اظهارات تند مختاباد: از اسلام و مسلمانی تنها غضب و خشونت را برگرفتهاند/ «ربنا» با دستور رئیس و مدیر از بین نمیرود
سیدابوالحسن مختاباد - روزنامهنگار و پژوهشگر تاریخ موسیقی ایران گفت: تاریخ همین هشت ساله و تشعشعات دولت هزاره سوم ثابت کرده است که خس و خاشاک چه کسی است و چه کسانی بر دامن این مرز و بوم چنان گرد و غباری افشاندند که دهها دولت هم قادر به پاک کردن آن نیستند؟
ایران آرت: مختاباد گفت: به گمانم ربنای استاد شجریان و پخش شدن یا نشدن آن به موضوعی سیاسی تبدیل شده است؛ چراکه وجهی از شخصیت استاد شجریان به دلیل اظهار نظرهایی که کردند، رنگ و صبغهای سیاسی گرفت. اما این تنها بخش بسیار کوچکی از وجه شخصیتی استاد است و نه وجوه دیگر ایشان که عمدتا هنری، اجتماعی و فرهنگی است. طبیعی است که هر پدیدهای که سیاسی شود موضع مخالفان، منتقدان و موافقان از منظر سیاسی مطرح میشود و وجوه اجتماعی و فرهنگی و هنری و مذهبی و دینی آن مغفول میماند، یا این که برای طرفین اهمیتی ندارد.
سیدابوالحسن مختاباد - روزنامهنگار و پژوهشگر تاریخ موسیقی ایران گفت: اما شخص خودم به "ربنا" و "مثنوی افشاری" به عنوان یک نماد مذهبی نگاه میکنم، همچنانکه به اذان مرحوم موذن زاده هم از این منظر نظر میکنم، یا مناجاتهای مرحوم ذبیحی که متاسفانه در حق ایشان هم در تمامی این سالها جفا شد و با نگاهی سیاسی مردم ما را از شنیدن چنین صدای ملکوتی محروم کردند و خوشبختانه و به مدد فضای مجازی صدای استاد ذبیحی بازگشتی پرشکوه داشته و دارد و حتی نشان میدهد که چقدر مناجاتخوانان ما، بخصوص استاد شجریان در خواندن همان مثنوی افشاری (مثنوی پیچ) تحت تاثیر خواندههای استاد ذبیحی بودهاند و حتی متن دعای ربنای خوانده شده از سوی استاد شجریان هم پیش از این از سوی استاد ذبیحی خوانده شده بود. او به ایسنا گفت: نمادهای مذهبی وقتی به رگ و پوست جامعه راه یافته باشند، با دستور من و شما و یا رئیس و مدیر از بین نخواهد رفت. اتفاقا استاد شجریان چه خود آگاه و چه ناخود آگاه به این ماجرا متفطن شده و هنگام نامه سال ۱۳۷۴ به رئیس وقت صدا و سیما از همین منظر این دو اثر را مستثنی دانستند و آقای علی لاریجانی هم بر خلاف برادرشان که این روزها اظهار نظر شاذی درباره کار استاد کردند، اجازه دادند که ربنا پخش شود.
او گفت: برخی اظهار نظرات نیز درباره کار استاد انجام شده است که آن را بیشتر اثر هنری دانستهاند و نه اثری ذوقی و دارای به قول عرفا«زبان حال»، یعنی این که این اثر استاد بیشتر تکنیکی است تا همانند اذان مرحوم موذن زاده اثری ذوقی و اشراقی. در حالی که این اظهار نظر تنها برای فردی که این اثر را میشنود صادق است و برای افراد دیگر نه؟ چرا که تاثیرگذاری آثار هنری از فردی به فردی دیگر تفاوت دارد. به همین دلیل است که حتی از زاویه فقهی ماجرا هم فقط فرد میتواند تعیین کند که یک موسیقی چه تاثیری بر او دارد و آیا او را به طرب میآورد یا به او ابتهاج روحی می بخشد؟
این پژوهشگر تاریخ موسیقی ایران همچنین گفت: اخیرا در مراسمی که درباره عدالت اجتماعی در شهر اوکلند کالیفرنیا و همزمان با نیمه شعبان برگزار شد و سخنران مراسم هم این موضوع را از لحاظ تاریخی و فلسفی در ادیان و مکاتب دیگر ردیابی کرده بود، وقتی از من خواسته شد که قطعهای را بخوانم، قطعه معروف «تو ای پری کجایی» مرحوم همایون خرم را با صدای جاودانه استاد قوامی و شعر زیبای استاد سایه، خواندم، چون حس کردم که عدالت اجتماعی همان پری گمشدهای است که همه به دنبال آنند. از این منظر ربنای استاد شجریان به دلیل پخش آن در سالهای متمادی خود به خود با نمادهای مذهبی دیگر همخوانی پیدا کرده است و مردم به وجه تکنیکی کار کمتر نظر میکنند و وجه مذهبی آن تاثیر بیشتری داشته و دارد. لجاجت صدا و سیما در عدم پخش این اثر هم تنها به ضرر صدا و سیماست و مخالف مشی جذب حداکثری و دفع حداقلی که رهبر معظم انقلاب دستور دادند.
مختاباد در پایان این مطلب، بیان کرد: اما من از منظر اخلاقی ماجرا هم به این کار نگاه میکنم. ما اگر ادعای مسلمان بودن و پیرو پیامبری با آن همه عظمت و خلق کریمانه داریم، باید توجه کنیم که یک استاد برجسته که این همه حق برگردن فرهنگ و هنر این مرز و بوم دارد، اکنون بیمار و گرفتار است و نیازمند توجه و گذشت. از قرار رافت اسلامی و گذشت در قاموس مخالفان و منتقدان استاد جایی ندارد و آنها از اسلام و مسلمانی تنها وجه غضب و خشونت آن را برگرفتهاند و از «رحماء بینهم» نیز خبری نیست و شجریان مسلمانزاده مشهد را همانند کافران میبینند و به سیاق «اشداء علی الکفار» با ایشان برخورد میکنند؟ چرا که در یک امر سیاسی نظری مخالف نظرشان داشته است. نظری که تاریخ همین هشت ساله و تشعشعات دولت هزاره سوم ثابت کرده است که خس و خاشاک چه کسی است و چه کسانی بر دامن این مرز و بوم چنان گرد و غباری افشاندند که دهها دولت هم قادر به پاک کردن آن نیستند؟