باب دیلن و رازهای زندگی اش؛ گفتگوی خواندنی با آقای راک اند رول چهار سال پس از جایزه نوبل و یک روز پس از قتل جورج فلوید/تاثیر آب، اتاق های هتل و دختری از کشور شمال/ جان لنون، رولینگ استونز، لیتل ریچارد، جف کندی و جادوی آن آهنگ ۱۷ دقیقه ای
باب دیلن معتقد است: هرچه تکنولوژی پیشرفت کند، آسیبپذیری هم بیشتر میشود... کرونا یعنی میتواند مجازاتهای فاجعه آمیز پیش روی ما باشد یا در آستانه نابودی قرار داریم. روشهای مختلفی وجود دارد که میتوانید در مورد ویروس فکر کنید بهتر است اجازه بدهیم که به مسیر خود ادامه بدهد.
ایران آرت: درسا بخشندگی: به گزارش آرت دیلی، باب دیلن (Bob Dylan) خواننده، آهنگساز، شاعر، و نویسنده آمریکایی و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۶ است. او که در سبک موسیقی بومی آمریکا به فعالیت میپرداخت، در دهه ۱۹۶۰ میلادی به سبک راک روی آورد و اشعار عاشقانه راک اند رول روز را با اشعار ادبی و روشنفکرانه کلاسیک در هم آمیخت.
دیلن در پدیدار شدن سبکی در موسیقی به نام راک بومی (Folk Rock)در اواسط دهه شصت بسیار تاثیرگذار بود و به شکسپیر همنسلان خود شهرت یافت.
داگلاس برینکلی دو گفتوگو با باب دیلن داشته است. او در ساراتوگا (Saratoga)، نیویورک، با دیلن یک بحث دوساعته در مورد مالکوم ایکس، انقلاب فرانسه، فرانکلین روزولت و جنگ جهانی دوم انجام داده است.
برینکلی توضیح داده است: در یک مقطع زمانی باب دیلن از من درباره قتل عام سندکریک(Sand Creek)کشتار سرخپوستان امریکا در سال 1864 سوال کرد وقتی جوابهای من قانع کننده نبود؛ تعدادی کپی آورد و شرح داد که چگونه سربازان امریکایی صدها سرخپوست صلح طلب را قتلعام کردند.
با توجه به ماهیت روابط ما، ماه آوریل در بحبوبه بحران کرونا که او آهنگ 17 دقیقهای "قتلی به غایت اشتباه" (Murder Most Foul) خود را در مورد ترور جانافکندی منتشرکرد با دیلن یک مصاحبه تلفنی در مالیبو،کالیفرنیا، داشتم .در این مصاحبه همانند بقیه مکالمات در مورد مسائل مختلف و پیچیده صحبت کردیم.
در دهه 1960 و 1970 رهبران سیاهپوست جنبش حقوق مدنی را آغاز کردند. او با خواندن ترانههای مختلف از جمله George Jackson تلاش کرد تا تبعیض نژادی در امریکا را افشا کند.
یک روز پس از کشته شدن جورج فلوید در میناپولیس(Minneapolis)با دیلن صحبت کردم. به وضوح از این اتفاق ناخوشایند ناراحت و افسرده بود و معتقد بود که این عمل فراتر از هرگونه زشتی است و امیدوار بود عدالت برای خانواده فلوید و ملت خیلی سریع انجام شود. شاید او روزی یک آهنگ یا نقاشی برای احترام به جرج فلوید منتشرکند.
گزیده این گفتوگوها در نیویورک تایمز چاپ شده که انعکاس آن را میخوانید.
آیا ترانه "قتلی به غایت اشتباه" (Murder Most Foul) در ستایش یک نوستالژی نوشته شده است؟
برای من نوستالژی نیست. این ترانه برای تجلیل گذشته یا به نوعی همراهی با سالهای از دست رفته نیست. من در لحظه زندگی میکنم و در لحظه مینویسم.
شخصی در دهه 1990 نوشتههای منتشر نشده شما در مورد قتل جفکندی را به حراج گذاشت. آیا این نوشتهها برای چاپ مقاله بودند، یا تصمیم داشتید که آهنگی مثل (“Murder Most Foul”) بنویسید؟
من تصمیمی از قبل نداشتم که در مورد کندی آهنگی بنویسم. بسیاری از این اسناد حراج شده جعلی هستند. جعل اسناد آسان است چون هر کسی میتواند اسم مرا در پایین اسناد امضا کند.
آیا شما تعجب کردید که این آهنگ 17 دقیقهای، اولین آهنگ بیلبورد شد؟
بله.
در آهنگ “I Contain Multitudes”شما تفسیری از زندگی و مرگ را بیان میکنید "من با زندگی و مرگ در یک تخت خواب می خوابم." فکر میکنم وقتی سن خاصی را پشت سر می گذاریم همه این احساس را داریم. آیا به مرگ فکر میکنید؟
من درباره مرگ نسل بشر فکر میکنم. زندگی بسیار زودگذر است. هر انسانی، مهم نیست که چقدر نیرومند و قدرتمند باشد، وقتی مرگ به سراغش میآید ضعیف و شکننده است. بهطور کلی در مورد آن فکر میکنم، البته نه به روش خاصی.
در "قتلی به غایت اشتباه" احساسات آخرالزمانی زیادی وجود دارد. آیا شما نگران این هستید که در سال 2020 هیچ نقطه بازگشتی به گذشته نباشد؟ آیا تکنولوژی در برابر زندگی انسان ایستاده است؟
دلایل بسیاری وجود دارد که باید در مورد آن نگران باشیم. مطمئناً در حال حاضر اضطراب و استرس زیادی نسبت به گذشته وجود دارد. اما این فقط برای افراد هم سن من و شما صدق میکند. ما تمایل به زندگی در گذشته داریم. جوانان این گرایش و تمایل را ندارند. آنها گذشتهای ندارند، بنابراین آنچه میدانند چیزی است که میبینند و میشنوند و به هر چیزی اعتقاد دارند. در 20 یا 30 سال آینده، آنها در خط مقدم خواهند بود. وقتی کسی را می بینید که 10 سال دارد، او در 20 یا 30 سال آینده نشان یا اثری از دنیای که ما میشناسیم پیدا نمیکند.
هرچه تکنولوژی پیشرفت کند، آسیبپذیری هم بیشتر میشود. اما جوانان اینطور فکر نمیکنند و کمتر مراقبت میکنند چون آنها در دنیای ارتباطات و فناوریهای پیشرفته به دنیا آمده اند. دنیای ما از قبل منسوخ شده است.
چرا بیشتر مردم به موسیقی ریچاردوین پنیمن که با نام هنری لیتل ریچارد (Little Richard) توجه نکردند؟
لیتل ریچارد خوانندهی بزرگ و استعدادی بود و یکی از بنیانگذاران سبک موسیقی راک بود. احتمالاً به این دلیل که آن نوع موسیقی، موسیقی خبرهای خوب است و در این روزها خبری از آن نیست. خبر خوب در دنیای امروز مانند فراری است و زودگذر است. ما باید از صنعت رسانه تشکر کنیم که مردم را تحریک میکند. با خبرهای مختلف و شایعات آنها را افسرده میکنند و از طرف دیگر، اخبار انجیل مثالزدنی است. این میتواند به شما شجاعت ببخشد. شما میتوانید در زندگی بر این اساس قدم بردارید، یا بر اساس اصول انجیل برنامهریزی کنید اما برای اکثر مردم این اصول بیاهمیت است .
در آلبوم "Tempest" شما آهنگ "Roll On John" را برای ادای احترام به جان لنون(John Lennon) اجرا کردید. آیا شخص دیگری هست که میخواهید برای آن تصنیف یا قطعه بنویسید؟
در حال حاضر قصد نوشتن برای فرد خاصی ندارم. ولی شخصیتهای خاصی هستند که به دلایلی در ناخودآگاه شما هستند مثل روزولت، جان هنری و ...
شما در آهنگهاتون به بسیاری از هنرمندان بزرگ احترام می گذارید. برای من جای تعجب بود که از دن هنلی(Don Henley) و گلن فری(Glenn Frey) در "قتلی به غایت اشتباه نام بردید. از کدام آهنگهای "Eagles" بیشترین لذت را میبرید؟
همه آهنگها این گروه را دوست دارم ولی New Kid in Town "، " Life in the Fast Lane " و “Pretty Maids All in a Row.” همه در یک ردیف هستند و از بهترین آهنگهای این گروه است .
شما همچنین به چارلی پارکر(Charlie Parker)، اسکار پیترسون(Oscar Peterson) و آرت پیر(Art Pepper,) در"قتلی به غایت اشتباه" اشاره میکنید. چگونه جاز در طول مدت طولانی فعالیتتان الهامبخش شما به عنوان ترانهسرا و شاعر بوده است؟
بله، به آنها اشاره کردم .آیا هیچ کدام از آنها الهامبخش من بودهاند؟ خوب، احتمال زیاد، در عین حال ترانه مانک(Monk) با عنوان"Ruby, My Dear" مسیر من را مشخصتر کرد. به یاد دارم که بارها و بارها به آن گوش دادم.
بداهه نوازی در موسیقی شما چه نقشی را ایفا میکند؟
در واقع هیچی. وقتی شما یک آهنگ را میسازید یا مینویسید امکان تغییر ماهیت آن دیگر وجود ندارد. البته امکان تغییر یکسری الگوها را در سازهایی مثل گیتار یا پیانو وجود دارد. بداههنوازی شما را به سمت اجرایهای خوب یا بد هدایت میکند مهم این که ثابتقدم باشید.
یکباردیگر در این آهنگ شما از افرادی نام میبرید. چه چیزی باعث شد تصمیم بگیرید که در کنار ایندیانا جونز(Indiana Jones) از آنه فرانک(Anne Frank) یاد کنید؟
داستان آنه فضایی عمیق دارد ولی بیان آن به ویژه در فرهنگ مدرن مشکل است. حتی میتوانید بپرسید "چه چیزی باعث شد تصمیم بگیرید ایندیانا جونز یا رولینگ استون را بگنجانید؟ اسمها به تنهایی معنا ندارند بلکه ترکیبی از آنهاست که با هم معنا پیدا میکنند. این ترانه مانند یک نقاشی است؛ اگربیش از حد نزدیک بایستید نمیتوانید همه را یکباره ببینید. قطعات جداگانه فقط بخشی از یک کل هستند.
اما ایندیانا جونز شخصیت داستانی و تخیلی است؟
بله، اما با موسیقی جان ویلیامز این فیلم ماندگار شد. این موسیقی است که باعث می شود ایندی زنده شود. شاید این یکی از دلایلی است که او در این ترانه است. واقعا نمیدانم، چطور هر سه نام بهطور همزمان آمدند.
کدام از آهنگهای رولینگ استون(Rolling Stones) را دوست داشتید، بنویسید؟
نمی دانم ، شاید“Angie”, “Ventilator Blues”و چه چیز دیگری؟ شاید “Wild Horses.”
چارلی سکستون(Charlie Sexton) در سال 1999 با شما کار میکند و دوباه در سال 2009 به شما ملحق شد. چه عاملی او را به چنین نوازنده ویژهای تبدیل کرده است؟ به نظر می رسد که می توانید ذهن یکدیگر را بخوانید.
چارلی می تواند ذهن همه را بخواند. او آهنگ میسازد و آنها را خوب میخواند و هم میتواند گیتار بزند. هیچ آهنگی از من وجود ندارد که او احساس کند بخشی از آن نیست، او همیشه با من عالی مینوازد. با آن که نوازنده زبردستی در نواختن گیتار است ولی در نوازندگی ادعایی ندارد. اگر تصمیم بگیرد این کار را انجام دهد میتواند صحنه را تسخیر کند.
چگونه دو ماه گذشته را در مالیبو و قرنطینه گذراندید؟ آیا توانسته اید موسیقی بنویسید یا نقاشی کنید؟
بله. کمی.
زمانی که در خانه هستید میتوانید در موسیقی خلاق باشید؟ آیا پیانو یا آلات موسیقی دیگری در استودیوی خصوصی خود مینوازید؟
من اغلب در اتاقهای هتل کارهایم را انجام میدهم. در واقع اتاق هتل نزدیکتر از یک استودیوی خصوصی است.
نزدیکی به اقیانوس آرام چه تاثیری در افکار شما در کنار آمدن شما با عواقب اپیدمی کرونا دارد؟ نظریهای به نام "ذهن آبی" وجود دارد که معتقد است زندگی در نزدیکی آب یک درمان است.
بله، آب باعث آرامش درونی است و نوعی معنویت به همراه دارد. حتی شنیدن صدای آن به مثابه یک آهنگ است. من قبلاً چیزی در مورد نظریه "ذهن آبی" نشنیده بودم شاید نوعی آهنگ بلوز(blues) آهسته باشد، شبیه موسیقی که ون موریسون( Van Morrison) می نوشت.
نمایشنامه "دختری از کشور شمال" ، که موسیقی آن را شما ساختهاید، به دلیل بیماری کرونا تعطیل شد. آیا نمایشنامه را دیده یا فیلم آن را تماشا کردهاید؟
یک بار به صورت ناشناس به تماشای آن نشستم که به شدت مرا تحت تاثیر قرار داد و حتی من را به گریه انداخت. حتی نمی توانم بگویم چرا. وقتی نمایش به پایان رسید، مات و مبهوت بودم. خیلی متاسف شدم که برادوی تعطیل شد و نتوانستم دوباره این نمایش را ببینم.
شیوع جهانی کرونا انسان را به یاد پیام انجیل در مورد طاعون میاندازد آیا شما هم همین استنباط را از شیوع کرونا و پیام انجیل در مورد طاعون دارید ؟
منظورت این است که علامت هشدار دهنده برای توبه مردم از اعمال بد است؟ این بدان معنی است که جهان برای نوعی مجازات الهی همسو است حتی میتواند مجازاتهای فاجعه آمیز پیش روی ما باشد یا در آستانه نابودی قرار داریم. روشهای مختلفی وجود دارد که میتوانید در مورد ویروس فکر کنید بهتر است اجازه بدهیم که به مسیر خود ادامه بدهد.
از بین تمام آهنگهای شما، "وقتی من شاهکار خودم را نقاشی میکنم" تاثیر زیادی روی من داشته است. چه عاملی باعث شده است که این آهنگ را مجدداً درکنسرتهای اخیرتان اجرا کردید؟
این آهنگ تاثیرات عمیقی در روند رشد فکری من داشت. در واقع این آهنگ ارتباطی با دنیای کلاسیک دارد، چیزی که از دسترس دور است. جایی که دوست داری فراتر از تجربه خودت باشی. چیزی که بسیار فوق العاده است. درمتن این آهنگ این سوال مطرح میشود، اگر شاهکار خود را نقاشی کنید، بعد از آن چیکار میکنی؟ بدیهی است، شما باید شاهکار دیگری را نقاشی کنید. بنابراین به نوعی چرخه بی پایان را بیان میکند.
چند سال پیش دیدم که شما در حال نواختن "روزهای تابستان" با بلوگرس(زیرشاخه موسیقی کانتری) Bluegrass بودید. تاکنون به فکر ضبط آلبوم bluegrass افتادهاید؟
هرگز در این مورد فکر نکردهام. این موسیقی رمزآلود و ریشهدار است فقط به این دلیل که شما یک خواننده کمنظیر هستید به این معنا نیست که شما میتوانید در یک گروه بلوگرس باشید. تقریبا شبیه موسیقی کلاسیک، هارمونیک و متفکرانه است. من سعی میکنم به آنچه در توانم است تکیه کنم.
وضعیت سلامتی شما چگونه است؟ شما ویولن مینوازید چطور می توانید ذهن و بدنتان را با هم هماهنگ میکنید؟
این پرسش عالی است، اینطور نیست؟ چگونه کسی این کار را انجام دهد؟ در واقع ذهن و بدن شما دست به دست هم میدهند یا به نوعی توافق برای این کار توافق میکنند. من ذهن را به عنوان روح و بدن به عنوان ماده تجسم میکنم. این که چگونه این دو را ادغام کنید، هیچ ایدهای ندارم. فقط سعی میکنم در یک روند ثابت حرکت کنم .