اردوان کامکار: موسیقی کابارهای یا سمفونیک، جای همه چیز عوض شده!
«جایگاهها عوض شده است، کاری نمیشود کرد.» اردوان کامکار در این گفت و گو از حواشی مسائل موسیقی معاصر می گوید.
ایران آرت: اردوان کامکار گفت: از نگاه من به هیچ طریقی نمیشود به موسیقی ضربه زد مگر از راه خودش. در شوروی سابق جریان کنترل هنر به این شکل بود که هنرمند باید در مدح نظام کمونیستی یا استالین و رهبران آن کشور اثر تولید میکرد که اصلا هنر نبود. یک نفر آمد و برای نابودکردن موسیقی پیشنهاد داد تا موسیقی را بهحال خودش رهاکنند تا مردم هر کاری میخواهند بکنند، حالا مشاهده میکنید که این کشور هیچ نوازندهای در سطح جهانی ندارد، درحالیکه ٤٠سال پیش بیشتر نوازندگان سازهای کلاسیک از روسیه بودند. اردوان کامکار در گفت و گویی با شهروند گفت: در ایران نیز همین اتفاق افتاده. من نمیتوانم جلوی جوان را بگیرم که سراغ فلان شکل موسیقی نرود، چون نمیتوانم تغذیهاش کنم و چیز دیگری به او بدهم. اگر به او بگویم که این را گوش نده، پیشنهاد دیگری برایش ندارم. وقتی به من و صدها نفر دیگر مانند من امکانات داده نشده تا برای این موسیقی کاری بکنیم چه میشود کرد؟ من ١٥سال داشتم که به هنرستان موسیقی میرفتم، به خاطر دارم که کاغذی به ما میدادند که وقتی ساز را در خیابان حمل میکنیم کسی جلومان را نگیرد و آن کاغذ درواقع اجازهنامهای برای حمل ساز بود تا این کار جرم محسوب نشود! خب در این شرایط چه انتظاری وجود دارد؟
این موزیسین بنام ایرانی ادامه داد: آن اتفاقات و برنامهها نتیجه امروز را میدهد، تقصیر جوانان هم نیست. به ما اجازه داده نشد تا کار کنیم و راه درست را تبلیغ کنیم. زمان بزرگانی چون صبا و خالقی همهچیز سرجای خودش بود، موسیقی قهوهخانه و کاباره در همان جاها اجرا میشد و موسیقی سمفونیک در تالار رودکی. اما الان جای هیچ چیز مشخص نیست، وقتی فلان خواننده که موسیقیاش مال قهوهخانه است در بهترین سالنهای تهران و ایران اجرا میکند این بدان معناست که جاهای ما عوض شده است. هر موسیقی به جای خودش زیباست و کابرد دارد. شما برای مراسم ختنهسوران یا عروسی یک نوع موسیقی لازم دارید که باید فردی از همان جنس را برایش بیاورید. کامکار گفت: برای موسیقی فرهنگ و هنر کشورت هم موسیقیدانی لازم است که تخصصش فرق کند، ولی وقتی جایگاهها عوض شده است، کاری نمیشود کرد. من هم در این فضا سردرگمم، به قول معروف سجادهام را گذاشتهام جلویم و عبادتم را میکنم، آن کاری را انجام میدهم که فکر میکنم درست است.
اردوان در پایان گفت: من خودم خیلی به مادیات نیاز دارم و حتی برای اینکه کارم بتواند سلیقه عموم مردم را تغییر دهد با افرادی کار کردم که در بین مردم پرطرفدار بودهاند، اما وقتی کار انجام شد و خروجی را دیدم فهمیدم چیزی که میخواستم این نیست یا برای خواننده دیگری کاری ساختم، بارها با او تمرین کردم و برایش توضیح دادم که این کار را باید چطور بخواند، اما نهایتا دیدم کار آنقدر بد شده که خجالت میکشم بگویم آن را من ساختهام. آخرش هم از بیروندادن آن اثر منصرف شدم، به کس دیگری هم نمیتوانم بدهم تا بخواند، چون برای آن شخص خاص قطعه را ساخته بودم.