حسین علیزاده: بعد از کلنکل وزیری، دهلوی تأثیرگذارترین بود/ ماجرای دلخوری دهلوی به روایت فخرالدینی
فرهاد فخرالدینی میگوید: دهلوی همیشه از این گلایه داشت که چرا آثارش اجرا نمیشود و این حقیقتاً موجب دلسردی و ناراحتیاش بود.
ایران آرت: حسین دهلوی تنها به یک نام خلاصه نمیشد؛ هنرمند فاخر عرصه موسیقی ایران که در محضرش بزرگان بسیاری مشق کرده و به عرصه حرفهای موسیقی ایران راه یافتهاند. این هنرمند سالهای بسیار در تلاش بود اپرای "مانی و مانا" را در کشور خود روی صحنه ببرد و سرانجام هیچگاه نتوانست به آرزوی خود برسد و سرانجام بامداد دیروز بعد از گذراندن 92 پاییز به دیار باقی شتافت.
فرهاد فخرالدینی در گفتوگو با روزنامه ایران یار دیرین خود را "شخصیتی بسیار ممتاز و بارز در موسیقی ایران" معرفی میکند و میگوید: "حسین دهلوی بیشک در کار خود خوش درخشید. ایشان نزد اهل هنر و همچنین کسانی که با موسیقی سرو کار داشتند از احترام خاصی برخوردار بود. ایشان دانش و علم بالایی داشتند و موسیقی ایرانی را به خوبی میشناختند و با اصول و فنون موسیقی غرب کاملاً آشنا بودند. از تلفیق این دو یک اثر هنری اصولی و آکادمیک تولید میکردند که در کشورهای پیشرفته دنیا متداول بود و این مهم در آثار ایشان کاملاً مشهود بود؛ آثاری که از سبک خاصی برخوردارند و بیانگر هویت و شناسنامه کاری حسین دهلویاند. البته ناگفته نماند رسیدن به این سطح بالای هنری با زحمات بسیار به دست آمده است.
این آهنگساز در ادامه صحبتهایش افزود: "آشنایی من و آقای دهلوی به سالهای بسیار دور برمیگردد. در هنرستان موسیقی کنار هم کار میکردیم. علاقهمندی ایشان به آموختن و آموزش زبانزد همه بود و معلم دلسوزی برای موسیقی ایران بودند. علاوه بر این نباید از مدیریت خوب ایشان نیز غافل شد؛ آقای دهلوی سالهای زیادی ریاست هنرستان موسیقی را برعهده داشتند و بسیار شایسته از این کار برآمدند. حقیقتاً در مدیریت هنرستان موسیقی دو چهره درخشان بودند. نخست استاد روحالله خالقی و دیگر حسین دهلوی. البته عزیزان دیگری هم آمدند و رفتند اما هیچکدام نتوانستند مانند این دو بزرگوار تأثیرگذار باشند. به گفته رهبر ارکستر ایران "دهلوی همیشه از این گلایه داشت که چرا آثارش اجرا نمیشود و این حقیقتاً موجب دلسردی و ناراحتی اش بود. مگر انتظار یک آهنگساز چیزی غیر از این است؟ جای تأسف است آنگونه که باید قدرشان شناخته نشد."
حسین علیزاده که از استاد خود، حسین دهلوی همیشه به نیکی یاد کرده و ایشان را الگوی بزرگ و تأثیرگذار موسیقی دانسته است، در گفتوگو با ایران در مورد آشنایی خود با حسین دهلوی میگوید: "آشنایی من با ایشان به سال 1343 برمیگردد. وقتی در امتحان ورودی هنرستان موسیقی شرکت کرده بودم برای اولین بار ایشان را دیدم. آقای دهلوی در هنرستان موسیقی فعالیت میکردند و بیشک استادی بیبدیل بودند. در موسیقیمان همیشه به چنین چهرههایی نیازمندیم."
علیزاده افزود: "وقتی وارد هنرستان موسیقی شدم کم سن و سال بودم و از مفهوم هنر و مسئولیت هنرمند آگاهی چندانی نداشتم. تنها علاقه و عشق بود که باعث شد به هنر موسیقی گرایش پیدا کنم. از همان روزهای نخست نوجوانی آموختم یک هنرمند باید چه خصیصههایی داشته باشد. دهلوی "دیسیپلین" خاصی در کارشان داشت و نسبت به آموزش موسیقی حساسیت بسیاری به خرج میداد. به یاد دارم آن روزها هرگاه میخواستیم صبحهای خیلی زودتر از ایشان در هنرستان حضور داشته باشیم باز هم میدیدم ایشان در دفترشان نشستهاند و مشغول نوشتن کارهای موسیقی خود و کارهای مدیریتی هنرستان هستند. این نشان از انضباط و تعهد کاری ایشان نسبت به هنر بود. آثار بسیار با ارزش ایشان نشانه علاقه و عشق ایشان به موسیقی است؛ بزرگمردی که باید بسیار در مورد او تحقیق شود و بنویسند. چرا که نقش مهمی در موسیقی نوین ایران داشته است. بعد از کلنل علینقی وزیری، حسین دهلوی درعرصه موسیقی بسیار تأثیرگذار بودند و شاگردان بسیاری تربیت کردهاند."
علیزاده همچنین درباره آثار دهلوی اضافه میکند: "استاد دهلوی آثار بسیار باارزشی در موسیقی نوین ایران تولید کردهاند؛ مرد بسیار جدی و پراحساس موسیقی ایران که هیچگاه نمیگذاشتند شخصیت هنرمند زیر سؤال برود و پای هنر و هنرمند ایستادگی میکردند. فکر میکنم کسالت طولانی ایشان در این مدت متأثر از آزردگی از همین موضوعات باشد. ایشان تحمل این گونه رفتارها را با موسیقی نداشت و دچار افسردگی شد. به هر حال هر کسی به پایان زندگیاش میرسد. اما حسین دهلوی جاودانه است؛ به این دلیل که همه همدورهایهایش از او تأثیر گرفتهاند. جوانهای ما باید از بزرگانی همچون حسین دهلوی الگو بگیرند و بدانند هنرمندانی چون او قله بلند موسیقی ما هستند و بهراحتی نمیتوان آن را تسخیر کرد. نسل فردای موسیقی ایران به الگوهایی همچون دهلوی نیاز دارد تا بتواند با تکیه بر آنها با ارزشهای از دست رفته موسیقی آشنا شود."