رپ برای تبلیغ تن ماهی و غلامرضا نیکخواه آری اما برای رپرها زیر زمینی؟!
سبک موسیقی رپ در ایران همچنان عنوان «زیرزمینی» را یدک میکشد و طرفداران زیادی هم دارد اما ...
ایران آرت: علیرضا سعیدی در مهر نوشت: ...... سبک موسیقی رپ در ایران همچنان عنوان «زیرزمینی» را یدک میکشد و طرفداران زیادی هم دارد، در عیانترین شکل ممکن از تریبون تلویزیون به بهانه تبلیغ یک برند تن ماهی به گوش مخاطبان میرسد. این تناقض آنجا آشکارتر شد که طی هفتههای اخیر در جریان پخش یکی از برنامههای ویدئویی در پلتفرمها، نیز همین سبک موسیقی به بدترین شکل ممکن توسط یکی از بازیگران و شرکت کنندگان اجرا و با واکنش تند و تیز فعالان این گونه موسیقایی روبهرو شد.
یکی از نقاط مغفول مانده و کمتر پرداخته شدهای که اتفاقاً معرف بسیار درست و خوبی برای بیان تعدد سلایق مدیریتی رسانه ملی در حوزه موسیقی است، همین تبلیغات بازرگانی است که در این قالب تصویری رنگارنگ بعضاً موسیقیهایی پخش میشود که به معنا و مفهوم واقعی کلمه «خط قرمز» آثاری محسوب میشوند که تحت هیچ شرایطی اجازه ارائه در برنامههای تلویزیونی و موسیقایی را ندارندشرایطی به شدت شگفتانگیز که با وجود ممنوعیتها و محدودیتهایی که برای تولید و عرضه این سبک آثار موسیقایی در فرآیند و نظام رسمی توزیع محصولات موسیقایی کشورمان وجود دارد، اما به راحتی هرچه تمامتر در برخی از آگهیها استفاده شده و تقریباً تفاوت چندانی هم با اصل و جنس موسیقی که از آن به عنوان موسیقی رپ یاد میکنیم ندارد، گو اینکه ناظران و کارشناسان ممیزی در این زمینه یا چشمها را بستهاند و نمیدانند ماجرا چگونه است؟
یا اینکه آنچه بهعنوان «محتوای موسیقی» آثار مرتبط با تبلیغات و آگهیهای تلویزیونی برای مجوز ارسال میشود، همانی نیست که در خروجی مشاهده میکنیم؟ بُعد سوم هم میتواند ریشه در ملاحظاتی داشته باشد که گویا آگهیهای تلویزیونی را از قواعد و قوانین مرتبط با جریان اصلی فعالیتهای موسیقایی مستثنی میکند.
اساساً پرداخت درست و جامع به موسیقیهایی که در حوزه آگهیهای تلویزیونی، هم در شبکههای مختلف رسانه ملی و هم در پلتفرمها مورد استفاده قرار گرفته، نیازمند نگاهی کارشناسانه و مبتنی بر علوم موسیقایی است. اما در این میان آنچه مورد اهمیت است توجه به نکاتی است که در این حوزه میتوانیم به آن اشاره کنیم. اشاراتی از قبیل سوءاستفاده محض برخی از شرکتهای تبلیغاتی از فقدان قوانین سخت گیرانه در حوزه «کپی رایت» که به آنها اجازه استفاده و بهره برداری از هر نوع موسیقی ایرانی و جهانی را داده و فضایی را پیش روی مخاطبان قرار داده که در برخی از تبلیغات تلویزیونی موسیقی به کار گرفته شده، ملهم از بهترین و برترین آثار موسیقایی دنیاست. موسیقیهایی که اگر چه در تمام دنیا در اشکال مختلف محل اقتباس و استناد برای ساخت موسیقیهای دیگری بوده، اما بدون تردید قوانین سفت و سخت حقوقی مرتبط با مالکیتشان آن قدری که در کشورمان آزادانه است، اجازه هر کاری را به آنان که تصمیم به اقتباس دارند، نمیدهد.
حال شما تصور کنید در این چارچوب، ملودی و تم اصلی چنین موسیقیهای متفکر و اندیشمندانهای که در میان مخاطبان جدی موسیقی جایگاه مهمی دارد، منبع اصلی موسیقی تبلیغاتی شده که به اصطلاح در آن از چیپس و پفک و مواد غذایی دیگر حرف میزنند.
گرچه به نظر میرسد، مافیای موجود در تبلیغات تلویزیونی و سایر بسترهای رسانهای آن قدر قدرت و نفوذ دارد که اجازه کنکاش و تحلیل رسانهای بیشتر به خبرنگاران برای بررسی موارد یاد شده و بسیاری از اما و اگرهای موسیقایی دیگر، ورود به این شریان مهم اقتصادی را ندهد، اما به نظر میآید دیگر وقت آن رسیده که محتوای موجود در این آگهیهای تلویزیونی و پرمخاطب که محل مهمی برای فعالیتهای اقتصادی و سودآورانه است، مورد واکاوی و سنجش کیفی گستردهتری قرار گیرد...
آیا وقت آن فرا نرسیده که یک بار برای همیشه با طرح مسالههایی که میتواند دربرگیرنده ابعاد مختلفی برای تولید اثر موسیقی باشد به پاسخهای درستی رسید.