یادی از خالق ترانههای ماندگار جنوب
در بیستمین سال درگذشت ابراهیم منصفی و همزمان با روز تولد او، مراسم یادبود این هنرمند برگزار شد.
ایران آرت: به مناسبت سالروز تولد زندهیاد ابراهیم منصفی(رامی) جمعی از اهالی فرهنگ و هنر با حضور بر سر مزار این هنرمند هرمزگانی یاد و خاطرهاش را زنده نگاهداشتند.
ابراهیم منصفی (۱۳۷۶-۱۳۲۴) از آغازگران شعر نو در هرمزگان بود که با بهرهگیری از فرهنگ اقلیمی و گرایش به شعر زمانه، نقش مهمی در فرهنگ و هنر مردمی و شعر و موسیقی جنوب ایفا کرد.
رامی از اولین شاعرانی بود که راه و رسم شعر نیمایی را در هرمزگان گسترش داد؛ بهگونهای که پس از مرگش، او را «نیمای جنوب» نامیدند. او همچنین توانست با اتکا به گویش محلی و رویکرد به موسیقی جهانی، راه بکر، زیبا و پرتوانی را در ترانهسرایی بگشاید.
آثار منصفی از آغاز موج نو ادبیات در نشریاتی چون «خوشه» به سردبیری احمد شاملو، « آبنوس»، «تماشا»، مجلهی «موسیقی» و همچنین در گفتوگوهای سیروس طاهباز با شاعران نوپرداز جنوب در مجلهی «فردوسی» به چاپ رسیده است.
میگویند هرمزگان را میتوان در ترانههای ابراهیم منصفی لمس کرد. او نسل در نسل، جوانان و مخاطبان تازهای را گرد آثارش جمع میکند و موسیقیاش بهعنوان یکی از نادرترین نمونههای موسیقی مردمی، سرشار از مفاهیم انسانی، عشق، رنج و سرمستی است.
علی باباچاهی (شاعر، نویسنده و محقق) هم یکی از قویترین جنبههای هنری ابراهیم را ترانههایش میداند و میگوید: این آثار از احساسات عمیق انسانی برخوردار است. او شناخت زیادی از فرهنگ، مردم و خرد جمعی و خاطرات نهفته تاریخی ما داشت که آنها را بهصورت کاملاً نو و تازه بیان کرده است.
منصفی هم مثل اکثر هنرمندان خارج از پایتخت کارش را با دلبستگی به موسیقی محلی آغاز کرد ولی به جای تکرار نغمههای اجدادی و استفاده از سازهای محلی، دست به گیتار برد اما همچنان گویش محلی را در اشعار خود نگاه داشت تا در همه ترانههایش استعداد و قدرت ادراک و ذوق آفریننده را بشنویم و حس کنیم. با تمام این احوال او در پنجاه و دو سالگی از دنیا رفت و نخستین آلبوم ترانههایش، ۱۰ سال پس از مرگش منتشر شد!
به گزارش ایسنا، ۵۲ سال زندگی پر از سرگشتگی منصفی، اگرچه پر از تلخی و دشواری بود اما آنچه در موسیقی کشورمان بهجا گذاشته، مثل هر هنرمند دیگری، قطعاً تا سالهای سال به یادگار خواهند ماند. تمام کسانی که ابراهیم منصفی را از نزدیک میشناختند معتقدند که او زندگی عجیبی داشت که در خلق آثارش تأثیر بهسزایی داشته است. این تأثیر تا حدی بوده که اگر نوع دیگری زندگی میکرد و اینهمه تلخی و رنج را در زمان حیات خود تجربه نمیکرد، این ویژگیها در اشعار و ترانههایش متبلور نمیشدند.
در میان آثار او، ترانه «مردن مردانه» هم یکی از دهها ترانهای است که میتوان گفت به خودش ارجاع دارد؛ ترانهای سرشار از تلخی و حسرت که در بخش پایانی آن میگوید: «تقدیر سر پیری از مِه چه شوات آخر؟ یا زندگی بِختِر یا مردن مردُنه».