بهاره میرزاآقا: میگویند شبیه هایده میخوانی / ترس دارم که بهمرور خانهنشین شوم
بهاره میرزاآقا از همکاری با گروه بهارآفرین، بازخوانی آثار نوستالژیک و شباهت صدایش به یک خواننده قدیمی گفت.
ایران آرت: عرصه موسیقی بانوان همیشه در سکوت و دور از هیاهو فعالیتهای خود را بهصورت محدود پی گرفته و فعالان این عرصه کمترین گله و شکایت را داشتهاند. یکی از این هنرمندان بهاره میرزاآقا است که بهعنوان خواننده سابقه طولانی در عرصه موسیقی دارد. او بهتازگی با گروه بهارآفرین به رهبری نیوشا بریمانی روی صحنه رفت و 16 شهریورماه نیز اجرای مجددی در تالار وحدت خواهند داشت. بخشهایی ازگفتوگوی هنرآنلاین با این بانوی هنرمند را بخوانید.
** من از کودکی میخواندم. مادرم هم شاعر و خواننده است. مدت زمانی که گذشت در دوره نوجوانی به کلاس آواز رفتم به همین دلیل قضیه برای من خیلی هم فیالبداهه نبوده است. ریشه در دوران کودکی دارد و همه جا هم به خاطر این قضیه مورد توجه قرار میگرفتم.
** من تقریباً حدود یک سال و خردهای پیش با یک نوازنده خانم تماس گرفته و تصمیم گرفتم تا یک گروه موسیقی بانوان را تشکیل و داشته باشیم. کنسرت اخیر یازدهمین کنسرت ما با گروه بهارآفرین بود.
** قطعاتی که در کنسرت قبلی اجرا کردیم، نوستالژیک بود که البته یک سری قطعات جدید درخواست داده بودیم که بازخوانی کنیم اما مجوز ندادند به این جهت که گفتند که دیگر قطعهای نباید بازخوانی شود. آنچه در کنسرت آن را اجرا کردیم در واقع تمدید همان قطعاتی بود که قبلاً کنسرت داده و در دورههای قبل مجوز گرفته بودیم. 20 قطعه هم ضبطشده داشتیم که به شعر آنها مجوز ندادند هرچند شعرهایی موجه داشتند. به ما گفتند باید قطعات جدیدی توسط گروه ساخته شود، قطعاتی که متعلق به خودمان باشد. در جریان هم هستید که ساخت قطعه به ازای هر تِرَک بین 10 تا 20 میلیون هزینه برمیدارد، قطعات ساختهشده ما نیز نباید کمتر از 10 تِرَک باشد. چیز دیگری که وجود دارد این است که حتی در صورت ساخت تِرَکها، ما باید چگونه و در کجا آن را تبلیغ کنیم. اگر صداها در فضای مجازی منتشر شود که مسلماً ممنوع از کار خواهیم شد. اگر هم تبلیغ نکنیم و مردم چیزی نشوند که اتفاقی برای کار ما نمیافتد، به هر حال باید مردم چیزی را بشنوند که ترغیب شده، آنها را تهیه کنند.
** مشکلی که وجود دارد این است که حتی در صورت ساخت تِرَکها، ما باید چگونه و در کجا آن را تبلیغ کنیم؟ اگر صداها در فضای مجازی منتشر شود که مسلماً ممنوعالکار خواهیم شد. اگر هم تبلیغ نکنیم و مردم چیزی نشوند که اتفاقی برای کار ما نمیافتد، به هر حال باید مردم چیزی را بشنوند که ترغیب شده، آنها را تهیه کنند.
** من کمانچه زدن نیوشا بریمانی را دوست داشتم. از موقعی که او را شناختم به این مسئله او علاقه مند شدم. در ضمن در اینستاگرام مصاحبه ای از او پخش شد که گفته بود خواننده محبوبش هایده است. نکته جالب اینکه در طول این بیست و یکی دو سالی که من مشغول اجرای برنامه هستم چه ارگانی و چه خصوصی همه به من می گویند که تو شبیه به هایده می خوانی. به همین خاطر به او زنگ زدم و در اولین ملاقات قرار کاری را گذاشتیم و تا به اکنون از این همکاری نهایت رضایت را دارم..
** اکنون تمام خیریههای این شهر مرا می شناسند چرا که در اغلب آنها برنامه اجرا کردم. من اخیراً در محک و در جریان اجرای کنسرت به غیر از فروش بلیط، حدود 80 میلیون پول جمع کردم که اگر مخاطب مرد داشته باشیم این مبالغ بیشتر خواهد شد. به هر حال تقاضا برای حضور در این محافل زیاد است اما امکانات و شرایط برای تحقق آن مهیا نیست.
** قبلا پیش آمده قطعهای از خواننده مرد بخوانم که با مخالفت او مواجه شده باشم. تصور می کنم دلیلش هم این بود که صاحب آن قطعه چنین فکر کرده که امثال من قصد سوء استفاده از محبوبیت آن قطعه را داشتهایم. در برابر این مخالفت من چیزی نتوانستم بگویم چرا که احساس کرده ام این کار متعلق به اوست و اصراری هم برای بازخوانی آن نمی توان داشت. حتی من حاضر شدم برای جلب رضایت صاحب اصلی قطعه هم که شده هزینه ای پرداخت کنم اما در نهایت باید پذیرفت که آن قطعه متعلق به اوست و نمی شود کاری کرد.
** من خودم در هر اجرا به آراستگی اهمیت زیادی قائلم. لباس های موقر و آراسته می دوزم و بر تن می کنم چون مخاطب باید هم از نظر جلوه های سمعی و بصری در روی صحنه اغنا بشود اما باید این نکته را نیز توجه داشت که برخی از مخاطبان اجرای کنسرت نیز مخاطبان فرهیخته ای هستند که نباید به شعور و جایگاه فرهنگی آنها به این واسطه توهین شود. شخصاً در عین حالیکه آراسته با لباس و وضعیت ظاهری معقول روی صحنه حاضر میشوم اما تمام دغدغه ام پیش از اجرا آن است که بتوانم ارتباطی مؤثر عاطفی، قلبی با مخاطبم در طول اجرا برقرار کنم.
**خیلی دلسرد هستم. تصور میکنم ای کاش ممکن بود در ژانر دیگری مشغول به فعالیت میشدم، اما خیلی سخت است و من کار دیگری غیر از این بلد نیستم. به هر حال دوست دارم حداقل از من اثری، صوتی و یا چیزی باقی بماند. ترس از این دارم که بهمرور خانهنشین بشوم. کاش حداقل این فرصت پیش میآمد که من میتوانستم همچون بسیاری از آن بانوان که استثنا هستند، بدون هیچ مانعتراشی به فعالیت میپرداختم.
** همایون شجریان از جمله خوانندگانی است که فعالیت ها و پیگیری آثار او در اولویت من قرار دارد، به نظرم او اسطوره یک صدای آسمانی است و البته این ودیعه ای از طرف خداست که به او و پدر بزرگوارش ارزانی شده است. چندان مشتاق فعالیت خوانندگان پاپ نیستم. چند باری اتفاق افتاد که شاهد اجرای زنده آنها باشم و به غیر از فرزاد فرزین که در هنگام اجرای زنده هم مسلط بود و خارج نمیخواند اغلب اجرای آنها فالش بود.