مدونا میتواند در ایران کنسرت بگذارد؟
عبدالحسین مختاباد میگوید این روزها کنسرت یک هنرمند به این بستگی دارد که "سلطان کنسرت" از او خوشش میآید یا نه.
ایران آرت: ماه گذشته بود که محمد معتمدی از قرار گرفتن بازار و سازوکار فروش بلیت کنسرتها در انحصار افرادی خاص انتقاد کرد و هنردوستان را به چالش "سلطان کنسرت" دعوت کرد. معتمدی در صفحه اینستاگرامش نوشت: "سوال این است که سلطان فروش بلیت کنسرتهای موسیقی ایران کیست؟! و آیا اصلاً دانستن این موضوع برای مسئولان مهم است یا نه؟ البته منظور از سلطان، هنرمندان عرصه موسیقی یا خوانندگان موسیقی نیستند بلکه کسانی هستند که بازار و ساز و کار فروش بلیت کنسرتها را در اختیار گرفتهاند."
به گزارش ایران آرت، یک ماه پس از راه افتادن چالش "سلطان کنسرت" توسط محمد معتمدی، عبدالحسین مختاباد که از خوانندگان باسابقه موسیقی ایرانی است، صحبتهای معتمدی را تأیید میکند و میگوید این روزها کنسرت یک هنرمند به این بستگی دارد که "سلطان کنسرت" از او خوشش میآید یا نه.
عبدالحسین مختاباد درباره وضعیت موسیقی و هنر ایران به فرارو میگوید: هنر ما هم در این مملکت در یک وضعیت آنارشیستی به سر میبرد. فضا "هرکی به هرکی" است. ذائقه و طبع مردم عوض شده و طبیعتا کسانی که میخواهند سوءاستفاده کنند در این وضعیت راحت میتوانند وارد کار شوند و وضعیت وحشتناک برای هنر ایجاد کنند. فقط مختص موسیقی نیست. سینما و تئاتر هم ورشکسته اند. هنرمندان بیکارند، زندگی خوبی ندارند و در یک وضعیت بلاتکلیف به سر میبرند. هنرمند ایرانی هیچ دستاویزی ندارد که بتواند هنر خود را تبلیغ کند.
دخل و خرج کنسرت جور در نمیآید
این خواننده موسیقی سنتی در ارتباط با چالش سلطان کنسرت که محمد معتمدی آن را راه انداخته نیز میگوید: آقای معتمدی درست میگوید. هزینههای اجرای یک موسیقی بسیار بالاست. شما تحت هیچ شرایطی در این مملکت دیگر نمیتوانید با پول بلیت کنسرت برگزار کنید. هزینههای برگزاری کنسرت با درآمد آن از طریق بلیت جور در نمیآید. بروید پرس و جو کنید میبینید کف هزینههای یک کنسرت برای هنرمند ۶۰۰ میلیون تومان است. حالا محاسبه کنید این ۶۰۰ میلیون تومان هزینه چطور کاور میشود. هم هزینه سالن، هم هزینه هنرمند و هم تبلیغات همه باید از درآمد کنسرت در بیاید. در این وضعیت باید اسپانسرها وسط بیایند.
مدونا هم نمیتواند در ایران کنسرت بگذارد
عضو سابق شورای شهر تهران ادامه میدهد: همه اسپانسرهای بزرگ به خاطر تحریم از کشور خارج شده اند. الجی و سامسونگی دیگر وجود ندارد. کارخانههای ایران هم جنس برای فروش ندارند؛ بنابراین تبلیغات را لازم نمیدانند. در مقابل کارخانههایی مثل بنز، بیامو، فورد و فولکس در طول سال باید برای فروش محصولشان میلیونها دلار خرج تبلیغ و رقابت کنند. خاطرم هست که وقتی در لندن بودم وضع اقتصادی یکی از این کمپانیها خراب شده بود. این کارخانه تبلیغ میکرد یک ماشین بخرید و یک ماشین دیگر مجانی بگیرید. حالا تصور کنید در ایران سایپا فروش ۱۰ هزار خودرو را اعلام میکند، اما یک میلیون ایرانی میخواهند ثبت نام کنند. در این وضعیت اگر خانم مدونا هم که بخواهد در ایران کنسرت بدهد کارخانه اسپانسر نمیشود. کارخانه زمانی میتواند اسپانسر شود که مشکل فروش داشته باشد.
کسانی که مثل قارچ بیرون میآیند
مختاباد میگوید: در این شرایط بانکها و برخی نهادهای دولتی که هزینه تبلیغات دارند حمایت میکنند. اینجاست که به قول آقای معتمدی سلطانها وارد میشوند و فروش کنسرتها را انحصاری میکنند. کنسرت یک هنرمند به این بستگی دارد که سلطان کنسرت از او خوشش میآید یا نه. شما شب میخوابید، صبح بیدار میشوید میبینید آقای فلانی کنسرت دارد. بعد از خودتان میپرسید اصلا این فلانی کی هست و از کجا آمده؟ کجا کار کرده؟ چه سابقهای دارد؟ در این شرایط جز درصدی از هنرمندان باسابقه که طرفداران سنتی دارند عدهای مثل قارچ رشد میکنند.
"هنر" در چارت وزارت ارشاد نیست
عضو سابق شورای شهر تهران میگوید: ما در این وضعیت بلبشو وزیر نداریم. من از حسن روحانی رئیس جمهور میخواهم که بیاید این لطف را در حق هنرمندان بکند و معاونت هنر ایجاد کند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همانطور که از نامش پیداست هیچ مسئولیتی در قبال هنر ندارد. اصلا کلمه هنر در چارت این وزارتخانه نیست. اگر بروید سراغ وزیر و بگویید هنرمند هستید به شما میگوید اسم وزارتخانه من فرهنگ و ارشاد اسلامی است. مثل این میماند که شما بروید وزارت نیرو و بگویید چرا برای من خانه نمیسازید؟ برای همین است که وقتی نگاه میکنید وزیر ارشاد از پارسال که وزیر شده فقط در قم، خانه علما، مجلس ترحیم و ختم قرآن بوده است. به خاطر عنوان پستش هم شاید افتخار بدهد یک کنسرت برود.
مختاباد در پایان میگوید: آقای روحانی یک وزارتخانه را به فعالیتهای مذهبی اختصاص دهید و یک معاونت یا دفتر کوچکی هم به اسم هنر ایجاد کنید که هنرمندان بیچاره را مدیریت کند. در طول این ۴۰ سال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای هنر هیچ کاری انجام نداده و فقط مزاحمت ایجاد کرده است.