یا به دلیل اتفاق یا رفتاری اعصابش تضعیف شود و عنان اختیار کلام از دستش خارج شود و رفتار نسنجیده ای انجام دهد که شورای تخلفات در استانها و شورای عالی تخلفات در تهران، به چنین موضوعهایی رسیدگی میکند. اینها جرم است، خواننده حق ندارد روی صحنه به مخاطبش بیاحترامی کند یا حتی اثر یا قطعهای را به صورت لب زدن اجرا کند. اگر چنین موضوعی محرز شود، جرم است و شورای تخلفات برخورد جدی را با تهیهکننده، کنسرتگذار و خواننده دارد.
روند اجرای کنسرت موسیقی این گونه نیست که خوانندهای روی صحنه بخواهد قطعات مورد نظر را به صورت لب خوانی اجرا کند. این ظلم به برخی از هنرمندان است. خواننده یا هنرمندی که روی صحنه حاضر میشود، همه مراحل قانونی را طی می کند.
_ اگر در شورای تخلفات محرز شود که خواننده به صورت لب خوانی اثری را اجرا کرده حتما با آن برخورد میشود و تاکنون هم این اتفاق رخ داده و در مواردی نیز خواننده اجرایش را دیرتر از مدت زمان مشخص آغاز کرده است و جرایمی از جمله دو ماه ممنوعالکاری و تعلیق فعالیت خواننده اعمال شده است. خواننده حتما باید جریمه بشود، چون حقوق مخاطب را تضییع کرده است. براساس قانون، خواننده نباید حقوق مخاطب را تضییع کند.
_ در سه ماهه اول امسال ۱۲۶ کنسرت موسیقی در تهران اجرا شده و در مواردی بعضی از کنسرتها دو نوبت (سانس) بودند که در مجموع حدود ۳۲۸ کنسرت با نظارت کارشناسان معاونت هنری اجرا شده و شاید در دو تا سه مورد از آنها، خواننده به صورت لب خوانی اثری را اجرا کرده باشد اما نمیتوان گفت که تمامی این اجراها به صورت لب خوانی بوده است.
_ آیا خوانندهای که مجوز تکآهنگ میگیرد، میتواند اجرای صحنهای هم داشته باشد، پاسخ منفی است. در این زمینه قانون و آییننامه وجود دارد و خوانندهای پس از سه تا پنج سال مجاز به اجرای صحنهای است.
_ بعضی از تقاضاهای اهالی موسیقی در اختیار دولت است و قابلیت عملیاتی شدن دارد اما بعضی از تقاضاها، متغیرهایش به صورت تمام در اختیار دولت نیست. بعضی از قالبهای هنری در یک شرایط سیاسی و اجتماعی خاص از بین میرود و فراموش میشود یا بعضی از قالبها رشد میکند و دیده میشود. انگیزشهای اجتماعی
بعضی از قالبهای هنری در یک شرایط سیاسی و اجتماعی خاص از بین میرود و فراموش میشود یا بعضی از قالبها رشد میکند و دیده میشود. انگیزشهای اجتماعی و عطش جامعه در رشد یا از بین رفتن اثر هنری مهم هستند.
چرا امروز فردی خانهاش را با خشت و گل نمیسازد؟ اگر به فرض، دولت با ایدهها و طرحهای مختلف و نامیدن خانههای خشت و گلی به عنوان میراث فرهنگی، سعی کند تا مردم خانههایشان را به این صورت بسازند، اما باز هم کسی خانهاش را خشت و گلی نمیسازد. چون آن اقتضائات از بین رفته است. بسیاری از جنبشهای هنری حاصل اتفاقات اجتماعی هستند. تا بسترهای اجتماعی را ایجاد نکنیم، نمی توانیم شاهد یک اتفاق هنری باشیم. در بهترین حالت میتوانیم کار موزهای آن را انجام بدهیم و دولت میتواند از گونهای سازنوازی یا بخشی از موسیقی مقامی یک منطقه حمایت کند اما فراگیرشدن آن نیازمند انگیزش و عطش اجتماعی است.
اگر اکنون کنسرتی از بهترین دونلینوازی از شیرمحمد اسپندار را در تهران با وجود اختصاص اعتبار قابل توجه و تبلیغات برگزار کنید، چقدر بلیت این کنسرت فروخته میشود؟ آیا نسل جوان در این کنسرت حضور پیدا میکند؟ یک سری متغیرهای موسیقی مقامی و موسیقی سنتی دست دولت نیست. دولت میتواند با برگزاری جشنواره موسیقی نواحی که هر سال برگزار میکند، از این موسیقی حمایت کند که در این جشنوارهها نیز هر ساله تعدادی اجراها و نوازندههای خوب شناسایی میشوند.
زمانی که برنامه و کنسرتی از سهتارنوازی استاد جلال ذوالفنون برگزار میشد، نسل نوجوان و جوان مشتاق میشدند که نواختن ساز سهتار را بیاموزند اما امروز این نیاز تا حد زیادی از بین رفته است، نوجوانان و جوانان ما مشتاق هستند تا ساز دیگری را بیاموزند که جهانی باشد. ما میتوانیم تلاش کنیم که این اتفاق نیفتد اما اصل و واقعیت این است که باید آن عطش در جامعه ایجاد شود. این نسل باید بداند که نینوازی استاد محمد موسوی چقدر ارزشمند است و نواختن این ساز را بیاموزد...
_ سیاست ما حمایت از موسیقی سنتی و مقامی است اما آن بخشی که نیازمند متغیر جامعه و پاسخ به نیاز جامعه است، دست ما نیست. باید نیاز و عطش ایجاد شود، ما موظف هستیم جلوی رواج موسیقی ناشایست را بگیریم و موسیقی شایسته را ترویج کنیم.
_ باور من هم این نیست که در دورههای گذشته، مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عمد به یک گونه موسیقی خاص توجه کردند و آن را پرورش دادند و به گونهای دیگر موسیقی بیتوجه بودند. به نظر من کنسرت موسیقی که برگزار و بلیتش با شدت و حدت خاصی فروخته میشود، یک اتفاق عادی در جامعهای است که نیازش را با آن نوع موسیقی برطرف میکند و در یک دورهای این نوع موسیقی توانسته خودش را پیش ببرد.
_ در ماه های اخیر شاهد برگزاری کنسرت موسیقی به رنگ صدا همایون شجریان و کنسرت نمایش سیصد بودیم که عمدتا در حوزه موسیقی سنتی هستند و تعداد مخاطبان قابل توجهی از این کنسرتها استقبال کردند؛ به این دلیل که چنین آثاری به نیاز مخاطبان پاسخ میدهند، هر چند بلیت بعضی از کنسرتهای موسیقی سنتی نیز به دلیل اینکه آهنگسازان و نوازندگان نیاز امروز جامعه و مخاطبان را نمیدانند، به فروش نمیرسد.
_ قیمت بلیت کنسرت تابعی از متغیرهای زیرساختی است؛ سالنهای اجرای کنسرت متعلق به وزارت ارشاد نیست و اجاره بهای سالنها دو برابر شده است. همچنین هزینههای جانبی نسبت به سالهای گذشته تغییر کرده است. مثلا به دلیل افزایش قیمت دلار و یورو، برای تهیه یک میکروفون باید هزینههای بسیاری پرداخت که این موضوع بر قیمت بلیتها تاثیر میگذارد.
در تمام دنیا قیمت بلیت کنسرتهای موسیقی بالاست، هر چند کنسرتهایی با قیمتهای پایین نیز هست و طبقات مختلف هم براساس توان اقتصادی، نیاز روحی و روانی و فرهیختگی شان میتوانند انتخاب کنند که از چه نوع کنسرتی بهرهمند شوند. تئاتر نیز در تمام دنیا، هم قیمت بالا دارد و هم قیمت متوسط اما همه نمیتوانند تئاتر ببینند. تئاتر برای یک طبقه خاص است، آن بخشی که برای طبقه عمومیتر است، سینماست.
_ متاسفانه آثار موسیقایی بدون مجوز در فضای مجازی منتشر میشود و برخی تصور میکنند چون این آثار در فضای مجازی منتشر شده پس مجوز دارند.