بمب خبری در نشست رونمایی «خداوندان اسرار» ترکید
همایون شجریان: آلبوم جدید پدرم منتشر میشود!
مراسم رونمایی از آلبوم تصویری «خداوندان اسرار» با خوانندگی همایون شجریان و آهنگسازی سهراب پورناظری برگزار شد.
ایرانآرت: مراسم رونمایی از آلبوم تصویری «خداوندان اسرار» با خوانندگی همایون شجریان و آهنگسازی سهراب پورناظری برگزار شد.
به گزارش خبرآنلاین، روز سه شنبه سوم اسفندماه نشست خبری آلبوم تصویری «خداوندان اسرار» با حضور همایون شجریان خواننده و سهراب پورناظری آهنگساز و نوازنده تنبور در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد.
کارگردان این آلبوم تصویری رخشان بنیاعتماد و طراح صحنه آن باران کوثری است. هایده صفی یاری و سپیده عبدالوهاب نیز تدوین این آلبوم را انجام دادند. این آلبوم از سوی شرکت ایران گام منتشر شده است.
در ابتدای این نشست شجریان با اشاره به اشعاری که در این آلبوم از آنها استفاده کردهاند، گفت: «آلبوم «خداوندان اسرار» در سه اپیزود از اشعار مولانا، خیام و حافظ تشکیل شده است و سازبندی آلبوم نیز بر مبنای مضمون اشعار بوده است.»
شجریان در پاسخ به سئوال یکی از خبرنگاران که به زمان آلبوم که حدود 40 دقیقه است اشاره کرد و پرسید چرا این آلبوم با آلبوم «آینه ها» در یک سی دی منتشر نشده است و آیا بحث مالی مطرح بوده یا خیر، گفت: «فضای این کار و آینه ها با هم متفاوت است. آلبوم «آینه ها» حدود 80 دقیقه است و اگر قرار بود با «خداوندن اسرار» به صورت یک جا منتشر شود تبدیل به آلبومی با دو سی دی می شد بنابراین به هیچ عنوان بحث مسائل مالی مطرح نبوده است.»
سهراب پورناظری در ادامه در پاسخ به سوال خبرنگاری که درباره نحوه همکاری آنان با رخشان بنیاعتماد پرسید، گفت: «من ابتدا با باران کوثری آشنا شدم و از او درخواست کردم طراحی صحنه «خداوندان اسرار» را برعهده بگیرد و در ادامه با توجه به محدودیت زمانی مان از رخشان بنی اعتماد درخواست کمک فکری کردیم و بعد از آن با پیشنهاد جهانگیر کوثری مواجه شدیم که گفت چرا کارگردانی این آلبوم تصویری را به خود بنی اعتماد نمی سپارید؟ در واقع خانم بنی اعتماد در تعارف با ما قرار گرفتند و پذیرفتند.»
سپس همایون شجریان در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران که پرسید برای پیوند دادن نسل جدید با موسیقی سنتی ایرانی چه باید کرد، گفت: «نسل آینده یعنی بچه های من و شما که کودکانی هشت نه ساله هستند. اگر می خواهیم آنان با موسیقی اصیل ایرانی زندگی کنند باید نوعی از موسیقی را به آنان ارائه کنیم که جذبش شوند. نه چیزی که در ویترین بگذارند و به آن افتخار کنند. بنابراین اگرچه ممکن است لذت های شخصی من در چیز دیگری باشد، اما تلاش می کنم بدانم لذت های شخصی این نسل در چه چیزی است و می کوشم با آنان همگام شوم.»
پورناظری نیز سخنان شجریان را چنین دنبال کرد: «باید بیندیشیم نسلی که اکنون پانزده شانزده ساله است چگونه می تواند با موسیقی سنتی و ادبیات کهن پیوند پیدا کند. متاسفیم که این موسیقی و ادبیات اکنون زبان زنده جامعه ما نیستند و این هشداری برای مسئولان فرهنگی است. چرا نمی بینیم که شبکه ای ترکیه ای کار ساماندهی به فرهنگ ما را برعهده گرفته است. شرط می بندم اگر از اینجا تا میدان ولیعصر پیاده بروید زیر پنج درصد کسانی را پیدا می کنند که بیتی را از حافظ حفظ باشند.»
شجریان در ادامه گفت: «برای تغییر دادن فضا می خواهم خاطره ای از پدرم تعریف کند. پدرم فامیلی دارد که تار می زند، دکتر است و علاقه مند به اینکه فرزندانش اشعاری را از حفظ بخوانند. یکی از روش های او برای ترغیب فرزندانش به حفظ کردن شعر این بود که در ازای هر بیت دو تومان به آنان می داد. روزی فرزندش یک مصرع برای او خواند و در جواب پدر که پرسید چرا بقیه اش را حفظ نکرده ای گفت چون فقط یک تومان می خواستم.»
شجریان در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران که از روند مجوز گرفتن آلبوم های محمدرضا شجریان پرسید گفت: «پس از انتشار آلبوم طریق عشق مشغول آماده کردن قطعاتی هستیم که پدر چند سال پیش خوانده، اما تاکنون شنیده نشده است. تاریخ دقیق انتشار این آلبوم هنوز مشخص نیست.»
او در ادامه در پاسخ به اینکه چرا هیچ گاه به تدریس موسیقی فکر نکرده است، گفت: «فقط تنبلی و کم حوصلگی است که نمی گذارد تدریس کنم. دوست دارم شاگرد زود یاد بگیرد و سریع بخواند که این خود آفتی بر امر تدریس است. هر موقع با صلاحیت تر شدم و احساس کردم تجربه ای دارم که می توانم منتقل کنم حتما این کار را خواهم کرد.»
سپس پورناظری با بازگشت به بحث مجوز گرفتن آلبوم های محمدرضا شجریان گفت: «در این شرایط یک کودک پنج ساله هم می فهمد هدف دادن مجوز چیست. ظاهرا حال که خیالشان راحت شده است که استاد شجریان فعلا نمی تواند روی صحنه بیاید راه را برای مجوز گرفتن آثار او فراهم کرده اند.»
شجریان در ادامه در خصوص همکاری نکردنش با ارکستر ملی ایران به رهبری فریدون شهبازیان گفت: «آقای شهبازیان دنبال من می گشتند و چند باری هم با من تماس گرفتند، آن زمان در تور کنسرت های شهرستان بودم و اصولا تلفن هایی را که نمی شناسم پاسخ نمی دهم. او نتوانسته بود با من صحبت کند اما در مصاحبه ای گفته بود که حرف های اولیه برای حضور من در ارکستر ملی زده شده است. ولی اینگونه نبود. بعد که پیگیری کردم متوجه شدم او می خواهد ظرف یک هفته تا 10 روز قطعات پدرم را با صدای من برای ارکستر آماده کند. با توجه به محدودیت این زمان من نتوانستم با ارکستر ملی همکاری کنم.»
او در ادامه در مورد اینکه آیا ممکن است در آینده این همکاری رخ دهد یا نه گفت: «برنامه های سال آینده ام به قدری فشرده است که برنامه ریزی کردن برایشان از همین حالا نگرانم می کند، اما اگر فرصت داشته باشم، قلبا دوست دارم این همکاری رخ دهد.»
شجریان با بازگشت به بحث آلبوم تصویری «خداوندان اسرار» گفت: «این اولین تجربه من با تنبور بود. برای پیدا کردن شعری متناسب با ساز تنبور که دیوان حضرت مولانا رجوع کردم. اصولا برای پیدا کردن شعر شما حداقل باید دو هفته وقت بگذارید، اما این شانس من بود که با باز کردن دیوان شعر «بیا کز عشق تو دیوانه گشتم» خودش آمد. با توجه به اینکه دنبال شعری با مضمون فراق می گشتم ایمان آوردم که این بهترین انتخاب ممکن است.»
در ادامه پورناظری در مورد اینکه چرا با توجه به آماده بودن آلبوم «خداوندان اسرار» انتشار آن با تاخیر صورت گرفت گفت: «به هیچ عنوان دوست نداریم این شائبه پیش بیاید که پشت سر هم آلبوم منتشر می کنیم. از این رو حفظ فاصله میان انتشار آلبوم هایمان برایمان مهم است. از سوی دیگر در ترافیک کاری قرار داشتیم که منجر به انتشار «خداوندان اسرار» با تاخیر شد.»
شجریان نیز با اشاره به پروژه هنوز منتشر نشده اش با فردین خلعتبری توضیح داد: «من و فردین خلعتبری پروژه ای را با یکدیگر انجام دادیم که قرار بود شش یا هفت ماه پیش منتشر شود و من با توجه به رعایت فاصه زمانی که سهراب به آن اشاره کرد پروژه های دیگرم را متوقف کردم، اما متاسفانه حاصل همکاری ام با فردین خلعتبری هنوز منتشر نشده است.»
او سپس در پاسخ به سئوال خبرنگاری که از احوال محمدرضا شجریان پرسید گفت: «حال پدر، نسبت به چند ماه پیش بهتر است، اما با توجه به پانزده جلسه رادیوتراپی سنگین که روی سر او انجام شد نیاز به مراقبت های ویژه دارد. از سوی دیگر اگر چه وضعیتش به ثبات رسیده، اما سرطان همچنان در کمین است و ما منتظر آغاز دور جدیدی از شیمی درمانی هستیم.»
در ادامه خبرنگاری در مورد قطعه «رگ خواب» و پخش شدن بدون اجازه آن در اختتامیه جشنواره فیلم فجر از سهراب پورناظری پرسید و او پاسخ داد: «نمی دانم مسئولان برگزاری جشنواره قطعه ای را که در اختتامیه پخش کردند از کجا به دست آوردند. چون آن قطعه اتود اولیه ما بود. نه چیزی که در اکران جشنواره روی فیلم پخش شد. معتقدم اینکه در جشنواره دیده شدیم یا نه چندان مهم نیست، مهم این است که مردم نسخه ای از موسیقی ما را از روی پرده سینما ضبط کرده اند و همان نسخه در حال پخش شدن است و این استقبال بهترین اتفاقی است که می تواند برای یک هنرمند رخ دهد.»
پورناظری در پاسخ به این که چرا خود را به حمید نعمت اله محدود کرده است با لبخند گفت: «این حمید نعمت اله است که خودش را به من محدود کرده است. معتقدم حمید جزو بهترین های سینمای ایران است. گمان من این است که به قول فوتبالی ها نباید به ترکیب تیم برنده دست زد. همان طور که به عنوان مثال پدر و شهرام ناظری یا استاد شجریان و مشکاتیان ترکیب های خوبی بودند که همواره از همکاری شان جواب می گرفتند ما نیز دنبال شاخه به شاخه کردن نیستیم.»
شجریان نیز با اشاره به بی کیفیت بودن قطعه ای که از فیلم «رگ خواب» دست به دست میان مردم می گردد گفت: «به زودی تیتراژ «رگ خواب» به همراه قطعه ای که برای همین فیلم ساختیم اما در نهایت به این نتیجه رسیدیم که بهتر است در فیلم نباشد، به صورت کامل و با کیفیت خوب منتشر خواهد شد.»
او همچنین با اشاره به شعری از مولانا که برای تیتراژ پایانی «رگ خواب» انتخاب شده است افزود: «معتقدم فشارهایی که در طول فیلم بر لیلا حاتمی وارد می شود در انتها با «رو سر بنه به بالین...» تخلیه می شود. این شعر بسیار عجیب است و در هر دستگاهی جواب می دهد، مثل آب که در هر ظرفی ریخته می شود، شکل همان ظرف را به خود می گیرد.»
شجریان همچنین تاکید کرد: «اصلا دوست ندارم مانند شخصیت زبل خان همه جا حضور داشته باشم. حرکت من بر مبنای نیازهای خودم و نیازهای مردم است و معتقدم موسیقی باید به درد زندگی الان مردم بخورد.»
فرزند محمدرضا شجریان در پایان در پاسخ به سوال خبرنگاری که به رسیدن او به سن چهل سالگی و اوج پختگی صدایش اشاره کرد توضیح داد: «یکی از نکاتی که نوجوانان این عرصه باید به آن توجه کنند دوران بلوغ شان است، دوره ای که صدا علاوه بر این که آسیب پذیر می شود می تواند بسیار هم پرورش یابد. به خاطر دارم وقتی جوان تر بودم برای تمرین تنفس و صدا بسیار به کوه می رفتم. مسئله ای که پدرم همیشه به آن اشاره می کند بحث صداسازی است. این که شما باید حنجره تان را پرورش دهید و نقاط ضعفش را کشف کنید. همین اواخر در کنسرت ایلام، با وجود مشکلاتی که به واسطه سرفه های مکرر داشتم تلاش کردم به گونه ای صدایم را مدیریت کنم که به هیچ عنوان وسط خواندن دچار سرفه نشوم. برای تیتراژ «رگ خواب» هم از دو سه روز پیش شروع به تمرین با صدایم کردم (با لبخند) تا اگر خواستم پای نتی را از آن بالا بگیرم از دستم در نرود.»