نیمی از بهار رفته و محمدرضا شجریان با غیابش مهمترین هنرمند سال جدید است؛ چرا؟ مگر او چه کرده؟/ تایملاین ایرانآرت را در این باره بخوانید
ما در ایرانآرت تصمیم گرفتیم سر خط خبرهای امسال را از اول فروردین تا حالا که هفدهم اردیبهشت است و نیمی از بهار را سپری کردهایم، بگیریم تا بدانیم نام محمدرضا شجریان کجاها و به چه دلیلی به صدر اخبار رسیده
شاید از انتخاب ما در تحریریه ایرانآرت تعجب کنید. اما این انتخاب ما نیست و رصد اخبار هنر در چهل روز اخیر ما را به این نتیجه رسانده است. شاید بپرسید چهطور کسی که در این چهلوچند روز، نه اثری منتشر کرده، نه در مراسمی حاضر شده، نه حرفی زده، نه تصویری از او منتشر شده و نه حتی از در خانهاش خارج شده میتواند خبرسازترین چهره هنر ایران در سال نودوهشت باشد؟ خب، راستش را بخواهید این سوال ما هم هست! با این توضیح که احتمالا پاسخی برایش داشته باشیم. چه کسی است که نداند محمدرضا شجریان، استاد آواز ایرانی، حتی در غیابش که سه ساله شده، بسیار مورد توجه است. چه بسا این بیماری که او را خانهنشین و طرفدارانش را نگران احوالش کرده، توجهها و حساسیتهای بیشتری هم پیرامون او برساخته است.
ما در ایرانآرت تصمیم گرفتیم سر خط خبرهای امسال را از اول فروردین تا حالا که هفدهم اردیبهشت است و نیمی از بهار را سپری کردهایم، بگیریم تا بدانیم نام محمدرضا شجریان کجاها و به چه دلیلی به صدر اخبار رسیده. در نظر داشته باشید که ما اشارههای گذرای دیگران به شجریان را در این محاسبه دخیل نکردهایم و فقط خبرها و اشارههای مهم در رابطه را با او را در گزارش قید کنیم. نتیجه رصد ما، تایملاینی عجیب است؛ هفتهای نیست که محمدرضا شجریان بر صدر اخبار ننشسته باشد. بله درست است، او خبرسازترین چهره امسال بوده است و همه اینها را نه حضورش که غیابش پدید آورده است. تایملاین ما را دنبال کنید.
اول فروردین؛ خلأ آن پیام نوروزیِ معروف
اگر از هواداران شجریان و سحر و جادوهای حنجرهاش بوده باشید، لابد میدانید که استاد هر سال طی پیامی نوروزی، برای ایرانیان آرزوی بهترینها میکند. نوار انتشار این پیامها سه سال است که قطع شده است. از آن نوروز لعنتی سال نود و پنج که او طی ویدیویی کوتاه گفت که دچار بیماری شده و از آن پس، خبری از پیام نوروزی نبوده است. نوروز امسال، خلأ این پیام که همواره حلقه وصل مهمی بین شجریان و مردم بوده بسیار به چشم آمد. همین باعث شد که اینجا و آنجا هوادارانش دوباره لحظه تحویل سال به آن ویدیوی سه سال پیش ارجاع دهند و آرزوی بهبودی برایش بکنند.
چهارم فروردین؛ جایزه آقاخان برای شجریان
در این روز آکادمی موسیقی آقاخان اعلام کرد که جایزه ویژه امسالش را قرار است به محمدرضا شجریان بدهد.
در متنی که این آکادمی منتشر کرده، آماده بود: «این جایزه به پاس سهم ماندگار شجریان در میراث فرهنگی بشر، تسلط بینظیر او بر موسیقی و تاثیر اجتماعی ماندگار او به عنوان موسیقیدان و آموزگار، در داخل و خارج از مرزهای ایران، به او تعلق میگیرد.
شجریان خود در شکلگیری این آکادمی معتبر جهانی نقش داشت و حالا وقتش بود آنها حقگذار باشند.
ده فروردین؛ پخش فیلمی از تلویزیون برای تخریب شجریان
«از سپیده تا فریاد». این، نام فیلم مستندی بود که پیش از اینها هم شنیده بودیم و میدانستیم که هدفش انتقاد از مواضع سیاسی محمدرضا شجریان بوده است. میدانستیم که حتی توانسته بدون اینکه هدف از ساخت مستند را به چند موسیقیدان همکار شجریان توضیح بدهد، آنها را پای کار بیاورد و بتواند روبهروی دوربینش بنشاند. با این حال تا روز دهم فروردین که این فیلم از شبکه افق تلویزیون پخش شد، کمتر کسی جدیاش میگرفت. اما ظاهرا کافی بود تا «از سپیده تا فریاد» به عنوان گلولهای از اردوگاه صداوسیما که چند سال است درصدد تخریب شجریان برآمده شلیک شود تا همه به آن حساس شوند.
یادزهم فروردین؛ حمله به اردوگاه تلویزیون
بغض هواداران شجریان نسبت به تلویزیون، بغضی دیرسال است. آنها همواره صداوسیما را در قطع مراوده با هنرمند محبوبشان مقصر میدانند و از جمله میگویند وقتی قرار شده شجریان از برنامههای این سازمان کنار گذاشته شود، «ربنا»ی او که مناجاتی است برای ماه رمضان میتواند از این قاعده مستثنا باشد.
این بار هم با پخش مستند «از سپیده تا فریاد»، برای همه مسجل بود که تلویزیونیها توپ تازهای را برای این زمینِ ملتهب آتش کردهاند. نتیجهاش هم حمایتهای گسترده از شجریان در شبکههای اجتماعی و در دیگر رسانهها بود. حمایتی که از یازدهم فروردین، یعنی از فردای پخش فیلم از تلویزیون آغاز شد و تا یک هفته ادامه داشت. مثلا محمد مهاجری که اتفاقا از موضعی همدلانه نسبت به تلویزیون هم وارد ماجرا شده بود، در خبرآنلاین نوشت: «نهتنها نتوانستند شجریان را نزد هواخواهانش تخریب کنند که برای مخالفان شجریان هم جز دوسهمشت شعار نچسب، چیزی نداشتند. به عنوان فردی که عمرش را در رسانه سپری کرده به همکارانم در شبکه افق می گویم اگر جای شما بودم، پول این مستند تبلیغاتی را از حامیان این خواننده معروف میگرفتم! و نیز اگر بخواهم به ادبیات دوستان این شبکه سخن بگویم، عرض میکنم بگردید و نفوذیهایی که خط دادند و این مستند را روانه آنتن شبکه افق کردند و شجریان را بعد از چندین سال بایکوت، احیا کردند پیدا کنید! ناشیانه به کاهدان زدید رفقا!»
دوازدهم فروردین؛ اعطای جایزه آقاخان
چهارم فروردینماه اعلام شده بود که آکادمی آقاخان قرار است جایزه ویژه امسالش را به محمدرضا شجریان اعطا کند. مراسم دوازدهم فروردین در لیسبون پرتغال برگزار شد و جایزه را مژگان، دختر استاد دریافت کرد. پیام ویدیویی همایون شجریان به نیابت از پدر هم در این مراسم پخش شد.
هجدهم فروردین؛ دوگانه مشایخی ــ شجریان
جمشید مشایخی را در سیزدهم فروردین از دست دادیم. هر کس خاطرهای از او نقل میکرد اما نقل یکی از این خاطرهها باعث شد که مردم با مرگ مشایخی دوباره به شجریان بپردازند و وجود او را در حالی که داریم یکییکی بزرگان هنرمان را از دست میدهیم گرامی بدارند. ماجرا از این قرار بود که نادر مشایخی موسیقیدان گفته بود: «پدرم عاشق هنر بود. او میگفت دلم میخواهد همیشه صدای بنان و شجریان توی گوشم باشد».
همین باعث شد شبکههای اجتماعی پر شود از عکسها و حرفهای دونفره شجریان و مشایخی.
بیستوهفتم فروردین؛ موافقت اعضای شورا با نامگذاری خیابانی به نام «شجریان» در تهران
مرگ جشمید مشایخی و تصمیم شورای شهر تهران برای نلامگذاری خیابان «ج» به نام این بازیگر باعث شد دوباره بحثها داغ شد بر سر اینکه چرا باید منتظر باشیم هنرمندانمان بمیرند تا بعد از این کارها بکنیم. از این رو شورا تصمیم گرفت، همزمان با نامگذاری خیابان «ج» به نام جمشید مشایخی، نام چند هنرمند زنده و درگذشته دیگر را نیز به خیابانهای تهران الصاق کند. اعضای شورای شهر تهران در این روز با نامگذاری خیابانی به نام «محمد رضا شجریان» موافقت کردند؛ خیابان فلامک جنوبی و شمالی در شهرک غرب، منطقه دو تهران.
بیستوهشتم فروردین؛ سردیس هم نصب میکنند
خبر نامگذاری خیابانی به نام محمدرضا شجریان همه جا پیچیده بود و شورای شهر از این مانور گسترده خبری استفاده کرد و روی موج شکلگرفته از آن سوار شد و فردای همان روز اعلام کرد علاوه بر نامگذاری خیابان فلامک به محمدرضا شجریان، سردیس او را هم احتمالا در همان خیابان نصب خواهد کرد.
اول اردیبهشت؛ زمزمههای تخریب پاتوق استاد
همه آنهایی که آثار محمدرضا شجریان را از دهه هفتاد به این سو دنبال کرده اند می دانند که آثار او در موسسه خود او یعنی «دل آواز» منتشر می شد.
در همین روزهایی که هر روز به نوعی بحث شجریان پیش کشیده می شود، خبرگزاری ایسنا، خبرنگارش را به محل این موسسه فرستاد تا ببیند در این سال هایی که استاد فعالیتی ندارد، این موسسه در چه حال است. عطا نوید در این گزارش نوشته: «در محل شایعه شده قرار است ساختمان را بفروشند. لابد میکوبند و چند طبقه میسازند. کاش اینجا به یاد استاد بماند... دل آواز حدود ۳۰ سال است در خیابان شریعتی، خیابان شهید سودمند واقع شده، ملکی سه طبقه قدیمی است که سالیان بسیار محمل موسیقی ایرانی بود. رفت و آمد بزرگان هنر ایران، تمرینات کنسرت شجریان، دفتر نشر آثارش، کلاسهایش، دفتر فروش بلیتهای کنسرتش، نشستهای خبری او و … همه و همه اینجا برگزار میشد. این کوچه و خانه اوقاتی که شجریان سفر نبود، شاهد رفت و آمد جمعیت زیادی از علاقمندان برای دیدن این هنرمند بود. بسیاری از علاقمندان او از شهرهای مختلف بدون هیچ هماهنگی ساعتها جلوی در منتظر بودند تا شاید شجریان را زمان سوار شدن بر اتومبیلش ببینند. اما چند سالی است این کوچه و خیابان رونق سابق را ندارد. نه عصرهای یکشنبه شاگردان به «دل آواز» می آیند، نه هنرمندان برای تمرین کنسرت. حالا زمزمههای شایعه فروش این ملک هم به گوش میرسد که در این صورت ظرف چند روز همه ساختمان تخلیه و به احتمال زیاد مانند خانههای قدیمی محله بهار و شریعتی تخریب میشود».
گزارش مثل بمب صدا می کند؛ بمبی که می ترکد و ترکش های چند جا را مورد اصابت قرار می دهد؛ کجاها را؟ در ادامه این تایملاین عرض خواهیم کرد.
دوم اردیبهشت؛ شجریان دوباره بر صدر اخبار
یک روز از گزارش ایسنا نگذشته که خبر تازه ای در رابطه با محمدرضا شجریان دوباره او را به صدر اخبار هنر در رسانه ها می آورد و این بار هم در غیابش و بدون حضور شخص او در متن ماجرا. خبر می رسد که قرار است حسین علیزاده به همراه فریدون شهبازیان جمع شوند و پوستر و آلبوم «جام تهی» به خوانندگی شجریان .را امضا کنند و بفروشند و عواید فروش را برای سیل زده ها بفرستند
آلبوم «جام تهی» در سال ۱۳۸۳ با صدای محمدرضا شجریان و بر مبنای ملودیهای قدیمی آهنگسازان ایرانی منتشر شد اما فریدون شهبازیان با تنظیم مجدد و نوآورانهاش بر این ملودیها بار دیگر آنها را جاودانه و ماندگار کرد. «جام تهی» (در ماهور) با تکنوازی ویلن حبیب الله بدیعی روی شعری از فریدون مشیری، «راپسودی برای سنتور و ارکستر» (در ماهور) با تکنوازی فرامرز پایور، «راپسودی برای تار و ارکستر» (در ماهور) با تکنوازی تار حسین علیزاده و «درکوچهسار شب» (در دشتی) روی شعری از هوشنگ ابتهاج قطعات این آلبوم را تشکیل میدهند.
چهارم اردیبهشت؛ اعتراض به خیابان شجریان
همان طور که می شد حدس زد، نامگذاری خیابان فلامک تهران به نام محمدرضا شجریان، بی سر و صدا طی نمی شود؛ جمعی از معترضان علیه این نامگذاری تجمعی را ترتیب می دهند. آنها شجریان را ملعون و خواننده فتنه نامیده و می گویند ملت ایران سزوارا چنین اقدامی نیست و نباید سکوت کرد.
پنجم اردیبهشت؛ فروش چشمگیر جام تهی
سه روز پس از اعلام خبر، مراسم امضای پوستر و آلبوم «جام تهی» محمدرضا شجریان به نفع سیل زدگان، در کافه کارفه پرشور برگزار میشود.
دهم اردیبهشت؛ زمزمههای تبدیل دلآواز به بنیاد شجریان
عرض کرده بودیم که ترکش های گزارش ایسنا از محل موسسه «دل آواز» چند جا را مورد اصابت قرار می دهد. حالا چند روزی گذشته و این بار خبرگزاری ایرنا هط خبر را گرفته و سراغ این موسسه می رود و می نویسد که طرح تبدیل «دلآواز» (موسسه آواز استاد شجریان) به بنیاد فرهنگی را میتوان گامی مهم برای حفظ میراث معنوی آواز ایرانی دانست. این خبرگزاری با چند تن از شاگردان و دوستان شجریان گفت وگو می کند.
چند روزی بود که اخبار مربوط به درگیری و حمله به علیرضا افتخاری حواشی فراوانی ایجاد کرده بود. در توضیحات اولیه درباره این خبر آمده بود: «خودروی شخصی علیرضا افتخاری در منطقه روستای آراسنج سفلی در نزدیکی ساوه مورد حمله عدهای ناشناس قرار گرفت. در این حمله که به تخریب خودرو این خواننده منجر شد این هنرمند نیز مورد ضرب و شتم قرار گرفت و از ناحیه چشم و صورت آسیب دید.»
اما ربط این ماجراها به شجریان چه بود؟ خب کمتر کسی است که فراموش کرده باشد، افتخاری مدتی منتقد سرسخت شجریان بود و مواضعی علیه او اتخاذ می کرد. آنها که پیگیر این اختلافات بودند گفتوگوی بی پرده او با نگار حسینخانی و صابر محمدی را در سال نود و دو با او از یاد نبرده اند که علت به حاشیه رفتن خودش را مافیای شجریان اعلام کرده بود. هر چند او بعدها دوباره ارادتش به شجریان را رسانه ای کرد، اما خب هواداران دوآتشه شجریان سخت توانستند آن گذشته را فراموش کنند.
در این فقره تازه و آسیب دیدن افتخاری نیز، اظهارات او باعث شد دوباره آن اختلافات در شبکه های اجتماعی یادآوری شود. او درباره حواشی بهوجود آمده گفت: «من چندوقت پیش دیدم یک سری بلندگو دست گرفته بودند و علیه استاد شجریان حرفهایی زدند و کلامهایی بر زبان آوردند که دل هر آدمی در این حوزه را میسوزاند؛ اگر آن موقع کسانی که اهل فن بودند یا حتی مسئولین این حوزه عکسالعمل نشان میدادند، مطمئنا امروز این چُماق سر من فرود نمیآمد! ما نباید این موضوع را نادیده بگیریم و باید عکسالعمل نشان بدهیم که این اتفاق فردا تکرار نشود؛ واگرنه در آینده فعالانِ موسیقی ایران، بیش از پیش مورد ظلم قرار میگیرند؛ چرا باید استاد شجریان را ملعون صدا کنند؟ مگر در دنیا و ایران چند شجریان و افتخاری داریم؟ چقدر باید زحمت بکشیم تا صدایی مثل این استاد گرامی بیاید و پرورش پیدا کند و مورد قبول جامعه شود؟ شاید این اتفاق میلیون ها سال طول بکشد و ما در عوض آنها را به سادگی از دست میدهیم.» برخی، حرف های او و مقایسه تلویحی خودش با شجریان را مصداق بارز «ما دو تا رو کجا می برین؟!» عنوان کرده اند!
بی تردید اهانت به هنرمندان، چه افتخاری چه شجریان مطلقا پذیرفته نیست.
سیزدهم اردیبهشت؛ یک دعای ژاپنی
در این روز ویدیویی منتشر می شود از یک گروه موسیقی ژاپنی که برای سلامتی شجریان، «مرغ سحر» او را می خوانند؛ البته معلوم نیست ویدیو برای همین روز باشد، اما در این روز اینجا و آنجا می چرخد. شما هم ببینیدش:
چهاردهم اردیبهشت؛ مخالفت یک اصلاحطلب با نامگذاری خیابانی به نام شجریان؟
حاشیههای مصوبه شورای شهر تهران بابت نامگذاری خیابانی به نام محمدرضا شجریان تمامی ندارد؛ با اینکه کمتر کسی فکر می کند از میان اردگاه اصلاح طلبان در سیاست ایران، کسی مخالفتی با اجرای این مصوبه داشته باشد خبر می رسد که محمدرضا عارف رئیس فراکسیون امید این اقدام را به باد نقد گرفته و برای جریان اصلاح طلب هزینهزا دانسته است.
خبر از دل توییت یک خبرنگار اصلاح طلب بیرون آمده. او می نویسد: «خبر رسیده آقای عارف که خودش چیزی جز هزینه برای اصلاحات نبوده، در واکنش به نامگذاری چند خیابان به نام افرادی چون شجریان و فروغ فرخزاد و … درجلسهای به اعضای شورای شهر تاخته و گفته: «مگر دین ندارید؟! چرا برای اصلاحات هزینه درست میکنید؟! این چه نامگذاری هست و…» انتساب این اظهارات به عارف، با موجی از انتقاد به او همراه میشود.
غائله نمیخوابد و یک سایت با عنوان «آزادی» از اعضای شورای شهر درباره صحت خبر منتشر شده از موضعگیری عارف نسبت به نامگذاریهای می پرسد و آنها این اظهارات را تایید نمی کنند و خودش هم تکذیب می کند. اما این سایت می نویسد: «ادبیات و نحوه پاسخگویی اعضا اما این گمانه را به ذهن میرساند که تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها».
در همین روز حجت نظری، عضو شورای شهر تهران به یکی از رسانه ها گفت که به زودی نام محمدرضا شجریان بر خیابان فلامک خواهد نشست. اما به نظر می رسد همین که تا کنون این طرح عملیاتی نشده، به همین حواشی مربوط باشد.
پانزدهم اردیبهشت؛ باز هم رمضان، باز هم ربنا
در آستانه آغاز ماه رمضان، باز هم بحث بر دعای «ربنا» با صوت محمدرضا شجریان داغ شده است. اینجا و آنجا نسخه کامل این مناجات را با مثنوی مقدمه اش برای دانلود گذاشته اند و مینویسند حالا که صدا و سیما برای چندمین سال پیاپی و با لجبازی همچنان مردم را از شنیدن این نوای خاطره انگیز محروم کرده، می توانید آن را دانلود کنید و وقت سحر گوش دهید.