تجربه متفاوت خواننده زن در اپرا/ زنی که هیچ مرزی نمیشناسد
اپرای "مانون" هماکنون در سوئیس روی صحنه است و الزا درایسی در این اثر نقش یکی از مرموزترین زنان اپرا را بازی میکند.
ایران آرت: الزا درایسی خواننده سوپرانو یکی از خوانندگان جوان دنیای اپراست که در حال پیمودن پلههای ترقی است. خواننده دانمارکی-فرانسوی به تازگی نقش "مانون" را در اپرایی به همین نام ساخته ژول ماسنه، آهنگساز فرانسوی قرن نوزدهم ایفا کرده است.
این اثر در اپرای زوریخ به کارگردانی "فلوریس ویسر" هلندی به روی صحنه رفته است.
"مانون" یکی از مرموزترین قهرمانان زن اپراست؛ زنی با شخصیت چند لایه که گاهی اغواگر است و گاهی ساده و معصوم.
الزا درایزی در بیست و چهارمین دوره رقابتهای "اپرالیا" که در سال ۲۰۱۶ میلادی در مکزیک به عنوان بهترین خواننده زن برگزیده شد. رقابتها "اپرالیا" به ابتکار پلاسیدو دومینگو، هر سال برای کشف ستارگان آینده دنیای اپرا برگزار میشود.
برنده جایزه اپرالیا نقش مانون را را در کنار پیوتر بچاوا، خواننده تنور در در اپرای زوریخ ایفا کرده است.
خواننده صدای سوپرانو درباره ایفای نقش "مانون" میگوید: "این نقش را به شیوه خودم تجربه کردم. مثل نقاشی که سعی میکند اثرش را روی بوم خلق کند. میخواستم ببینم در ۲۷ سالگی چگونه از پس اجرای این نقش برمیآیم و مانونی که من خلق میکنم چگونه است."
اپرای مانون داستان عشق ناممکن بین بین یک شوالیه فقیر و دختری به نام مانون است. ژول ماسنه، آهنگساز فرانسوی قرن نوزدهم این اپرا بر اساس رمان "آبه پرووو" abbé Prévost نویسنده فرانسوی قرن هجدهم نوشته شده است.
رمان "آبه پرووو" تحت عنوان "مانون لسکو" در سال ۱۷۳۱ میلادی چاپ شد.
به گزارش یورونیوز، نقش "شوالیه دو گریو" را پیوتر بچاوا، خواننده تنور در اپرای زوریخ اجرا کرده است. او میگوید: "می توانید [شخصیت] مانون را با [شخصیت] کارمن مقایسه کنید: دختر جوانی که با اطرافیانش متفاوت است و جای خود را در جامعه پیدا نمیکند. در واقع او از زمانه خود جلوتر است."
مانون، عشق خود را قربانی صعود شوالیه از نردبان اجتماعی میکند. او این کار را صرفنظر از عواقبش انجام میدهد.
فلوریس ویسر، کارگردان این اجرا درباره شخصیت "مانون" میگوید او زنی است که هیچ حد و مرزی برای خود قائل نیست. وی میافزاید: "مانون چمدانی را در ایستگاه راه آهن پیدا میکند. هیچ مرز اخلاقی نمیشناسد: او چمدان را باز میکند، چون محدودیتی برای خود قائل نیست. هر چه داستان جلو میرود متوجه میشویم که او به هیچ وجه دختری ساده لوح نیست؛ بلکه رفتاری که از خود بروز میدهد شبیه رفتار یک آدم بیمار است."
الزا درایزی درباره اثر ژول ماسنه میگوید: "اکتهای مختلف این اپرا با هم متفاوت هستند. پایههای داستان در اکت اول که معصومانه و ساده است شکل میگیرد. اما به مرور شخصیتها نیز تکامل مییابند. سپس به بخشهایی از دارم میرسید که نه تنها باید آن را با صدای خود؛ بلکه بالاترین حجم ممکن صدا یعنی سوپرانوی کولوراتور منتقل کنید."
میزانسن مینیمالیستی فلوریس ویسر با اثر رومانتیک ژول ماسنه همخوانی دارد.
پیوتر بچاوا درباره نقشی که بازی کرده است، میگوید: "شوالیه دو گریو سعی می کند مانون را بفریبد. اما میداند که موفق نمی شود من سعی کردم این ناامیدی را نشان دهم در واقع او از همان ابتدا احساس میکند گم شدهاست."