حرفهای معنیدار لوریس چکناواریان: جنگطلبی به کینهتوزی و خودخواهی تبدیل میشود
لوریس چکناواریان، موسیقیدان معاصر معتقد است: تمام انسانها از هر قوم و نژاد و مذهبی که باشند در یک چیز با یکدیگر همعقیده هستند و آن نفرت از جنگطلبی است.
ایران آرت: لوریس چکناواریان نوشت: صلح و دوستی امری اکتسابی نیست و در ذات و ماهیت انسانها وجود دارد. انسانها در طول قرنها شاهد جنگهای بسیاری بودهاند که جان بسیاری از مردم بیگناه را گرفته است. نمونه بارز و هولناک این جنگها بدون تردید جنگ جهانی دوم بود که اغلب کشورهای دنیا درگیر آن شدند و چیزی در حدود پنجاهمیلیون نفر (بیش از جمعیت بسیاری از کشورهای دنیا) جان خود را بیدلیل از دست دادند و در نهایت نیز هیچکدام از طرفین پیروز واقعی این جنگ نشدند. چکناواریان در آرمان نوشت: در چنین جنگهایی که به دلیل جاهطلبی و خودخواهی رخ میدهند، حتی آنهایی که ادعای پیروزی در آن را داشتند (مانند استالین و روزولت) نیز در نهایت بازنده این جنگ بودند. زیرا جنگ یعنی خرابی، کشتهشدن انسانهای بیگناه و پس از پایان جنگ هر کدام از کشورها مجبور شدند تا سالها به بازسازی کشورهای خود بپردازند.
این البته بدین معنا نیست که انسانهای معمولی دوست ندارند مبارزه کنند اما معنای مبارزه در ادبیات آنها با مبارزه جنگطلبان تفاوت دارد. برای انسانهای نوعدوست، جنگ و مبارزه یعنی تلاشکردن برای رسیدن به اهداف. تمام انسانها این شانس را از قادر مطلق دریافت کردهاند که پا به دنیا بگذارند و بتوانند خود را به والاترین جایگاه انسانی برسانند و رسیدن به این جایگاه نیازمند تلاش و مبارزه است. راه رستگاری انسانها از هر جایی بگذارد، از جنگافروزی نمیگذرد. تمام انسانها از هر قوم و نژاد و مذهبی که باشند در یک چیز با یکدیگر همعقیده هستند و آن نفرت از جنگطلبی است. متاسفانه در طول تاریخ بسیاری از پادشاهان و فرمانروایان جهان جنگ را دستمایهای قرار دادهاند تا به اهداف خود برسند. انسانهای اندکی در جهان زیستهاند که طعم جنگ را نچشیده باشند. شاید همواره در طول تاریخ پرچم سفید نشانهای از صلح بوده اما انسانها معنای واقعی آن را درک نکردهاند. در بسیاری از کشورهای جهان که دم از صلح و دوستی میزنند، این کلیدواژهها به معنای واقعی وجود ندارند و در حد شعار و حرف باقی ماندهاند. شرایط زمانی بدتر میشود که ما آدمیان پس از سالها تنش با یکدیگر، پس از اینکه بهصورت کامل متضرر و ویران شدیم، به یاد صلح میافتیم، در حالی که صلح امری است که پیش از شعلهکشیدن آتش جنگ باید به آن برسیم.
باید بپذیریم که نهادهای بینالمللی نیز نتوانستهاند در برقراری صلح جهانی موفق عمل کنند. این جنگطلبی زمانی که در روحیه مردم عادی باشد، تبدیل به کینهتوزی و خودخواهی میشود. شاید یک انسان عادی نتواند جنگی را آغاز کند اما در طول زندگی روزمره، بارها و بارها با انسانهای دیگر میجنگد.