دستگیری نوازنده در پارک قیطریه/ کنسرت های رایگان و ارزان و واکنش ماموران
ایران آرت : حسن فرامرزی در ایران نوشت: نزدیک غروب در شب مبعث و عید به بوستان قیطریه رفتهایم. امروز حسابی سر گروههای موسیقی شلوغ است.
خوبی این بوستان به این است که آدمها را به کنسرتهای رایگان و ارزان میهمان میکند. برای همه سلیقهها هم گروه وجود دارد.
جوانها گروههای آوانگارد و گیتاری را بیشتر دوست دارند و دور این گروهها یا تک نوازهایشان جمع میشوند و آنها که سن و سال بیشتری دارند دور سنتور و کمانچه و تنبک.
ما روزنامه نگارها دست خودمان نیست، حتی وقتی برای تفریح و تفرج جایی میرویم باز آن چشم کنجکاوی از جایی بیرون میزند و نگاه میکند و میبینید که چطور این کنسرتها یا تک نوازیهای رایگان حال آدمهایی را که دور تا دورشان حلقه زدهاند عوض میکند تا برای لحظاتی هم که شده فکر دنیا و بالا و پایین رفتن اعداد و ارقامش را از سر بیرون کنند،
از آن سو بسیاری شاید این امکان را نداشته باشند که برای یک کنسرت حرفهای مبالغ قابل توجهی پرداخت کنند بنابراین خود را میهمان کنسرتی میکنند که اگر هم دست به جیب نشوند از صدای آن ساز و آوازها محروم نمیمانند اگر هم دست به جیب شوند بیشتر از یک دو هزاری رنگ و رو رفته یا نهایتاً یک پنج هزار تومانی از اندوختهشان کم نخواهد بود اما همین کنسرتهای خیابانی که گاه دست کمی از یک کنسرت حرفهای ندارند حال آدمها را تغییر میدهد.
دور یکی از این تکنوازها حلقه زدهایم. جوانی است که آهنگ مجازی که صدا و سیما هم بارها پخش کرده مینوازد و میخواند اما ناگهان صدای ساز و آواز او قطع میشود. مأموران حلقه مردم را میشکافند و آن جوان را با سازش میبرند.
حلقه جمعیت آن جوان را رها نمیکنند. انگار که نوعی عذاب وجدان دارند درباره کسی که دقایقی حال آنها را خوب کرده است و حالا میبینند مأموران او را دارند میبرند. به چه جرمی؟ فایده این کارها چیست؟ این سؤالی است که آهسته و بلند پرسیده میشود و پاسخ مأموران یک کلمه است: بهشما مربوط نیست.