حاج قربان؛ از جادو با دوتار تا مقاومت در برابر هنرفروشی/ سرگذشت هنرمندی که به فارسی، ترکی و کردی آواز میخواند
او معتقد بود که اگر هنر وسیله امرار معاش شود ممکن است هنرمند از این طریق ابزار سوءاستفاده فرصتطلبان و مجبور به هنر فروشی شود و خودش نیز نسبت به این قضیه بسیار حساس بود.
ایران آرت: سیمین سلیمانی در اعتماد نوشت: امروز سیزدهمین سالمرگ حاجقربان سلیمانی است؛ از سمبلهای موسیقی فولکلور خراسان که گرچه زمانی در اوج با سازش وداع کرد و خود را به سکوتی طولانی سپرد اما جایی از زندگیاش بار دیگر به صرافت نواختن افتاد و به یار و همدم دیرینش، دوتار، برگشت. او بازگشته بود تا با وجود دوتار به اوجهای دیگری برسد و رسید. البته که دوستداران پیرمرد خوشصدا و صاحبِ آن انگشتان جادویی را حاجتی به معرفی او در این مختصر نیست اما گریزی نداریم از ذکر اینکه حاج قربان سلیمانی، این کشاورز ساکن علیآباد قوچان که راز خلقتش را در پنجه زدن به ساز و دم گرفتن به نواهای سرزمین آباییاش و گویش مادریاش یافته بود، همواره بر یک چیز تاکید داشت و آن، پرهیز از هنرفروشی بود. این بود که عمری پای فشرد بر سر این عقیده که بهتر است هنر وسیله گذران معیشت نشود.
به مناسبت 30 دیماه، سالروز درگذشت حاج قربان سلیمانی، سراغ مرتضی گودرزی، پژوهشگر، نوازنده دوتار، خواننده و شاگرد مستقیم او رفتم. گودرزی در نوجوانی سال 67، با حاجقربان آشنا شد؛ پدرش در اداره ارشاد قوچان شاغل و یکی از وظایفش پرداختن به وضعیت هنرمندان بود و به این واسطه، مرتضی هم بخت آن را یافت تا از احوال اهالی هنر منطقه مطلع شود و محضر حاجقربان سلیمانی را هم درک کند. این آشنایی از سال 74 به تلمذ در محضر حاج قربان انجامید. گودرزی انتشار چند آلبوم و فعالیتهای موسیقایی دیگر را در کارنامهاش دارد؛ آلبوم "پیوند" هم حاصل همکاری او با دولتمند خالاف، هنرمند شاخص موسیقی تاجیکستان است که روی آن نوشته شده "در پیوند موسیقی خراسان و تاجیکستان". گودرزی سفرش به تاجیکستان را مرهون هدایت و تشویق حاجقربان میداند و خاطره غمانگیزش این است که در روزهای پایانی اولین سفرش به تاجیکستان بود که خبر درگذشت حاجقربان را شنید.
در ابتدا میخواهم از پیشینه هنری حاج قربان سلیمانی بگویید؛ خانواده و کودکی ایشان با دوتار عجین بوده است.
بله، استاد حاجقربان سلیمانی فرزند کربلاییرمضان متولد سال ۱۲۹۹ شمسی در روستای علیآباد قوچان بودند. از دوران کودکی متاثر از نوای دوتار پدرش دل به این ساز سپرد. دوران کودکی حاجقربان مانند بسیاری از مردمان روستایی که از همان سن کم در کنار پدرشان به کشاورزی، دامداری و باغداری مشغول بودند، گذشت. از سن حدود 10 سالگی علاقه ایشان به نواختن دوتار جدی شد.
حاجقربان بیشتر از همه تحتتاثیر کدام یک از هنرمندان زمان خود بود؟
حاجقربان بعد از پدرش، متاثر از هنر خان محمد بخشی قیطاقی و غلامحسین بخشی بود. آنچه عرض کردم در مورد تاثیرپذیری از استادان، مربوط به دورهای است که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی بود.
ایشان به سه زبان ترکی، کردی و فارسی آواز میخواندند. این تنوع در زبان آوازها از کجا میآمد؟
از آنجایی که موسیقی خراسان برآمده از سه فرهنگ ترکی، کردی و فارسی است؛ بخشیای که به سه زبان مسلط است بخشی کاملتری محسوب میشود و عمدتا بخشیهای صاحبنام خراسان به هر سه فرهنگ اشراف کامل داشتند و حاجقربان هم این ویژگی را داشتند؛ ایشان اصالتا ترکزبان بودند و رویه بخشیگری پیش گرفتند و به کشاورزی مشغول بودند و توصیه میکردند که هنر وسیله امرار معاش نشود، معتقد بودند ممکن است هنرمند از این طریق ابزار سوءاستفاده فرصتطلبان و مجبور به هنر فروشی شود و خودش نیز نسبت به این قضیه بسیار حساس بود و هنر خود را هیچگاه نفروخت.
ایشان در زمان حیات بیشتر با کدام هنرمندان همتراز خود نشست و برخاست داشتند؟
آن روزها حاجقربان برای عرضه محصولات کشاورزی از علیآباد به قوچان میآمدند، فاصله ظهر تا اذان مغرب را که زمان حرکت ماشین روستا بود، اغلب در منزل استاد حاجحسین یگانه حاضر شده و همراه عباسقلی رنجبر، به خلق لحظات زیبا میپرداختند. اغلب من که در سنین نوجوانی بودم همراه جمعی از مشتاقان در این محفل موسیقایی حاضر میشدیم. از مهمترین هنرمندانی که حاجقربان با آنها نشست و برخاست داشتند، قطعا استاد مرحوم حاجحسین یگانه بوده و شخصا شاهد بودم که بارها به رسم و سنت بخشیها اصطلاحا با هم چره میکردند، یعنی چهره به چهره مینشستند و تبادل هنر میکردند.
حاج قربان یکی از معدود هنرمندان فولکلور بودند که در کشورهای زیادی اجرا داشتند. ایشان ساکن روستایی در قوچان بودند و بعدها شدند پدیده جشنواره بینالمللی "اوینیون"؛ این پروسه چگونه طی شد؟
شرایط فرهنگی کشور ما در چند دهه اخیر به گونهای بوده که هنرمندان برای حضور در محافل و فستیوالهایی که در گستره جهانی برگزار میشوند، ناچار باید از کانال سازمانها و ارگانهای دولتی وارد شوند. حاجقربان هم به عنوان یکی از بخشیهای معتبر خراسانی با حمایت وزارت ارشاد اولین سفرش را به فرانسه در سال 1367 برای حضور در فستیوال اوینیون تجربه کرد. در آن سالها سیدمحمد خاتمی که سمت وزارت ارشاد را بر عهده داشت، به مرحوم علیاصغر بیانی ماموریت داده بود که به روستاها و کورهدِهها سرکشی و هنرمندان متعهد به هنر اصیل ایرانی را شناسایی و معرفی کند. حاجقربان هم که یکی از منتخبان بود، طی این سفر با درخشش بینظیرش در فستیوال زیر ذرهبین مهمترین نشریات اروپایی رفت. از جمله نشریات لوموند و لیبراسیون که در آن روزها صفحه اولشان را به تصویری از حاجقربان اختصاص دادند. در واقع فستیوال اوینیون دریچهای شد برای معرفی حاجقربان به فستیوالهای دیگر و ظرف مدت کوتاهی هنرش را در گستره جهانی ارایه کرد.