پاسخ تند همایون شجریان به کنایهها و انتقادها/ از ماجرای کنسرت خیابانی تا فیلمبرداری در ایرانمال
انتقادها از فیلمبرداری کلیپ آلبوم مشترک همایون شجریان و علیرضا قربانی در ایرانمال باعث شد سکوت همایون شجریان شکسته شود و راجع به این موضوع و مواردی دیگر توضیح بدهد.
ایران آرت: چند روز پیش اعلام شد که آلبوم مشترک همایون شجریان و علیرضا قربانی با آهنگسازی مهیار علیزاده پس از گذشت پنج سال، با نام "افسانه چشم هایت" ۱۹ آبان منتشر میشود.
انتشار این اثر مشترک موسیقایی که به نوعی یکی از متفاوتترین پروژههای همایون شجریان و علیرضا قربانی محسوب میشود در حالی است که مرداد سال ۱۳۹۳ اولین خبرها از تولید یک آلبوم مشترک توسط این ۲ هنرمند پرطرفدار منتشر و از آن تاریخ تاکنون نیز اظهارات ضد و نقیض فراوان و دلایل متعددی هم برای تاخیر در انتشار آن اعلام شد.
حالا پس از انتشار تصویری با تیتر تصویربرداری کلیپ این آلبوم در بازار بزرگ ایران (ایران مال)، واکنشها و انتقادات فراوانی نسبت به این موضوع شکل گرفت که همین امر موجب شد تا همایون شجریان درباره این موضوع در پست اینستاگرامی خود اینگونه بنویسد: "چند سالی میشود که بعد از هر حرکت و خبری از فعالیتهای صاحب این قلم، عدهای کمر به تخریب میبندند.
اینکه انگیزه و غایتشان چیست باشد برای فرصتی بهتر. همیشه بودهاند کسانی که به نقد اصولی و هنری کارهای من پرداختهاند و با نگاهی عالمانه و قلمی پاک و آزاده نقطه نظراتشان را به نگارش درآوردهاند اما گروهی نیز بودهاند که به مثال قدارهکشان و قمهکشان، قلم از پر شال برداشتهاند و با جوهر حسادت و تعصب کور و به قصد تخریب وارد عمل شدهاند. اینها به سیاق آن قمهکشان، قلمکشانند.
زمانی که برای کنسرت خیابانی بی مرز و محدوده و برای صدها هزار نفر علاقهمند درخواست دادم، گفتند به دنبال شهرت است و فرمودند به جای این بلندپروازیها چند شب در سالن کنسرت رایگان اجرا کند! ما صحبت از چه میکردیم و آنها چه پاسخی میدادند. مقصود من از اجرای خیابانی، بردن موسیقی به متن شهر بود. به خیابان. به جایی که هر رهگذری فارغ از همه چیز شنوندهام باشد. قصد من از ایدهی کنسرت خیابانی تنها رایگان بودن آن نبود و اینان درنیافتند که کنسرت خیابانی یعنی کنسرت برای رهگذران. چه فقیر و چه دارا. چه همدل و همراه و چه اهل احوالاتی دیگر. این یعنی معجزهی موسیقی که هیچ مرزی نمیشناسد. همه را برابر و یکسان زیر سقف لاجوردی خود جمع میکند. با هر زبان و فرهنگ و مسلکی. این یعنی صبح تا شبی نواختن و خواندن همانند نوازندهای تنگدست که در کوچه و خیابانی دارد موسیقیاش را به گوش همه میرساند نه خواندن و نواختن در سالنی خاص در زمانی خاص و با محدوده و مرزی مشخص. حکایت کنسرت خیابانی که این چنین با جوهر قلمکشان زهرآلود میشود، وای به حال حرکتهای دیگر که خدای ناکرده منافع مالی هم در پی داشته باشد.
اوج هنر قلم کشان در کنسرت سی به عرصه نمایش در آمد و از خودی و غیر خودی شنیدیم و هیچ نگفتیم و هنوز ادامه دارد. به تازگی حضور حقیر همراه علیرضا قربانی در لوکیشن انتخابی مدیر هنری به منظور گرفتن چند عکس و مصاحبه، همراه تصاویر مرتبط با آیین رونمایی که آنهم تنها به دلیل خاص بودن طراحی کتابخانه و دالانی با معماری ایرانی از سوی ایشان پیشنهاد گردیده بود، برای قلمکشان ایجاد انگیزه کرده است. تا امروز که روزانه هزاران نفر از اقشار مختلف مردم به بازدید و خرید و عکس یادگاری می پرداخته اند خبری از ایشان نبود!!! تا عکسی از همایون در کتاب خانه دیده شد آتش خشم شعله زد!! اخبار کذب جان گرفتند که آهنگ مشترک در مال اجرا کردهایم ؟؟؟ کاش تصاویر این اجرا را هم میگذاشتید!!
شنیدهها حاکی از تخلفات گسترده است!؟ چرا دایر است پس چنین جایی!؟ چرا تعطیلش نمیکنند تا مردم و هنرمندانشان تکلیف خود را بدانند. قلم کشان محترم شما به من یاد ندهید چه بکنم چه نکنم. درسم را پس از سالها شاگردی و هم نفسی با بزرگان ادب و هنر این مرز و بوم آموختهام. من فراتر از این مردم نیستم و هرجا آنان میتوانند حضور داشته باشند چنانچه لازم باشد من هم خواهم بود. چه آنجا کاخ سعداباد و کنسرت سی باشد چه کتابخانهای در یک مرکز خرید عمومی و چه سالن مجلل اسپیناس، چه فرهنگسرای بهمن که در رکاب پدر و گروه آوا افتتاح شد، چه کنسرت در خیابان و ته ناکجا آباد که ارزوی من است.
عزیزان گرامی دیر زمانی شد که این حقیر جان و تن و دل را به معشوق سپرده و امروز از چیزی باک ندارد. بگذارید بازهم قلم بفرسایند. غرض این بود که بدانید چگونه با همرنگ و مخفی شدن در لابلای نقدهای مثلا سازنده و درخشان هراز گاهی به دنبال تخریب ظهور میکنند.
من نه شایسته ستایش و تقدیر شما نازنینان هستم و نه حتی قابل برای تقبیح از سوی قلم کشان. بدانید این را و اینگونه فکر کنید که مبادا روزی دلهای نازک و مهربانتان از بخل این نامردیها ترک بردارد."