شهرام ناظری: بیشتر خوانندههای جدید مقلد هستند/ پسرم را مردم باید قضاوت کنند
شهرام ناظری میگوید: بیشتر خوانندههای سالهای اخیر مقلد هستند. صدای بیشتر آنها با وجود خوب بودن، به هم شبیه شده و این بسیار خطرناک است.
ایران آرت: شهرام ناظری که قرار است آلبومی را برای یادبود نیما یوشیج پدر شعر نو ایران اجرا کند، با اشاره به اینکه ادبیات ما نسبت به موسیقیمان پیشتاز است میگوید: ما فرهنگ، ادبیات، اصالت، عرفان و معنویت داریم که میتوانیم به جهان بدهیم و جهانیان هم خواستارش هستند.
به گزارش خراسان، ناظری اولین بار شعر نو "میتراود مهتاب" نیما یوشیج را در سال 56 به صورت آواز ایرانی روی صحنه برد و این کار را با شعرهای اخوان ثالث و سهراب و دیگر شاعران شعر نو ادامه داد. او با اشاره به روزهای کودکی خود که در درجه اول با موسیقی و بعد با ادبیات و صدا در هم آمیخته بود، میگوید: "حساسیت خاصی به ادبیات و به خصوص تلفیق شعر با موسیقی و زیبا شناختی تلفیق شعر و موسیقی دارم. موسیقی طی دو سه قرن گذشته، مشکلاتی را از سر گذرانده و طبیعتا مانند ادبیات محیط بازتری نداشته است."
وی میافزاید: "حضور بزرگان ادبیات از یک سو و از سوی دیگر، این که در ادبیات لازم نبوده جمع و گروهی با هم کار کنند و ناگهان یک نفر فردوسی میشود که یک آدم بشری است و برای تمام بشریت کافی است از دیگر دلایلی است که موسیقی نتوانسته همپای ادبیاتمان پیش برود چرا که ادبیات ما نه تنها نسبت به موسیقیمان که نسبت به شعر جهان نیز پیشتاز است. ایران کشور عشق و عرفان و ادب است. ما فرهنگ، ادبیات، اصالت، عرفان و معنویت داریم که میتوانیم به جهان بدهیم و جهانیان هم خواستارش هستند."
با استاد شجریان، معلم آواز کانون چاووش بودیم
شهرام ناظری میگوید نه تنها مشهد که ایران، کشور معنویت است. او با همان لحن آمیخته به اصالت کرمانشاهی خود اضافه میکند:"دست ما نیست که کی و کجا چه دستگاهی بخوانیم، هر کجا حسی هست عشق و آواز خود میتراود."
او با اشاره به این که زمانی به همراه استاد ناصرپور و استاد شجریان، معلم آواز کانون چاووش بوده است، میگوید: "استادان خوبی در کانون چاووش داشتیم و از هم پاشیدن این کانون اتفاق بدی برای موسیقی بود. بعد از آن من چند سالی در دانشکده هنرهای زیبا درس دادم ولی خب محیط دانشگاه آن قدر محیط دانشجویی نبود، دانشجوها انگیزه لازم را نداشتند و حس میکردم آن جا را نمیشناسم. احساس کردم روحیه خودم هم خوب نیست و همین باعث شد تا آن جا را رها کنم. حالا طی چند سال گذشته چند شاگرد خصوصی داشتهام و همین فعالیتهای داخل و خارج از کشورم. هیچ وقت هم زمینهای حاصل نشد که مراکز فرهنگی یا صداوسیما به من کمک کنند چون از من چیزهایی میخواستند که از من برنمی آمد و به همین دلیل به تنهایی همه آثارم را ساختم."
حافظ ناظری را مردم قضاوت میکنند
خانه امن کودکی، شهرام ناظری را با آواز، موسیقی و ادبیات هم سفره کرده است. حال، خانه او وضعی مشابه دارد و میتوان آن را دانشگاه تخصصی موسیقی و آواز ایرانی دانست که در آن میتوان رشد کرد و به بالندگی رسید. او درباره پسر خود حافظ ناظری و البته همه حافظهای ایران میگوید:"در درجه اول نسبت به نسل جدید چه پسر من و چه پسر دیگری باشد، خیلی نمیتوان قضاوت کرد. باید زمان بگذرد و آنها امتحان خودشان را پس بدهند. باید دید در چه راهی، چطور و چگونه حرکت میکنند. تنها چیز خوبی که حافظ داشت این بود که حداقل توانست در یکی از دانشگاههای آمریکا در رشته موسیقی تحصیل کند. من نمیتوانم قضاوت کنم و بعدها باید تاریخ و مردم، نتیجه عملکرد این جوانها را بدهند، چون جوانان نسل امروز مثل ما نیستند و نمیتوان صد در صد رویشان حساب کرد. امکان دارد سه سال خوب جلو بروند و بعد ناگهان شروع کنند به خرابکاری.
خوانندههایمان خودشان را پیدا نکردهاند
صحبت از جوانها که میشود از مشکلات امروز موسیقی میگوید. او تقلید در آواز را آفت موسیقی امروز میداند و میگوید: "بیشتر خوانندههای سالهای اخیر، مقلد هستند. صدای بیشتر آنها با وجود خوب بودن، به هم شبیه شده و این، بسیار خطرناک است. شبیهخوانی نشان میدهد محیط طوری بوده که آنها از نظر فرهنگی، فکری و حتی موسیقایی خوب پرورش پیدا نکردهاند. شاید هم از طرفی گناهی نداشتند، از اوایل انقلاب بیشتر استادهای بزرگ که هر کدام از ستونهای موسیقی بودند، بر اثر کهولت سن یا بیماری فوت کردند و اینها به نسل جدید که هیچ راهی برای خوب آموزش دیدن نداشتند، ضربههای زیادی زد."