دختر هنرمند ایرانی که در خیابان نوازندگی میکند/ ویلن آسو کهزادی آشنای کافه ها و خیابان ها
آسو کهزادی که به نوازندگی در خیابان و کافه علاقهمند است میگوید وقتی اجرا در خیابان باشد رهگذران و مخاطبان سورپرایز میشوند.
ایران آرت: گذر سینما عنوانی است که در سیوهفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر به خیابان برادران مظفر (جنب سینما فلسطین) داده شد و قرار است دائمی شود. اجرای نمایشهای سنتی، نمایش فیلم و کنسرت موسیقی خیابانی برنامههای ویژه این گذر بودند که شهروندان میتوانستند به رایگان از آنها استفاده کنند.
در روزهای برگزاری جشنواره جهانی فیلم فجر، گروه وینه هرشب دو اجرای ۴۰ دقیقهای در این گذر داشتند و غیر از قطعات موسیقی ملل، یک موزیک فیلم هم اجرا کردند. کاوه غفاری، نوازنده آکاردئون، علیرضا قهرمانی، نوازنده گیتار الکتریک، کاوه میرباقی، نوازنده کنترباس و آسو کهزادی، نوازنده ویولن اعضای این گروه هستند.
اعضای این گروه که بهتازگی دور هم جمع شدهاند و اسم وینه را برای خود انتخاب کردهاند. وینه در فارسی کهن به معنی صدا و به نوعی تداعی کننده صدای اشیاء است و "وینه-پروانه" نام یکی از قطعاتی است که نواختهاند.
آسو کهزادی، یکی از اعضای این گروه، شاید چهره آشنایی برای بعضی شهروندان تهرانی و اهالی موسیقی باشد. او که تحصیلات آکادمیک موسیقی دارد، یکی از معدود نوازندگان حرفهای است که در خیابانها و اماکن عمومی تهران اجراهای زیادی داشته است و هنوز هم به این کار ادامه میدهد.
آسو کهزادی درباره چرایی و چگونگی حضور این گروه و اجرای موسیقی در "گذر سینما" به خبرآنلاین میگوید: "از طریق چند نفر از منتقدان موسیقی که ما را میشناسند و اجراهای قبلیمان را دیدهاند، به این جشنواره معرفی شدهایم. در فستیوال کوچه بوشهر منتقدان موسیقی کار گروه ما را دیدند و فکر میکنم نظر مثبتشان باعث شد به این جشنواره هم معرفی شویم."
او اجراهای گروه در گذر سینما را کنسرت خیابانی معرفی میکند و معتقد است که این کنسرتها با موسیقی و اجرای خیابانی متفاوت است و دلیلش را اینطور توضیح میدهد: "برای این اجراها تدارک دیده شده، برنامه از پیش تعیین شده دارد و حتی اجرای آن اطلاعرسانی میشود. بنابراین یک کنسرت خیابانی است."
کهزادی درباره تفاوت اجرای کنسرت در خیابان و فضای باز با کنسرت در سالن میگوید: "صمیمیت خاصی در این نوع اجرا هست که دلیلش همین مکان و فضای باز است. این شرایط باعث میشود هم نوازندگان و هم مخاطبان تجربه متفاوتی از نواختن و شنیدن موسیقی داشته باشند و ارتباط ویژهای بین آنها برقرار شود؛ طبیعتا این نوع اجرا دردسرهای خودش را هم دارد و مهمترینش این است که در فضای باز و خارج از سالن آکوستیک ویژه کنسرت، امکان کنترل صدا و اطمینان از کیفیت آن کمتر است."
این آهنگساز و نوازنده، ارتباط خاص بین مخاطب و گروه در فضای باز را با اجرای کافهای نیز متفاوت میداند و اضافه میکند: "با اینکه اجرای کافهای صمیمیت خاص خودش را دارد ولی تماشاچی آن محدودتر و به نوعی گزیده است؛ اغلب مخاطبان میدانند در کدام کافه کدام موسیقی اجرا میشود و به همین خاطر معمولا فقط علاقهمندان و شنوندههای آن نوع موسیقی به کافه میآیند. اما وقتی اجرا در خیابان باشد، رهگذران و مخاطبان به نوعی سورپرایز میشوند؛ ممکن است از موسیقی که نواخته می شود خوششان بیاید، جذب شوند و توقف کنند یا آنرا دوست نداشته باشند و بروند؛ همین تصادفی بودن و از پیش تعیین نشدن، ویژگی اصلی و جذابیت این نوع اجراهاست."
او تاکید می کند: "گروه ما یک جور "فولک-جز" است و برای این کنسرتها، تمهایی را که دوست داشتیم، انتخاب کردیم که لزوما ایرانی هم نبودند؛ آنها را با تنظیم خودمان اجرا میکنیم و کمی هم به سمت جز میرود که سابقه اجرا و علاقه خودمان است."
آسو اضافه میکند برای جشنواره جهانی فیلم، از آنها خواسته شده موسیقی فیلم هم به رپرتوارشان اضافه کنند و ادامه میدهد: "موسیقی ۱۱ فیلم انتخاب شد که به جز "از کرخه تا راین" بقیه فیلمها انتخاب خودمان بودند. برای تنظیم و هماهنگی فقط یک هفته فرصت داشتیم ولی سعی کردیم موسیقیهایی اجرا کنیم که مردم شنیدهاند و طبیعتا باب سلیقه گروه هم باشند؛ قابلیت تنظیم با سازهای گروه نیز نکته مهمی در این انتخابها بوده است. بعضی موزیک-فیلمها هم شاید چندان معروف و شناخته شده نباشند ولی به نظرمان ارزشمند و زیبا بودند."
کهزادی درباره آنچه در گذر سینما میگذرد، در مقایسه با جشنوارههای خارجی میگوید: "در بعضی از کشورها، غیر از آنکه موسیقی فستیوالهای ویژه خودش را دارد، همراه و جزوی از کارناوالها و فستیوالهای دیگر هم هست. چنین برنامهای در ایران و کنار فستیوال فیلم، اتفاق خوبی است که موسیقی را به خیابان و کنار مردم میآورد؛ ولی نمی دانم چقدر در این مورد اطلاعرسانی شده است چون تقریبا هیچ کدام از دوستانم که اهل فیلم و سینما هم هستند، از آن خبر نداشتند. امیدوارم اطلاعرسانی بیشتر شود و مردم هم از برنامههای اینجا استفاده کنند."
این هنرمند که موسیقی و نواختن ساز را از هشت سالگی شروع کرده، متولد سال ۱۳۶۱ است؛ او که لیسانس موسیقی از دانشگاه سوره، فوقلیسانس آهنگسازی از دانشگاه هنر و فوقلیساس الکترونیک-موزیک از دانشگاهی در هلند گرفته، در کنار ویولن که ساز اصلیش است، فلوت ریکوردر و بهعنوان آهنگساز پیانو هم مینوازد. او که دو سال سابقه اجرای موسیقی خیابانی دارد، درباره تجربه دخترانهاش از نواختن ساز در خیابان میگوید: "من تجربه خیلی بدی نداشتم و اتفاق بدی برایم نیفتاد، واکنشهای منفی دیدهام اما موارد مثبت خیلی بیشتر بودهاند. ابتدا کارم را کنار کافههای سیار شروع کردم تا احساس امنیت بیشتری داشته باشم. برای نوازندگی خیابانی باید موارد زیادی را در نظر گرفت، مثلا امن بودن فضا، تناسب محیط و... هر جایی که فضای خوب یا قشنگی به نظر بیاید، لزوما برای اجرای موسیقی خیابانی خصوصا برای دختر مناسب نیست."
این نوازنده و آهنگساز در کل تجربهاش از این اجراها را مثبت میداند و اضافه میکند: "اجرای خیابان و کافه را خیلی دوست دارم، هر بار هم رونمایی آلبوم داشتهایم و به شهرهای دیگر رفتهایم، قطعاتی را در خیابان و کوچههای آن شهر اجرا کردهایم. هرچند مداوم نیست ولی هنوز هم هراز گاهی در خیابان اجرا دارم."
آسو درباره مهاجرت معکوس و بازگشت به ایران میگوید: "از آن کسانی نبودم که بخواهم خارج از کشور بمانم، از اول هم قصد داشتم درسم را بخوانم و برگردم چون فکر میکردم اینجا مخاطب بیشتر و شرایط بهتری خواهم داشت. موسیقی و آهنگسازی باعث میشود با مردم خودم ارتباط بهتری بگیرم. با اینکه دوست دارم ارتباطهایم حفظ شود و خارج از ایران هم کار کنم ولی همچنان و حتی در این شرایط زندگی در ایران را ترجیح میدهم."